استاندارد حسابداري شماره 17دارايي‌هاي ثابت مشهود

حسابداري

 استاندارد  حسابداري شماره 17

    • دارايي‌هاي ثابت مشهود

     

  • اين استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي از استاندارد بين‌المللي حسابداري شماره 16 «دارايي‌هاي ثابت مشهود»كه توسط كميته استانداردهاي بين الملي حسابداري درسال 1988 منتشر شده اقتباس شده است. هيئت استانداردهاي حسابداري در سال2001 جايگزين كميته استانداردهاي بين‌المللي حسابداري شد. استانداردهاي بين‌المللي حسابداري صادره توسط كميته استانداردهاي بين‌المللي حسابداري تا هنگامي كه توسط هيئت استانداردهاي بين‌المللي حسابداري اصلاح يا حذف نشده‌اند به قوت خود باقي هستند. اقتباس از استاندارد بين‌المللي حسابداري 16 در نشريه كميته واحد فدراسيون بين‌المللي حسابداران نيز با اجازه هيئت استانداردهاي بين‌المللي حسابداري تكرار شده است.

استاندارد حسابداري شماره 17

 

  • دامنه كاربرد
  • واحدي كه صورت‌هاي مالي خود را طبق مبناي حسابداري تعهدي تهيه و ارائه مي‌كند، بايد اين استاندارد را در حسابداري دارايي‌هاي ثابت مشهود بكار ‌گيرد. به غير از:
  • الف)زماني كه طبق يك استاندارد ديگر حسابداري بين‌المللي بخش عمومي، نحوه عمل حسابداري متفاوتي پذيرفته شده است و
  • ب) در رابطه با دارايي‌هاي ميراث فرهنگي. اما الزامات افشا بندهاي 88، 89 و92 در مورد آن دارايي‌هاي ميراث فرهنگي بكار مي‌رود كه شناسايي مي­شوند.
  • اين استاندارد در مورد كليه واحدهاي بخش عمومي به غير از واحدهاي تجاري دولتي به كار مي‌رود.
  • اين استاندارد در مورد دارايي‌هاي ثابت مشهود بكار مي‌رود از جمله:
  • الف) تجهيزات نظامي خاص و
  • ب) دارايي­هاي زير بنايي
  • مفاد انتقالي مندرج در بندهاي 95 تا 104، الزام به شناسايي كليه دارايي‌هاي ثابت مشهود طي دوره انتقالي پنج ساله را آسان و راحت مي‌كند.
  • اين استاندارد در موارد زير به كار نمي‌رود:
  • الف) دارايي‌هاي زيستي مرتبط با فعاليت‌هاي كشاورزي (با استاندارد حسابداري بين­المللي يا ملي مربوطه راجع به كشاورزي مراجعه شود) يا
  • ب) حقوق معدني و ذخاير معدني نظير نفت، گاز طبيعي و منابع تجديدنشدني مشابه (به استاندارد حسابداري ملي يا بين­المللي مربوطه راجع به حقوق معدني، ذخاير معدني و منابع تجديدنشدني مشابه مراجعه شود).
  • به هرحال، اين استاندارد در مورد دارايي‌هاي ثابت مشهود مورد استفاده براي گسترش يا حفظ دارايي‌هاي تشريح شده در جزء الف) بند 5 يا جزء ب) بند 5 بكار مي‌رود.
  • امكان دارد ساير استانداردهاي بين‌المللي حسابداري بخش عمومي الزام كنند كه يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود بر اساس رويكردي متفاوت از رويكرد مندرج در اين استاندارد شناسايي شود. براي مثال، استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 13 “اجاره­ها”، يك واحد را ملزم مي­كند كه شناخت يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود مورد اجاره را بر مبناي انتقال مخاطرات و مزايا ارزيابي كند. به هر حال، درچنين مواردي ساير جنبه‌هاي نحوه عمل حسابداري مربوط به اين دارايي‌ها، از جمله استهلاك، توسط اين استاندارد تجويز مي­شوند.
  • واحد اين استاندارد را در مورد اموالي بكار گيرد كه براي استفاده آتي در قالب سرمايه­گذاري در املاك، در دست ساخت يا گسترش هستند اما هنوز تعريف “سرمايه­گذاري در املاك” مندرج در استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 16 “سرمايه­گذاري در املاك” در مورد آن مصداق ندارد. زماني ‌كه ساخت يا گسترش تكميل شد، اموال مزبور، سرمايه­گذاري در املاك مي‌شود و واحد ملزم به بكارگيري استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 16 است. همچنين، در استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 16 درمورد سرمايه­گذاري در املاك بكار مي­رود كه براي استفاده مستمر در آينده در قالب سرمايه­گذاري در املاك در دست گسترش مجدد است. واحدي كه طبق استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 16 براي سرمايه­گذاري در املاك از مدل بهاي تمام شده استفاده مي‌كند، بايد در اين استاندارد از مدل بهاي تمام شده استفاده كند.

استاندارد حسابداري شماره 17

  • دارايي‌هاي ميراث فرهنگي

  • اين استاندارد واحد را به شناسايي دارايي‌هاي ميراث فرهنگي ملزم نمي­كند كه به گونه متفاوتي با تعريف و معيارهاي شناخت دارايي‌هاي ثابت مشهود مصداق دارند. چنانچه واحد دارايي‌هاي ميراث فرهنگي را شناسايي نكند، بايد الزامات افشا اين استاندارد را بكار گيرد و مجاز است، اما ملزم نيست، كه الزامات اندازه‌گيري اين استاندارد را بكار گيرد.استاندارد حسابداري شماره 17

  • 9-برخي دارايي‌ها به دليل اهميت فرهنگي، محيط زيستي يا تاريخي آنها در قالب “دارايي ميراث فرهنگي” توصيف مي‌شوند. مثال­هايي از دارايي ميراث فرهنگي عبارتند از: بناهاي تاريخي و آثار جاويدان، اماكن باستاني، مناطق حفاظت شده و ذخاير طبيعي وآثار هنري. اغلب، دارايي‌هاي ميراث فرهنگي داراي ويژگي­هاي خاصي هستند از جمله موارد زير (هر چند كه اين ويژگي­ها خاص چنين دارايي­هايي نيستند):

  • الف) بعيد است كه ارزش آنها از لحاظ فرهنگي، محيط زيستي، آموزشي و تاريخي به طور كامل در ارزش مالي منعكس شود كه صرفاً مبتني بر قيمت بازار است.

  • ب

    ) امكان دارد تعهدات قانوني و يا كيفري ممنوعيت­ها يا محدوديت‌هاي شديدي را بر واگذاري آنها از طريق فروش تحميل كند.

  • پ) اغلب، آنها غيرقابل جايگزين هستند و امكان دارد ارزش آنها در طي زمان افزايش يابد حتي اگر وضعيت فيزيكي آن‌ها بدتر . خراب شود.
  • ت) ممكن است برآورد عمر مفيد آنها دشوار باشد، كه در برخي موارد مي­تواند چند صد سال باشد.
  • ممكن است واحدهاي بخش عمومي داراي مقادير زيادي از دارايي­هاي ميراث فرهنگي باشند كه طي سال‌هاي متمادي و از طرق مختلف نظير خريد، اهداء، ارث و مصادره تحصيل شده­اند. اين دارايي‌ها به ندرت به خاطر توانايي­اشان جهت ايجاد جريانات نقدي ورودي نگهداري مي‌شوند و ممكن است موانع قانوني يا اجتماعي جهت استفاده از آنها براي چنين اهدافي وجود داشته باشد.
  • برخي از دارايي‌هاي ميراث فرهنگي به غير از ارزش ميراث فرهنگي داراي توان بالقوه خدمت­رساني نيز هستند. براي مثال، يك بناي تاريخي كه به منظور دفتر اداري مورد استفاده قرار مي­گيرد. ممكن است در چنين مواردي آن‌ها بر مبنايي همانند با مباني ساير اقلام دارايي‌هاي ثابت مشهود شناسايي و اندازه‌گيري ‌شود. توان بالقوه خدمت رساني ساير دارايي‌هاي ميراث فرهنگي به خصوصيات ميراث فرهنگي آنها محدود است. براي مثال، ممكن است وجود توان بالقوه خدمت رساني آثار جاويدان و ويرانه‌هاي تاريخي، بر انتخاب مبناي اندازه‌گيري تاثير بگذارد.
  • الزامات افشا مندرج در بندهاي 94 تا 88 واحدها را ملزم مي­كند تا در مورد دارايي‌هاي شناسايي شده مواردي را افشا كنند. بنابراين، واحدهايي كه دارايي‌هاي ميراث فرهنگي را شناسايي كرده‌اند، در رابطه با دارايي­هاي مزبور به افشا موضوعاتي نظير موارد زير ملزم هستند:
  • الف) مبناي اندازه‌گيري مورد استفاده
  • ب) روش‌هاي استهلاك مورد استفاده در صورت وجود
  • پ) ناخالص مبلغ دفتري
  • ت) استهلاك انباشته در پايان دوره در صورت وجود و
  • ث) تطبيق مبلغ دفتري در ابتدا و پايان دوره كه اجزاي خاص متعلق به آن را نمايش مي­دهد.

استاندارد حسابداري شماره 17

  • واحدهاي تجاري دولتي
  • ”مقدمه استانداردهاي بين‌المللي حسابداري بخش عمومي“ منتشره توسط هيأت استانداردهاي بين‌المللي حسابداري بخش عمومي توضيح مي‌دهد كه واحدهای تجاری دولت استانداردهاي گزارشگري مالي بين‌المللي منتشره توسط هيأت استانداردهاي بين‌المللي حسابداري را بكار مي‌برند. واحدهاي تجاری دولت، در استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 1 ”نحوه ارائه صورت‌هاي مالي“ تعريف شده­اند.

استاندارد حسابداري شماره 17

  • تعاريف

  • واژه‌هاي زير در اين استاندارد با معاني مشخص شده بكار برده مي‌شوند:

  • مبلغ دفتري (از نظر اهداف اين استاندارد) مبلغي است كه يك دارايي پس از كسر هرگونه استهلاك انباشته و زيان غيرعملياتي كاهش ارزش دائمي انباشته به آن مبلغ شناسايي مي­شود.

  • طبقه دارايي‌هاي ثابت مشهود به معناي گروهي از دارايي‌هاي داراي ماهيت يا عملكرد مشابه در عمليات يك واحد است كه به ‌منظور افشا در صورت‌هاي مالي به عنوان يك قلم جداگانه نشان داده مي‌شود.

  • بهاي تمام شده عبارت است از مبلغ وجه نقد يا معادل وجه نقد پرداختي و ارزش منصفانه مابه­ازاي ديگري كه جهت تحصيل يك دارايي در زمان تحصيل يا ساخت آن واگذار شده است.

  • استهلاك عبارت است از تخصيص سيستماتيك مبلغ استهلاك­پذير يك دارايي طي عمر مفيد آن.
  • مبلغ استهلاك پذير عبارت است از بهاي تمام شده دارايي، يا مبلغ ديگري كه جايگزين بهاي تمام شده است، پس از كسر ارزش اسقاط آن.
  • ارزش خاص-واحد عبارت است از ارزش فعلي جريانات نقدي كه يك واحد انتظار دارد از استفاده مستمر از يك دارايي و از واگذاري آن در پايان عمر مفيدش به وجود آيد يا انتظار دارد هنگام تسويه يك بدهي متحمل شود.
  • معاملات مبادله­اي معاملاتي هستند كه داراي ارزش مبادله‌اي نيست، درمعاملات غيرمبادله­اي واحد بدون پرداخت مستقيم ارزش تقريبي معادل آن را دريافت مي‌كند. يا به عبارت ديگر ارزش تقريبي معادل آن را به ساير واحدها بدون پرداخت، دريافت كند.
  • ارزش منصفانه مبلغي است كه خريدار و فروشنده‌اي مطلع ومايل مي‌توانند درمعامله‌اي حقيقي در شرايطي عادي براي مبادله دارايي يا تسويه بدهي با يكديگر توافق كنند.
  • دارايي‌هاي ثابت مشهود عبارتند از اقلام مشهودي كه:
  • الف) براي استفاده در توليد يا عرضه كالاها يا خدمات، براي اجاره به سايرين، يا براي اهداف اداري نگهداري مي‌شوند و
  • ب) انتظار مي‌رود بيش از يك دوره گزارشگري مورد استفاده قرار‌ بگيرند.
  • مبلغ بازيافتني عبارت است از ارزش منصفانه يك دارايي مولد وجه نقد پس از كسر هزينه­هاي فروش و ارزش هنگام استفاده آن، هر كدام كه بيشتر است.
  • مبلغ خدمت بازيافتني عبارت است از ارزش منصفانه يك دارايي غير مولد وجه نقد پس از كسر هزينه­هاي فروش و ارزش هنگام استفاده آن، هر كدام كه بيشتر است.
  • ارزش باقيمانده يك دارايي عبارت است از مبلغ برآوردي كه يك واحد در حال حاضر از واگذاري دارايي مزبور، پس از كسر هزينه­هاي برآوردي واگذاري، بدست خواهد آورد، چنانچه دارايي در حال حاضر در همان عمر و موقعيتي بود كه انتظار مي­رود در پايان عمر مفيد آن باشد.
  • عمر مفيد:
  • الف) دوره­اي كه انتظار مي‌رود طي آن يك دارايي براي استفاده توسط واحد در دسترس باشد يا
  • ب) تعداد توليد يا واحدهاي مشابهي كه انتظار مي­رود از استفاده توسط واحد بدست آيد.
  • واژه‌هاي تعريف شده در ساير استانداردهای حسابداري بين‌المللي بخش عمومي با همان معاني ذكر شده در آن استانداردها، در اين استاندارد مورد استفاده قرار مي‌گيرند و در واژه‌نامه اصطلاحات تعريف شده منتشره نيز به صورت جداگانه چاپ شده­اند.

استاندارد حسابداري شماره 17

  • شناخت
  • بهاي تمام شده يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود بايد به ‌عنوان يك دارايي شناسايي شود اگر و فقط اگر:

  • الف) احتمال برود منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمت رساني مرتبط به دارايي به درون واحد جريان يابد و

  • ب) بهاي تمام شده يا ارزش منصفانه دارايي را بتوان به گونه‌اي قابل اتكا اندازه‌گيري كرد.

  • ندارد.

  • ندارد.

  • قطعات يدكي و تجهيزات تعمير هميشه به عنوان موجودي ثبت مي­شوند و در هنگام مصرف در مازاد (كسري) شناسايي مي­شوند. اما، قطعات يدكي و تجهيزات زاپاس عمده زماني واجد شرايط دارايي­هاي ثابت مشهود هستند كه واحد مربوطه انتظار داشته باشد كه آنها را طي بيشتر از يك دوره استفاده كند. همچنين، چنانچه قطعات يدكي و تجهيزات تعمير را بتوان فقط در ارتباط با يك قلم از دارايي­هاي ثابت مشهود مورد استفاده قرار داد، به عنوان دارايي­هاي ثابت مشهود در نظر گرفته مي­شوند.
  • اين استاندارد واحد سنجش را براي شناخت تجويز نمي­كند. به عبارت ديگر آنچه كه يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود را تشكيل مي­دهد. بنابراين، در بكارگيري معيارهاي شناخت در مورد شرايط خاص يك واحد قضاوت لازم است. ممكن است مناسب باشد اقلامي كه به طور انفرادي بي­ اهميت هستند، نظير كتاب­هاي كتابخانه، لوازم جنبي كامپيوتر و اقلام كوچك تجهيزات را جمع كرد و معيارهاي مزبور را در مورد مبلغ كل بكار برد.
  • طبق اين اصل شناخت يك واحد كليه هزينه­هاي دارايي­هاي ثابت مشهود خود را در زمان تحمل ارزيابي مي­كند. اين هزينه­ها عبارتند از هزينه­هايي كه در ابتدا جهت تحصيل يا ساخت يك قلم از دارايي­هاي ثابت مشهود تحمل شده و هزينه­هايي كه بعداً جهت افزودن به، جايگزيني بخشي از، يا تعمير آن تحمل شده­اند.
  • تجهيزات نظامي تخصصي به طور عادي واجد شرايط تعريف دارايي‌هاي ثابت مشهود هستند و بايد طبق اين استاندارد به‌ عنوان يك دارايي شناسايي شود.

استاندارد حسابداري شماره 17

  • دارايي‌هاي زيربنايي

  • معمولاً برخي از دارايي‌ها را به ‌عنوان “دارايي­هاي زيربنايي” توصيف مي‌كنند. در حالي كه يك تعريف پذيرفته شده همگاني براي دارايي‌هاي زيربنايي وجود ندارد، دارايي‌هاي مزبور هميشه برخي يا تمامي ويژگي­هاي زير را دارا هستند:

  • الف) بخشي از يك سيستم يا شبكه هستند.

  • ب) از نظر ماهيت تحصصي هستند و كاربردهاي ديگري ندارند.

  • پ) غير منقول هستند و

  • ث) هنگام واگذاري در معرض محدوديت­هايي قرار دارند.

  • اگر چه مالكيت دارايي‌هاي زيربنايي محدود به واحدهاي بخش عمومي نيست، غالباً دارايي‌هاي زيربنايي با اهميت در بخش عمومي يافت مي‌شوند. دارايي‌هاي زيربنايي واجد شرايط تعريف دارايي‌هاي ثابت مشهود هستند و بايد طبق اين استاندارد مورد محاسبه قرار گيرند. مثال‌هايي از دارايي‌هاي زيربنايي عبارتند از شبكه‌ راه­ها، سيستم‌هاي فاضلاب، سيستم‌هاي تامين آب و نيرو و شبكه‌هاي ارتباطي.

استاندارد حسابداري شماره 17

  • هزينه ­هاي اوليه

  • امكان دارد اقلامي از دارايي‌هاي ثابت مشهود بنا به دلايل امنيتي يا زيست محيطي مورد نياز باشند. تحصيل چنين دارايي‌هاي ثابت مشهودي، اگرچه به طور مستقيم منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمت رساني يك قلم خاص از دارايي­هاي ثابت مشهود كنوني را افزايش نمي‌دهد، ممكن است براي يك واحد جهت كسب منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمت رساني از ساير دارايي‌هاي واحد ضروري باشد. چنين اقلامي از دارايي‌هاي ثابت مشهود واجد شرايط شناخت به‌عنوان دارايي­ها هستند زيرا واحد را به كسب منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمت رساني، مازاد بر آنچه كه در صورت عدم تحصيل اقلام مزبور (چنانچه اقلام مزبور تحصيل نشده بودند)، مي­توانست كسب شود از دارايي­هاي مربوطه قادر مي­سازند. براي مثال، ممكن است قوانين ايمني در برابر آتش، يك بيمارستان را ملزم كند كه سيستم آب­پاش جديدي را به سيستم آب­پاش قديم اضافه كند. اين گونه افزايش­ها به ‌عنوان يك دارايي شناسايي مي‌شوند زيرا واحد مربوطه بدون آنها قادر به اداره بيمارستان طبق مقررات مزبور نيست. در هر صورت، مبلغ دفتري حاصله از چنين دارايي­اي و دارايي‌هاي مربوطه طبق استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 21 “زيان كاهش ارزش دائمي دارايي­هاي غير مولد وجه نقد” از بابت كاهش ارزش دائمي مورد بازبيني و بررسي قرار مي‌گيرند.

استاندارد حسابداري شماره 17

  • هزينه ­هاي بعد از تحصيل

  • يك واحد طبق اصل شناخت مندرج در بند14، هزينه­هاي تعمير روزمره يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود را در مبلغ دفتري قلم مزبور شناسايي نمي­كند. در عوض، اين هزينه­ها هنگام تحمل در مازاد (كسري) شناسايي مي‌شوند. هزينه­هاي تعمير روزمره عمدتاً هزينه­هاي نيروي كار و مواد مصرف­شدني هستند و ممكن است هزينه قطعات كوچك را در بربگيرند. اغلب هدف از اين مخارج در قالب “تعميرات و نگهداري” قلم مربوطه دارايي‌هاي ثابت مشهود توصيف مي‌شود.

  • 24-ممكن است قطعات برخي از اقلام دارايي‌هاي ثابت مشهود در فواصل منظم نيازمند جايگزيني باشند. براي مثال، ممكن است يك جاده هر چند سال يك­بار نيازمند تسطيح مجدد باشد، ممكن است يك كوره پس از چند ساعت معين نيازمند آستركشي مجدد باشد، يا ممكن است بخش‌هاي داخلي هواپيما مانند صندلي‌ها و آشپزخانه­ها در طول عمر هواپيما نيازمند چندين بار تعويض باشد.
  • همچنين، ممكن است اقلامي از دارايي‌هاي ثابت مشهود نيازمند جايگزيني­هاي مكرر كمتري باشند، همانند جايگزيني ديوارهاي داخلي يك ساختمان، يا نيازمند جايگزيني غير مكرر باشند. واحد طبق اصل شناخت مندرج در بند 14 هزينه جايگزيني قطعه­اي از يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود را در صورتي در هنگام تحمل هزينه مذكور در مبلغ دفتري قلم مزبور شناسايي مي­كند كه واجد معيارهاي شناخت باشد. مبلغ دفتري قطعاتي كه جايگزين شده­اند، طبق مفاد شناخت حذف اين استاندارد حذف مي‌شوند (به بندهاي 87- 82 مراجعه شود).
  • 25- ممكن است شرط تداوم كاركرد يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود (براي مثال، يك هواپيما) انجام بازرسي عمده و منظم عيوب و نواقص باشد بدون توجه به اين كه آيا قطعاتي از قلم مربوطه جايگزين مي­شوند. زماني كه يك بازرسي عمده انجام مي­شود، هزينه مربوطه در صورتي تحت عنوان يك جايگزيني در مبلغ دفتري آن قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود شناسايي مي‌شود كه واجد معيارهاي شناخت باشد. هر گونه مبلغ دفتري باقيمانده هزينه بازرسي قبلي (كه از قطعات فيزيكي مجزا است) حذف مي­شود. اين امر انجام مي­شود بدون توجه به اينكه آيا هزينه بازرسي قبلي در معامله مربوط به تحصيل يا ساخت قلم مزبور شناسايي شده است. در صورت لزوم، ممكن است هزينه برآوردي يك بازرسي مشابه آتي به عنوان شاخصي از آنچه كه هزينه بازرسي سابق جزء مربوطه در زمان تحصيل يا ساخت قلم مذكور بوده است، مورد استفاده قرار بگيرد.

استاندارد حسابداري شماره 17

  • اندازه‌گيري هنگام شناخت
  • 26- يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود كه واجد شرايط شناخت به‌ عنوان يك دارايي است، بايد به بهاي تمام شده آن اندازه‌گيري شود.
  • 27- زماني كه يك دارايي از طريق يك معامله غيرمبادله­اي تحصيل مي‌شود، بهاي تمام شده آن بايد به ارزش منصفانه­اش در تاريخ تحصيل اندازه­گيري شود.
  • 28- امكان دارد يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود از طريق يك معامله غيرمبادله­اي تحصيل شود. براي مثال، ممكن است يك بسازوبفروش زميني را بدون دريافت مابه­ازا يا مابه­ازاي ناچيزي و به منظور قادر ساختن دولت محلي به توسعه پارك­ها، جاده­ها و راه­هاي در دست توسعه به يك دولت محلي اهدا كند. همچنين، ممكن است يك دارايي از طريق يك معامله غيرمبادله­اي و با اعمال قدرت مصادره تحصيل شود. در اين شرايط، بهاي تمام شده قلم مذكور با ارزش منصفانه آن‌ در تاريخ تحصيلش برابر است.
  • 29- از نظر اهداف اين استاندارد، هنگام شناخت يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود كه بدون هزينه يا به هزينه ناچيزي تحصيل شده است، اندازه­گيري به ارزش منصفانه طبق الزامات بند 27 تجديد ارزيابي محسوب نمي‌شود. بنابراين، الزامات تجديد ارزيابي مندرج در بند 44 و توضيحات مربوطه در بندهاي 45 تا50 فقط زماني بكار مي­رود كه يك واحد قصد دارد يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود را در دوره‌هاي گزارش‌گري بعدي تجديد ارزيابي كند.

استاندارد حسابداري شماره 17

  • اجزاي بهاي تمام شده

  • 30- بهاي تمام شده يك قلم از دارايي­هاي ثابت مشهود در برگيرنده موارد زير است:

  • الف) قيمت خريد آن، از جمله عوارض واردات و ماليات‌هاي غيرقابل استرداد خريد، پس از كسر تخفيفات تجاري و كسر قيمت­ها

  • ب) هرگونه هزينه‌هايي كه مستقيماً قابل انتساب به رساندن دارايي به موقعيت و وضعيتي هستند كه براي قادر ساختن دارايي مزبور به كاركرد به شيوه مورد نظر مديريت ضروري هستند.

  • پ) برآورد اوليه از هزينه­هاي پياده سازي و جابه­جايي قلم مزبور و بازگرداندن قلم مربوطه به محل استقرارش، تعهدي كه يك واحد هنگام تحصيل قلم مزبور بابت آن متحمل مي­شود يا در نتيجه استفاده از قلم مربوطه طي يك دوره خاص براي اهدافي غير از توليد موجودي­ها طي آن دوره متحمل مي­شود.
  • 31- مثال­‌هايي از هزينه‌هاي مستقيماً قابل انتساب عبارت­اند از:
  • الف) هزينه­هاي مزاياي كاركنان (بدان­گونه كه در استاندارد حسابداري بين­المللي يا ملي مربوطه راجع به مزاياي كاركنان تعريف شده است) كه مستقيماً از ساخت يا تحصيل قلم مربوطه دارايي­هاي ثابت مشهود ناشي مي­شوند.
  • ب)هزينه‌هاي آماده سازي محل نصب.
  • پ) هزينه‌هاي پردازش و حمل ونقل اوليه.
  • ت) هزينه‌هاي نصب و مونتاژ.
  • ث) هزينه­هاي آزمايش اين كه آيا دارايي به گونه مناسبي عمل مي­كند، پس از كسر خالص عوايد حاصل از فروش هرگونه عوايد حاصل از فروش هرگونه اقلام توليدي در حين رساندن دارايي به آن موقعيت و وضعيت (نظير نمونه­هاي توليدي هنگام آزمايش تجهيزات) و
  • ج) حق­الزحمه­هاي كارشناسان
  • 32- يك واحد استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 12 “موجودي­ها” را در مورد هزينه­هاي تعهدات مربوطه به پياده­سازي، جابه­جايي و بازگرداندن قلم مربوطه به محل استقرارش بكار مي­برد كه طي يك دوره خاص در نتيجه بكارگيري آن قلم براي توليد موجودي­ها طي آن دوره تحمل مي­شوند. تعهدات مربوط به هزينه­هاي محاسبه شده طبق استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 12 و استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 17، طبق استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 19 “اندوخته­ها، بدهي­هاي احتمالي و دارايي­هاي احتمالي” شناسايي و اندازه­گيري مي­شوند.
  • 33- مثال­‌هايي از هزينه‌هايي كه هزينه­هاي يك قلم از دارايي­هاي ثابت مشهود محسوب نمي‌شوند، عبارت­اند از:
  • الف) هزينه‌هاي بازگشايي يك كارخانه جديد؛
  • ب) هزينه‌هاي معرفي يك محصول يا خدمت جديد (از جمله هزينه‌هاي تبليغات و فعاليت­هاي ارتقايي)
  • پ) هزينه‌هاي انجام داد و ستد در يك محل جديد يا با يك طبقه جديد از مشتريان (از جمله هزينه‌هاي آموزش كاركنان) و
  • ت) هزينه‌هاي اداري و ساير هزينه­هاي عمومي سربار.
  • 34- شناخت هزينه­ها در مبلغ دفتري يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود زماني متوقف مي‌شود كه قلم مزبور در موقعيت و وضعيتي باشد كه كه براي قادر ساختن آن به كاركرد به شيوه مورد نظر مديريت ضروري است. بنابراين، هزينه متحمل شده هنگام بكارگيري يا آرايش مجدد (بازآرايي) يك قلم در مبلغ دفتري قلم مزبور گنجانده نمي‌شود. براي مثال، هزينه‌هاي زير در مبلغ دفتري يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود گنجانده نمي‌شود:
  • الف) هزينه­هاي متحمل شده در طي زماني كه يك قلم قادر به كاركرد به شيوه مورد نظر مديريت، هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است يا در كمتر از ظرفيت كامل فعاليت مي­كند.

  • ب) زيان‌هاي عملياتي اوليه، نظير هزينه­هاي متحمل شده در طي زماني كه براي محصول قلم مذكور تقاضا ايجاد مي­شود و

  • پ) هزينه­هاي استقرار مجدد يا سازماندهي مجدد بخشي يا تمامي عمليات واحد مربوطه.

  • 35- برخي از عمليات در ارتباط با ساخت يا توسعه يك قلم از دارايي­هاي ثابت مشهود رخ مي­دهد، اما براي رساندن آن قلم به موقعيت و وضعيتي كه براي قادر ساختن آن به كاركرد به شيوه مورد نظر مديريت لازم است، ضروري نيستند. ممكن است اين عمليات جنبي قبل يا در حين ساخت يا توسعه رخ بدهد. براي مثال، امكان دارد تا زمان شروع ساخت محل ساختمان به ‌عنوان پاركينگ ماشين استفاده و درآمد نيز كسب شود. به دليل اينكه عمليات جنبي براي رساندن يك قلم به موقعيت و وضعيتي كه براي قادر ساختن آن به كاركرد به شيوه مورد نظر مديريت لازم است، ضروري نيستند، درآمد و هزينه‌هاي مرتبط با عمليات جنبي در مازاد (كسري) شناسايي مي‌شوند و در طبقات درآمد و هزينه مربوطه خود گنجانده مي‌شوند.

  • 36- بهاي تمام شده يك دارايي خود ساخته با استفاده از اصولي همانند با اصول مربوط به يك دارايي‌ تحصيل شده تعيين مي‌شود. چنانچه يك واحد دارايي‌هايي مشابه با دارايي­هاي توليد شده جهت فروش را براي استفاده در طي عمليات عادي توليدكند، بهاي تمام شده دارايي‌ مزبور معمولاً همانند بهاي تمام شده ساخت دارايي توليد شده جهت فروش است (به استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 12 “موجودي‌ها” مراجعه كنيد). بنابراين، براي محاسبه بهاي تمام شده چنين اقلامي هرگونه مازاد داخلي حذف مي‌شود. همچنين، هزينه مبالغ غيرعادي مربوطه به مواد، دستمزد يا ساير منابع تلف شده كه در ساخت يك دارايي توسط واحد تحمل مي‌شود، در بهاي تمام شده آن دارايي لحاظ نمي­شود. استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 5 “هزينه­هاي استقراض” معيارهايي را براي شناخت سود تضمين شده به عنوان يك جزء از مبلغ دفتري يك قلم خود ساخته از دارايي‌هاي ثابت مشهود ارائه مي­كند.

استاندارد حسابداري شماره 17

  • اندازه­گيري بهاي تمام شده

  • 37- بهاي تمام شده يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود همان معادل قيمت نقدي يا، در مورد يك قلم مورد اشاره در بند 27، ارزش منصفانه آن درتاريخ شناخت است. چنانچه پرداخت‌ به زماني فراتر از مدت معمول نسيه موكول شود، تفاوت بين معادل قيمت نقدي و كل مبلغ پرداختي به ‌عنوان سود تضمين شده طي دوره نسيه شناسايي مي‌شود مگر اينكه چنين سود تضمين شده­اي طبق نحوه عمل جايگزين مجاز در . استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 5، در مبلغ دفتري قلم مزبور شناسايي شود.

  • 38- امكان دارد يك با چند قلم از دارايي­هاي ثابت مشهود در ازاي يك دارايي غيرپولي يا دارايي­هاي غيرپولي يا تركيبي از دارايي­هاي پولي وغيرپولي تحصيل شود. بحث زير صرفاً در رابطه با معاوضه يك دارايي غيرپولي با يك دارايي غيرپولي ديگري است، اما در مورد كليه معاوضه­هاي شرح داده شده در جمله قبل نيز مصداق دارد. بهاي تمام شده چنين قلمي از دارايي­هاي ثابت مشهود به ارزش منصفانه اندازه­گيري مي‌شود مگر اين كه (الف) معامله مبادله­اي فاقد محتواي تجاري باشد يا ب) ارزش منصفانه دارايي دريافتي يا دارايي واگذار شده به گونه اتكاپذير قابل اندازه­گيري نباشد. قلم تحصيل شده به اين شيوه اندازه­گيري مي‌شود حتي اگر واحد نتواند دارايي واگذار شده را بلادرنگ حذف كند. چنانچه قلم تحصيل شده به ارزش منصفانه اندازه­گيري نشود، بهاي تمام شده آن به مبلغ دفتري دارايي واگذار شده اندازه­گيري مي­شود.

  • 39- يك واحد با در نظر گرفتن ميزاني كه انتظار مي­رود جريان­هاي نقدي آتي يا توان بالقوه خدمت­رساني آن در نتيجه معامله مبادله­اي تغيير كند، تعيين مي‌كند كه آيا معامله مزبور محتواي تجاري دارد. يك معامله مبادله­اي محتواي تجاري دارد چنانچه:
  • الف) وضعيت (ريسك، زمان­بندي ومبلغ) جريان­هاي نقدي يا توان بالقوه خدمت­رساني دارايي دريافتي متفاوت از وضعيت جريان­هاي نقدي يا توان بالقوه خدمت­رساني دارايي انتقالي باشد يا
  • ب) ارزش خاص واحد بخشي از عمليات واحد كه متاثر از معامله مزبور است، در نتيجه معاوضه تغيير كند و
  • پ) تفاوت در الف) يا ب) در مقايسه با ارزش منصفانه دارايي­هاي مورد معاوضه با اهميت باشد.
  • به منظور تعيين اين كه آيا معامله مبادله­اي محتواي تجاري دارد، ارزش خاص واحد بخشي از عمليات واحد كه متاثر از معامله مزبور است، بايد در صورت اعمال ماليات، جريان­هاي نقدي پس از ماليات را نشان دهد. ممكن است نتيجه اين تجزيه و تحليل‌ها واضح باشد بدون اينكه يك واحد مجبور به انجام محاسبات مفصل باشد.
  • 40- ارزش منصفانه دارايي كه معاملات بازار قابل مقايسه­اي براي آن وجود ندارد، در صورتي به گونه­اي اتكاپذير قابل اندازه‌گيري است كه الف) تغييرپذيري در دامنه برآوردهاي معقول ارزش منصفانه براي آن دارايي با اهميت نباشد. يا ب) احتمالات برآورد‌هاي گوناگون در دامنه مزبور را بتوان به طور معقولي ارزيابي و در برآورد ارزش منصفانه استفاده كرد. چنانچه واحدي قادر باشد ارزش منصفانه دارايي دريافتي يا دارايي واگذار شده را به گونه­اي اتكاپذير تعيين كند، آنگاه ارزش منصفانه دارايي واگذار شده براي اندازه­گيري بهاي تمام شده دارايي دريافتي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. مگر اين كه ارزش منصفانه دارايي دريافتي به طور مشخص­تري مشهود باشد.
  • 41- بهاي تمام شده دارايي‌هاي ثابت مشهودي كه در چارچوب قراردادهاي اجاره سرمايه­اي تحصيل مي‌شود، به موجب استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره13 “اجاره” تعيين مي‌شود.

استاندارد حسابداري شماره 17

  • اندازه‌گيري پس از شناسايي اوليه

  • 42- يك واحد بايد مدل بهاي تمام شده مندرج در بند43 يا مدل تجديد ارزيابي مندرج در بند 44 را به عنوان رويه حسابداري خود انتخاب مي‌كند و بايد آن رويه را در مورد كل يك طبقه دارايي‌هاي ثابت مشهود به كار‌گيرد.

 

  • مدل بهاي تمام شده

  • 43- يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود بعد از شناخت به عنوان يك دارايي بايد به بهاي تمام شده آن پس از كسر هرگونه استهلاك انباشته يا هرگونه زيان كاهش ارزش دائمي انباشته ثبت ‌شود.

استاندارد حسابداري شماره 17

  • مدل تجديدارزيابي
  • 44- يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود كه ارزش منصفانه­اش را مي­توان به­گونه­اي اتكاپذير اندازه­گيري كرد، بعد از شناخت به عنوان يك دارايي بايد به مبلغ تجديد ارزيابي شده ثبت شود. مبلغ تجديد ارزيابي شده برابر است با ارزش منصفانه قلم مربوطه در تاريخ تجديد ارزيابي پس از كسر هرگونه استهلاك انباشته بعدي و زيان‌هاي كاهش ارزش دائمي انباشته بعدي. تجديد ارزيابي­ها بايد به طور منظم انجام شوند تا اطمينان حاصل شود كه مبلغ دفتري به طور با اهميتي متفاوت از مبلغي نيست كه با استفاده از ارزش منصفانه در تاريخ گزارشگري بدست مي­آمد. نحوه عمل حسابداري تجديد ارزيابي­ها در بندهاي 54 تا 56 مطرح شده است.
  • 45- ارزش منصفانه اقلامي از اموال معمولاً از طريق ارزيابي شواهد مبتني بر بازار تعيين مي‌شود. ارزش منصفانه اقلامي از دارايي‌هاي ثابت مشهود معمولاً از طريق ارزيابي ارزش بازارشان تعيين مي­شود. ارزيابي ارزش يك دارايي معمولاً توسط يك عضو حرفه‌ كه صلاحيت حرفه‌اي مربوط و شناخته شده­اي دارد، انجام مي‌شود. ارزش منصفانه بسياري از دارايي­ها با مراجعه به قيمت‌هاي استعلام شده از يك بازار نقد و فعال به راحتي قابل اثبات خواهد بود. براي مثال، معمولاً مي‌توان قيمت‌هاي جاري بازار زمين، ساختمان‌هاي غيرتخصصي، وسايل نقليه و بسياري از انواع ماشين­آلات و تجهيزات را بدست آورد.
  • 46- ممكن است تعيين ارزش بازار برخي از دارايي‌هاي بخش عمومي به دليل فقدان معاملات بازار براي اين دارايي‌ها، دشوار باشد. ممكن است برخي واحدهاي بخش عمومي داراي مقادير زيادي از چنين دارايي‌هايي باشند.

  • 47- چنانچه براي تعيين ارزش بازار يك قلم از اموال در يك بازار فعال و نقد شواهدي وجود نداشته باشد، ممكن است ارزش منصفانه قلم مزبور با مراجعه به ساير اقلام داراي خصوصيات و وضعيت مشابه تعيين شود. براي مثال، امكان دارد ارزش منصفانه زمين متروكه دولت كه براي يك دوره طولاني نگهداري شده است و طي آن دوره معاملات اندكي انجام شده است را با مراجعه به ارزش بازار زميني تعيين كرد كه داراي ويژگي­ها و توپوگرافي مشابهي و در موقعيت مشابهي است و شواهد بازار آن در دسترس مي­باشد. ارزش منصفانه ساختمان‌ها و ساير بناهاي بشري خاص ممكن است با استفاده از بهاي جايگزيني مستهلك شده يا بهاي بازسازي يا روش­هاي آحاد خدمت برآورد ‌شود (به استانداردبين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 21 مراجعه شود). در بسياري از موارد، بهاي جايگزيني مستهلك شده يك دارايي را مي‌توان با مراجعه به قيمت خريد يك دارايي مشابه داراي توان بالقوه خدمت رساني باقيمانده مشابه در يك بازار فعال و نقد تعيين كرد. در برخي موارد، بهاي توليد مجدد دارايي بهترين شاخص از بهاي جايگزيني آن خواهد بود. براي مثال، ساختمان مجلس، در صورت صدمه، ممكن است به دليل اهميت آن براي جامعه بازسازي شود و نه اينكه مكان ديگري جايگزين آن شود.

  • 48- چنانچه به دليل ماهيت خاص يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود، شواهد مبتني بر بازاري از ارزش منصفانه وجود نداشته باشد، ممكن است واحد نيازمند برآورد ارزش منصفانه با استفاده از براي مثال، بهاي توليد مجدد، بهاي جايگزيني مستهلك شده يا بهاي بازسازي يا روش­هاي آحاد خدمت باشد. (به استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 21 مراجعه شود). امكان دارد بهاي جايگزيني مستهلك شده يك قلم از اموال يا تجهيزات با مراجعه به قيمت خريد بازار اجزاي مورد استفاده براي توليد دارايي مزبور يا قيمت شاخص­بندي شده همان دارايي يا يك دارايي مشابه بر اساس قيمت يك دوره قبل تعيين شود. زماني كه روش قيمت شاخص­بندي شده استفاده مي‌شود، تعيين اينكه آيا تكنولوژي توليد طي دوره به طور قابل توجهي تغيير كرده است، و آيا ظرفيت دارايي مرجع همانند ظرفيت دارايي مورد ارزيابي است، نيازمند قضاوت است.
  • 49- تعداد تجديد ارزيابي‌ها به تغييرات در ارزش­هاي منصفانه اقلام دارايي‌هاي ثابت مشهود مورد تجديد ارزيابي بستگي دارد. زماني كه ارزش منصفانه يك دارايي مورد تجديد ارزيابي به طور با اهميتي متفاوت از مبلغ دفتري آن است، تجديد ارزيابي ديگري ضروري است. برخي از اقلام دارايي‌هاي ثابت مشهود دستخوش تغييرات با اهميت و ناپايداري در ارزش منصفانه هستند كه اين امر تجديد ارزيابي سالانه را ضروري مي­سازد. براي اقلامي از دارايي­هاي ثابت مشهود كه صرفاً تغييرات ناچيزي در ارزش منصفانه آنها وجود دارد، چنين تجديد ارزيابي­هاي مكرري ضروري نيست. در عوض ممكن است ضروري باشد كه قلم مزبور فقط هر سه يا پنج سال يك­بار تجديد ارزيابي شود.
  • 50- زماني كه يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود تجديد ارزيابي مي‌شود، هرگونه استهلاك انباشته در تاريخ تجديد ارزيابي به يكي از روش­هاي زير در نظر گرفته مي­شود:
  • الف) متناسب با تغيير در ناخالص مبلغ دفتري دارايي ارائه مجدد مي­شود، به گونه­اي كه مبلغ دفتري دارايي پس از تجديد ارزيابي با مبلغ تجديد ارزيابي شده برابر است. اغلب، اين روش زماني استفاده مي‌شود كه يك دارايي از طريق اعمال يك شاخص نسبت به بهاي جايگزيني مستهلك شده آن تجديد ارزيابي مي­شود.
  • ب) درمقابل ناخالص مبلغ دفتري دارايي حذف مي­شود و و مبلغ خالص مزبور به مبلغ تجديد ارزيابي شده دارايي ارائه مجدد مي­شود. اغلب، اين روش در مورد ساختمان‌ها استفاده مي­شود. مبلغ تعديل ناشي از ارائه مجدد يا حذف استهلاك انباشته تشكيل­دهنده بخشي از افزايش يا كاهش در مبلغ دفتري است كه طبق بند‌هاي 54 و 55 به حساب گرفته مي­شود.
  • 51- چنانچه يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود تجديد ارزيابي شود، كل طبقه دارايي‌هاي ثابت مشهودي كه دارايي مزبور متعلق به آن است، بايد مورد تجديد ارزيابي قرار گيرد.

  • استاندارد حسابداري شماره 17

  • 52- يك طبقه دارايي‌هاي ثابت مشهود گروهي از دارايي‌ها داراي ماهيت و كاربرد مشابه در عمليات يك واحد است. موارد زير مثال­هايي از طبقات جداگانه است:

  • الف) زمين

  • ب) ساختمان‌هاي عملياتي
  • پ) جاده‌ها
  • ت) ماشين آلات
  • ث) شبكه‌هاي توزيع و انتقال برق
  • ج) كشتي‌ها
  • چ) هواپيماها
  • ح) تجهيزات نظامي تخصصي
  • خ) وسايل نقليه
  • د) اثاثه و منصوبات
  • ذ) تجهيزات اداري و
  • ر) دكل­هاي نفتي.
  • 53- به منظور اجتناب از تجديد ارزيابي انتخابي دارايي‌ها و گزارشگري مبالغ در صورت‌هاي مالي كه تركيبي از هزينه­ها و ارزش‌ها در تاريخ‌هاي مختلف هستند، اقلام موجود در يك طبقه دارايي‌هاي ثابت مشهود به طور همزمان مورد تجديد ارزيابي قرار مي‌گيرند. اما امكان دارد يك طبقه دارايي‌ها بر مبناي چرخشي مورد تجديد ارزيابي قرار بگيرد مشروط به اينكه تجديد ارزيابي طبقه دارايي­هاي مزبور در يك دوره كوتاه­مدت تكميل شود و مشروط به اينكه تجديد ارزيابي­ها بروز نگهداري شود.
  • 54- چنانچه مبلغ دفتري يك طبقه دارايي‌ها در نتيجه تجديد ارزيابي افزايش يابد، افزايش مذكور بايد به طور مستقيم به مازاد تجديد ارزيابي بستانكار ‌شود. اما اين افزايش تا ميزاني در مازاد (كسري) شناسايي مي‌شود كه كاهش تجديد ارزيابي همان طبقه دارايي­ها كه قبلاً در مازاد (كسري) شناسايي شده، بازيافت شود.
  • 55- چنانچه مبلغ دفتري يك طبقه از دارايي­ها در نتيجه تجديد ارزيابي كاهش يابد، كاهش مذكور بايد در مازاد (كسري) شناسايي شود. اما اين كاهش بايد به اندازه هرگونه مانده بستانكار موجود در مازاد تجديد ارزيابي مربوط به آن طبقه دارايي­ها، به طور مستقيم به مازاد تجديد ارزيابي بدهكار شود.
  • 56- افزايش‌ و كاهش ‌تجديد ارزيابي مرتبط با هر يك از دارايي‌هاي موجود در يك طبقه دارايي ثابت مشهود بايد در مقابل كاهش و افزايش تجديد ارزيابي دارايي­هاي ديگر موجود درهمان طبقه تهاتر شود اما نبايد در مقابل كاهش و افزايش تجديد ارزيابي مربوط به دارايي­هاي موجود در طبقات مختلف تهاتر شود.
  • 57- برخي يا تمامي مازاد تجديد ارزيابي مربوط به دارايي­هاي ثايت مشهود كه در خالص دارايي‌ها/ارزش ويژه گنجانده شده است، ممكن است هنگام شناسايي معكوس دارايي­هاي مزبور به طور مستقيم به مازاد (كسري) انباشته منتقل شود. زماني ممكن است اين امر مستلزم انتقال برخي يا تمامي مازاد باشد كه دارايي­هاي موجود در طبقه دارايي­هاي ثابت مشهودي كه مازاد مربوط به آن است، كنارگذاشته مي­شوند يا واگذار مي­شوند. با اين وجود ممكن است برخي از مازادها زماني انتقال داده شوند كه دارايي­ها توسط واحد مورد استفاده قرار مي­گيرند. در چنين حالتي، مبلغ مازاد انتقال داده شده با تفاوت بين استهلاك مبتني بر مبلغ دفتري دارايي­هاي تجديد ارزيابي شده و استهلاك مبتني بر بهاي تمام شده اوليه دارايي­ها برابر است. انتقالات از مازاد تجديد ارزيابي به مازاد (كسري) انباشته از طريق مازاد (كسري) صورت نمي­گيرد.
  • 58- رهنمود مربوط به اثرات ناشي از تجديد ارزيابي دارايي‌هاي ثابت مشهود بر ماليات‌ بر مازاد، در صورت وجود، را مي­توان در استاندارد حسابداري ملي يا بين‌المللي مربوط به ماليات بر درآمد يافت.

استاندارد حسابداري شماره 17

  • استهلاك

  • 59- هر بخش يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود كه داراي بهاي تمام شده­اي است كه به نسبت كل بهاي تمام شده قلم مزبور با اهميت است، بايد به طورجداگانه مستهلك شود.

  • 60- يك واحد مبلغي را كه در ابتدا در رابطه با يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود شناسايي شده است، به قطعات با اهميت آن تخصيص مي‌دهد و هريك از اين قطعات را به طور جداگانه مستهلك مي­كند. براي مثال، در اكثر موارد، الزامي خواهد بود كه آسفالت­ها، ساختار، جداول و كانال‌ها، پياده­رو‌ها، پل‌ها و روشنايي‌ موجود در يك سيستم جاده را به طور جداگانه مستهلك كرد. همچنين، ممكن است مناسب باشد كه موتورها و بدنه يك هواپيما را به طور جداگانه مستهلك كرد، خواه تحت تملك باشند يا موضوع اجاره سرمايه­اي باشند.

  • 61- ممكن است قطعه عمده­اي از يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود داراي عمر مفيدي و روش استهلاكي باشد كه همانند عمر مفيد و روش استهلاك يك قطعه عمده ديگر از همان قلم است. امكان دارد چنين قطعاتي هنگام تعيين هزينه استهلاك گروه­‌بندي ‌شوند.
  • 62- هر چقدر كه يك واحد برخي از قطعات يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود را به طور جداگانه مستهلك ‌كند، باقيمانده قلم مزبور را نيز به طور جداگانه مستهلك مي­كند. باقيمانده دربرگيرنده قطعاتي از آن قلم است كه به طور انفرادي با اهميت نيستند. چنانچه يك واحد انتظارات متفاوتي را درباره اين قطعات داشته باشد، ممكن است براي مستهلك كردن باقيمانده به شيوه­اي كه الگوي مصرف و يا عمر مفيد قطعات آنرا بخ طور منصفانه نشان دهد، تكنيك­هاي تقريبي ضروري باشد.
  • 63- ممكن است يك واحد تصميم بگيرد قطعاتي از يك قلم كه داراي بهاي تمام شده­اي است كه نسبت به كل بهاي تمام شده قلم مزبور با اهميت نيست، را به طور جداگانه مستهلك كند.
  • 64- هزينه استهلاك هردوره بايد در مازاد (كسري) شناسايي ‌شود مگر اينكه در مبلغ دفتري دارايي‌ ديگري گنجانده شود.

  • 65- معمولاً هزينه استهلاك هر دوره در مازاد (كسري) شناسايي مي‌شود. با اين وجود، گاهي اوقات، منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمت رساني دارايي هنگام توليد ساير دارايي‌ها جذب مي‌شود. در اين حالت، استهلاك بخشي از بهاي تمام شده دارايي‌ ديگر را تشكيل مي‌دهد و در مبلغ دفتري آن گنجانده مي­شود. براي مثال، استهلاك دارايي‌هاي ثابت مشهود توليدي در هزينه‌هاي تبديل موجودي­ها گنجانده مي­شود (به استانداردبين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره12 مراجعه كنيد). همچنين، ممكن است دارايي‌هاي ثابت مشهود مورد استفاده براي فعاليت‌هاي توسعه در بهاي تمام شده دارايي نامشهودي گنجانده شود كه طبق استاندارد حسابداري بين‌المللي يا ملي مربوطه راجع به دارايي­هاي نامشهود شناسايي شده است.

استاندارد حسابداري شماره 17

  • مبلغ استهلاك و دوره استهلاك
  • 66- مبلغ استهلاك­پذير يك دارايي‌ بايد طي عمر مفيد آن بر يك مبناي سيستماتيك تخصيص داده ‌شود.
  • 67- ارزش باقي­مانده و عمر مفيد يك دارايي بايد حداقل در هر تاريخ گزارشگري سالانه مورد بررسي قرار بگيرد و چنانچه انتظارات متفاوت از برآوردهاي قبلي باشد، تغييرات مزبور بايد طبق استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 3 “رويه­هاي حسابداري، تغييرات در برآوردهاي حسابداري و اشتباهات” به ‌عنوان تغيير در برآورد حسابداري در نظر گرفته مي­شوند.
  • 68- حتي اگر ارزش منصفانه دارايي بيشتر از مبلغ دفتري آن باشد، استهلاك شناسايي مي‌شود، مشروط به اينكه ارزش باقي­مانده دارايي از مبلغ دفتري آن بيشتر نشود. تعمير و نگهداري يك دارايي نياز به مستهلك كردن آن را منتفي نمي­كند. بازيافت، ممكن است برخي از دارايي‌ها خوب نگهداري نشوند يا ممكن است نگهداري به دليل محدوديت­هاي بودجه­اي به طور نامحدودي به تعويق انداخته شود. زماني كه رويه­هاي مديريت داراي كهنگي و فرسودگي يك دارايي را افزايش مي­دهد. عمر مفيد آن بايد مورد ارزيابي مجدد قرار بگيرد و متناسب با آن تعديل شود.
  • 69- مبلغ استهلاك­پذير يك دارايي پس از كسر ارزش باقي­مانده­اش تعيين مي‌شود. در عمل، اغلب، ارزش باقي­مانده يك دارايي ناچيز است و بنابراين، در محاسبه مبلغ استهلاك­پذير بي­اهميت است.
  • 70- امكان دارد ارزش باقي­مانده يك دارايي برابر با يا بيشتر از مبلغ دفتري دارايي مزبور افزايش ‌يابد. در اين صورت، هزينه استهلاك دارايي مزبور صفر است مگر اينكه و تا زماني كه ارزش باقي­مانده­اش بعداً به مبلغي كمتر از مبلغ دفتري آن دارايي كاهش يابد.
  • 71- استهلاك يك دارايي زماني شروع مي­شود كه براي استفاده در دسترس باشد، به عبارت ديگر، زماني كه در موقعيت و وضعيتي باشد كه براي قادر ساختن آن به عملكرد به شيوه مورد نظر مديريت ضروري است. استهلاك يك دارايي زماني متوقف مي­شود كه دارايي حذف شود. بنابراين، زماني كه دارايي راكد يا بلااستفاده مي­شود يا استفاده فعال از آن كنار گذاشته مي­شود و براي واگذاري نگهداري مي­شود، استهلاك متوقف نمي‌شود مگر اينكه دارايي مزبور به طور كامل مستهلك شده باشد. با اين وجود، طبق روش­هاي استهلاك مبتني بر مصرف، هزينه استهلاك مي­تواند هنگام عدم توليد صفر باشد.
  • 72- واحد منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمت رساني موجود در يك قلم از دارايي­هاي ثابت مشهود را عمدتاً از طريق استفاده از دارايي مزبور مصرف مي‌كند. اما اغلب، هنگامي كه دارايي بلااستفاده و راكد باقي مي‌ماند، ساير عوامل نظير منسوخ شدن تجاري يا فني و كهنگي و فرسودگي منجر به كاهش منافع اقتصادي يا توان بالقوه خدمت­رساني مي‌شود كه ممكن بود از دارايي مزبور بدست آيد. در نتيجه، كليه عوامل زير در تعيين عمر مفيد يك دارايي در نظر گرفته مي­شوند:
  • الف) مصرف مورد انتظار دارايي. مصرف با مراجعه به ظرفيت يا محصول فيزيكي مورد انتظار دارايي ارزيابي مي‌شود.

  • ب) كهنگي و فرسودگي فيزيكي مورد انتظار، كه به عوامل عملياتي نظير تعداد شيفت­هايي كه داراي مورد استفاده قرار مي‌گيرد و برنامه تعمير و نگهداري، و مراقبت و نگهداري از دارايي هنگام بلااستفاده و راكد بودن، بستگي دارد.

  • پ) منسوخ شدن تجاري يا فني ناشي از تغييرات يا ارتقا توليد، يا ناشي از تغيير در تقاضاي بازار براي محصول يا خدمت دارايي.

  • ت) محدوديت‌هاي قانوني يا مشابه بر استفاده از دارايي، نظير تاريخ خاتمه اجاره­هاي مربوطه.

  • 73- عمرمفيد يك دارايي از نظر مطلوبيت مورد انتظار دارايي مزبور براي واحد تعريف مي‌شود. ممكن است رويه مديريت دارايي يك واحد مستلزم واگذاري دارايي‌ها بعد از يك زمان مشخص يا بعد از مصرف يك بخش مشخص از منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمت­رساني موجود در دارايي باشد. بنابراين، عمر مفيد يك دارايي نيازمند قضاوت بر اساس تجربه واحد در رابطه با دارايي­هاي مشابه است.

  • 74- زمين و ساختمان، دارايي‌هايي تفكيك­پذير هستند و حتي هنگامي كه با هم تحصيل مي­شوند و به طور جداگانه درنظر گرفته مي‌شوند. زمين داراي عمر نامحدودي است و بنابراين، مستهلك نمي‌شود. ساختمان­ها داراي عمر محدودي هستند و بنابراين، دارايي­هاي استهلاك­پذير هستند. افزايش در ارزش زميني كه ساختمان بر روي قرار دارد، تاثيري بر نحوه تعيين مبلغ استهلاك­پذير ساختمان نمي‌گذارد.
  • 75- چنانچه بهاي تمام شده زمين شامل هزينه تخريب مكان، جابه­جايي و بازسازي باشد، آن بخش از زمين طي دوره­اي مستهلك مي­شود كه منافع اقتصادي يا توان بالقوه خدمت­رساني ناشي از تحمل هزينه‌هاي مزبور بدست مي­آيد. در برخي موارد، ممكن است زمين عمر مفيد محدودي داشته باشد، كه در اين حالت، به شيوه­اي مستهلك مي‌شود كه بيانگر منافع اقتصادي يا توان بالقوه خدمت­رساني باشد كه قرار است از آن بدست آيد.

استاندارد حسابداري شماره 17

  • روش‌ استهلاك

  • 76-روش­ استهلاك بايد منعكس‌كننده الگويي باشد كه انتظار مي­رود بر اساس آن منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمت­رساني دارايي توسط واحد مصرف شود.

  • 77- روش استهلاك بكار رفته در مورد يك دارايي بايد حداقل در هر تاريخ گزارشگري سالانه مورد بررسي قرار بگيرد و چنانچه تغيير با اهميتي در الگوي مورد انتظار مصرف ­منافع ­اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمت­رساني موجود در دارايي وجود داشته باشد، به منظور انعكاس الگوي تغيير يافته، طبق استاندار حسابداري بين­المللي بخش عمومي شماره 3، چنين تغييري بايد به عنوان تغيير در برآورد حسابداري در نظر گرفته ‌شود.

  • 78- براي ­تخصيص ­­مبلغ ­استهلاك­پذير يك دارايي بر يك مبناي سيستماتيك طي­ عمر مفيد آن، انواعي از ­روش­هاي استهلاك مي­تواند مورد استفاده قرار بگيرد. اين ­روش­ها عبارت­اند از روش ­خط مستقيم، روش مانده ­نزولي و روش ­آحاد توليد. روش استهلاك خط مستقيم در صورتي كه ارزش باقي­مانده دارايي تغيير نكند، به يك هزينه ثابت طي عمر مفيد دارايي منجر مي­شود. روش مانده نزولي به يك هزينه در حال كاهش طي عمر مفيد دارايي منجر مي­شود. روش آحاد توليد به هزينه­اي منجر مي­شود كه مبتني بر استفاده يا خروجي مورد انتظار است. واحد روشي را انتخاب مي­كند كه الگوي مورد انتظار مصرف منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمت­رساني موجود در ­دارايي را به دقيق­ترين حالت ممكن منعكس كند. روش مذكور از دوره‌اي به دوره ديگر به طور دائم اعمال مي‌شود مگر اينكه تغييري ­در الگوي مورد انتظار مصرف منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمت­رساني مربوطه وجود داشته باشد.

استاندارد حسابداري شماره 17

  • ­كاهش ارزش دائمي
  • 79- يك واحد براي تعيين اينكه آيا يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود كاهش ارزش دائمي داشته است، استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 21 “كاهش ارزش دائمي دارايي­هاي غيرمولد وجه نقد” را بكار مي­گيرد. استاندارد مذكور شيوه­اي كه يك واحد مبلغ دفتري دارايي‌هايش را بررسي مي­كند، شيوه­اي كه آن، مبلغ خدمت بازيافتني يا مبلغ بازيافتني يك دارايي را تعيين مي­كند و زماني را تشريح مي­كند كه آن يك زيان كاهش ارزش دائمي را شناسايي مي‌كند يا شناسايي يك زيان كاهش ارزش دائمي را بازيافت مي­كند.

 

  • غرامت بابت كاهش ارزش دائمي

  • 80- غرامت از اشخاص ثالث بابت اقلامي از دارايي‌هاي­ ثابت مشهود كه كاهش ارزش دائمي داشته­اند، گم شده­اند يا از دست داده شده­اند، بايد زماني در مازاد(كسري) گنجانده شود كه قابل دريافت باشد.

  • 81- كاهش ارزش دائمي يا زيان غيرعملياتي اقلامي از دارايي‌هاي ثابت مشهود، مطالبات مربوطه بابت غرامت از اشخاص­ ثالث يا مبالغ غرامت پرداختي توسط اشخاص ثالث و هرگونه خريد يا ساخت بعدي دارايي‌هاي­ جايگزيني، ­رويدادهاي اقتصادي مجزايي هستند و به ­صورت زير به طور جداگانه در نظر گرفته مي­شوند:

  • الف) كاهش ارزش دائمي اقلامي از دارايي‌هاي ثابت مشهود طبق استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 21 شناسايي مي­شوند.
  • ب) شناسايي معكوس اقلامي از دارايي‌هاي ثابت مشهود كنار گذاشته شده يا واگذار شده طبق اين استاندارد مشخص مي­شود.
  • پ) غرامت از اشخاص ثالث بابت اقلامي از دارايي‌هاي ثابت مشهود كه كاهش ارزش دائمي داشته­اند، گم شده­اند يا از دست داده شده­اند، زماني در تعيين مازاد (كسري) لحاظ مي­شود كه قابل دريافت مي­شوند.
  • ت) بهاي­ تمام شده اقلامي از دارايي‌هاي ثابت مشهود كه هنگام جايگزيني تعمير شده­اند، خريداري شده­اند يا ساخته شده­اند، طبق اين استاندارد تعيين مي‌شود.

استاندارد حسابداري شماره 17

  • شناسايي معكوس (حذف)

  • 82- مبلغ دفتري يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود بايد حذف شود:

  • الف) هنگام واگذاري يا

  • ب)زماني­ كه منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمت­رساني از بكارگيري يا واگذاري آن انتظار نمي­رود.
  • 83-سود يا زيان غيرعملياتي ناشي از حذف يك قلم از دارايي­هاي ثابت مشهود بايد زماني در مازاد (كسري) گنجانده شود كه قلم مزبور حذف مي­شود (مگر اينكه استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 13 “اجاره­ها” در مورد فروش و اجاره مجدد غير از اين را الزام كند). سود غيرعملياتي نبايد به ‌عنوان درآمد طبقه­بندي شود.
  • 84- ممكن است واگذاري يك قلم از ­دارايي‌هاي ثابت مشهود به شيوه­هاي متفاوتي رخ بدهد (براي مثال، از طريق فروش، از طريق انعقاد اجاره سرمايه­اي يا از طريق اهدا). يك واحد هنگام تعيين تاريخ واگذاري يك قلم، معيارهاي مندرج در استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 9 “درآمد حاصل از خدمات مبادله­اي” را براي شناسايي درآمد حاصل از فروش كالاها بكار مي­گيرد. استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 13 “اجاره­ها” در مورد واگذاري از طريق فروش و اجاره مجدد بكار مي­رود.
  • 85- چنانچه، يك واحد طبق اصل شناخت مندرج در بند 14، هزينه جايگزيني قطعه­اي از يك قلم را در مبلغ دفتري قلم مزبور شناسايي كند، آنگاه مبلغ دفتري قطعه جايگزين شده را حذف مي­كند بدون توجه به اينكه آيا قطعه جايگزين شده به طور جداگانه مستهلك شده است. چنانچه ­تعيين مبلغ دفتري قطعه جايگزيني براي واحد عملي ­نباشد، ممكن است از هزينه جايگزيني به ‌عنوان شاخصي از آنچه كه بهاي تمام شده قطعه جايگزين شده در زمان تحصيل يا ساختش بوده است، استفاده كند.
  • 86- سود يا زيان غيرعملياتي ­ناشي از حذف يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود بايد در قالب التفاوت بين خالص عوايد واگذاري، در صورت وجود، و مبلغ دفتري قلم مزبور تعيين شود.
  • 87- مابه­ازاي دريافتي هنگام واگذاري يك قلم از دارايي‌هاي­ثابت مشهود در ابتدا به ارزش منصفانه­اش شناسايي مي‌شود. چنانچه مبلغ ­پرداختي بابت قلم مزبور به آينده موكول شود، مابه­ازاي دريافتي در ابتدا به معادل قيمت نقدي شناسايي مي­شود. تفاوت بين مبلغ اسمي مابه­ازا و معادل قيمت نقدي طبق استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 9 به عنوان درآمد سود تضمين شده شناسايي مي‌شود و بيانگر بازده موثر مبلغ دريافتي است.

استاندارد حسابداري شماره 17

  • افشا
  • 88- صورت‌هاي مالي بايد در مورد هر طبقه دارايي­هاي ثابت مشهود شناسايي شده در صورت­هاي مالي، موارد زير را افشا كند:

  • الف) مباني اندازه‌گيري مورد استفاده در تعيين ناخالص مبلغ دفتري

  • ب) روش‌هاي استهلاك مورد استفاده

  • پ) عمرهاي مفيد يا نرخ‌هاي استهلاك مورد استفاده
  • ث) ناخالص مبلغ دفتري و استهلاك انباشته (كه با زيان‌هاي­ كاهش ارزش دائمي انباشته جمع شده است) در ابتدا و پايان دوره و
  • ت) تطبيق مبلغ دفتري در ابتدا و انتهاي دوره كه موارد زير را نشان دهد:
    • اضافات.
    • واگذاري­ها.
    • تحصيل از طريق تركيب واحدها.
    • افزايش يا كاهش ناشي از تجديد ارزيابي طبق بندهاي 44، 54 و 55 و ناشي از زيان­هاي كاهش ارزش دائمي (در صورت وجود) كه طبق استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 21 به طور مستقيم در خالص دارايي­ها/ارزش ويژه شناسايي شده­اند يا معكوس شده­اند.
    • زيان كاهش ارزش دائمي كه طبق استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 21 در مازاد (كسري) شناسايي شده­اند.
    • زيان كاهش ارزش دائمي كه طبق استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 21 در مازاد (كسري) بازيافت شده­اند.
    • استهلاك
    • خالص تفاوت‌هاي تسعير ناشي از تسعير صورت‌هاي مالي از ارز عملياتي به يك ارز گزارشگري متفاوت، از جمله تسعير يك عمليات خارجي به ارز گزارشگري واحد گزارشگر. و
    • ساير تغييرات.
  • 89- صورت‌هاي­مالي ­بايد براي هر طبقه دارايي‌هاي­ثابت مشهودي كه در صورت­هاي مالي شناسايي شده­اند، موارد زير را نيز افشا كند:
  • الف) وجود و ميزان محدوديت­هاي اعمالي بر حق مالكيت و دارايي‌هاي ثابت مشهودي كه به عنوان وثيقه براي بدهي‌ها به گرو گذاشته شده­اند.
  • ب) مبلغ مخارجي كه در طي ساخت يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود در مبلغ دفتري آن شناسايي شده است.
  • پ) مبلغ تعهدات قراردادي بابت تحصيل دارايي‌هاي ثابت مشهود. و
  • ث) مبلغ غرامت از اشخاص ثالث بابت اقلامي از دارايي‌هاي ثابت مشهود كه كاهش ارزش دائمي داشته، گم شده­اند يا از دست داده شده­اند و غرامت مزبور در مازاد (كسري) گنجانده شده است، چنانچه در متن صورت عملكرد مالي به طور جداگانه افشا نشده باشد.
  • 90- انتخاب روش استهلاك و برآورد عمرمفيد دارايي‌ها نيازمند قضاوت هستند. بنابراين، افشا روش‌هاي پذيرفته شده و عمرمفيد برآوردي يا نرخ­هاي ­استهلاك اطلاعاتي ­رابراي استفاده‌كنندگان صورت‌هاي مالي ارائه مي­كند كه امكان بررسي­ رويه­هاي انتخاب شده توسط مديريت را فراهم مي­كند و انجام مقايسه با ساير واحد‌ها را مقدور مي­سازد. بنا به دلايل مشابه، افشا موارد زير ضروري است:
  • الف) استهلاك، خواه در مازاد (كسري) شناسايي شده باشد يا به عنوان بخشي از بهاي تمام شده دارايي­هاي ديگر و
  • ب) استهلاك انباشته در پايان دوره
  • 91- يك واحد طبق استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 3، ماهيت و اثر تغيير در برآورد حسابداري كه در دوره جاري تاثير دارد و يا انتظار مي­رود در دوره­هاي بعدي تاثير داشته باشد، را افشا مي­كند. چنين افشايي در مورد دارايي­هاي ثابت مشهود ممكن است ناشي از تغييرات در برآوردهاي مربوط به موارد زير باشد:
  • الف) ارزش‌هاي باقي­مانده
  • ب) هزينه­هاي برآوردي پياده سازي، جابه­جايي يا بازسازي اقلامي از دارايي‌هاي ثابت مشهود
  • پ) عمرهاي مفيد و
  • ت) روش­هاي استهلاك.

  • 92- چنانچه يك طبقه دارايي‌هاي­ثابت مشهود به مبالغ تجديد ارزيابي شده ارائه شود، موارد زير بايد افشا شود:

  • الف) تاريخ اجراي تجديد ارزيابي

  • ب) آيا يك ارزياب مستقل مشاركت داشته است

  • پ) روش­ها و مفروضات با اهميت بكار گرفته شده در برآورد ارزش­هاي منصفانه دارايي­ها

  • ت) ميزاني كه ارزش­هاي منصفانه دارايي­ها به طور مستقيم با مراجعه به قيمت­هاي قابل مشاهده در يك بازار فعال يا معاملات اخير بازار در شرايط حقيقي تعيين شده­اند يا با استفاده از ساير تكنيك­هاي ارزشيابي برآورد شده­اند.
  • ث) مازاد تجديد ارزيابي كه ­تغيير طي دوره و هر گونه محدوديت بر توزيع مانده مربوطه به سهامداران يا ساير دارندگان اوراق مالكانه را نشان بدهد.
  • ج) مجموع تمامي مازادهاي تجديد ارزيابي هر يك از اقلام دارايي‌هاي ثابت مشهود موجود در آن طبقه و
  • ح) مجموع تمامي كسري­هاي تجديد ارزيابي هر يك از اقلام دارايي‌هاي ثابت مشهود موجود در آن طبقه.
  • 93- يك واحد افزون بر اطلاعات الزامي توسط قسمت­هاي 4 الي 6 جزء ث) بند 88، طبق استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 21 اطلاعاتي را راجع به دارايي‌هاي ثابت مشهودي كه كاهش ارزش دائمي داشته­اند، افشا مي­كند.
  • 94- ممكن است استفاده‌كنندگان­ صورت‌هاي ­مالي ­اطلاعات زير را در رابطه با نيازهايشان مربوط تشخيص دهند:
  • الف) مبلغ دفتري دارايي‌هاي ثابت مشهودي كه به طور موقت بلااستفاده و راكد ­است.
  • ب) ناخالص مبلغ دفتري هرگونه دارايي‌هاي ثابت مشهودي كاملاً مستهلك شده­اي ­كه كماكان مورد استفاده قرار مي­گيرد.
  • پ) مبلغ دفتري دارايي‌هاي ثابت مشهودي كه از استفاده فعال كنار گذاشته شده­اند و به قصد واگذاري نگهداري مي­شوند و
  • ت) در صورت استفاده از مدل بهاي تمام شده، ارزش منصفانه دارايي‌هاي ثابت مشهود هنگامي كه به طور با اهميتي متفاوت از مبلغ دفتري آنها است.

استاندارد حسابداري شماره 17

  • الزامات دوره انتقال

  • 95- واحدها ­ملزم به شناسايي دارايي‌هاي­ ثابت مشهود طي ­دوره‌هاي­ گزارشگري نيستند كه سه سال بعد از تاريخ پذيرش حسابداري تعهدي طبق استانداردهاي بين‌المللي حسابداري بخش عمومي براي اولين بار شروع مي­شوند.

  • 96- واحدي كه حسابداري ­تعهدي را براي اولين بار طبق استانداردهاي بين‌المللي حسابداري بخش عمومي مي­پذيرد، بايد در ابتدا دارايي‌هاي­ ثابت مشهود را به بهاي تمام شده ­يا ارزش­ منصفانه ­شناسايي­كند. در مورد اقلامي­ از دارايي‌هاي ­ثابت­ مشهود كه ­بدون هزينه­ يا به هزينه ناچيزي تحصيل شده­اند، بهاي تمام شده معادل ارزش منصفانه قلم مزبور در تاريخ تحصيل است.

  • 97- واحد­ بايد اثر ­شناخت اوليه دارايي‌هاي ثابت مشهود را به عنوان تعديل مانده اول دوره مازاد (كسري) انباشته دوره­اي كه طي آن، دارايي­هاي ثابت مشهود براي اولين بار شناسايي مي‌شوند، شناسايي كند.
  • 98- ممكن است يك واحد قبل از بكارگيري اين استاندارد براي اولين بار، دارايي­هاي ثابت مشهودش را بر مبنايي غير از بهاي تمام شده يا ارزش منصفانه (بدانگونه كه در اين استاندارد تعريف شده است) شناسايي كند يا ممكن است بر دارايي‌هايي كنترل داشته باشد كه آنها را شناسايي نكرده است. اين استاندارد واحدها را ملزم مي­كند كه اقلام دارايي­هاي ثابت مشهود را در ابتدا به بهاي تمام شده يا ارزش منصفانه تاريخ شناخت اوليه طبق اين استاندارد شناسايي كند. زماني كه دارايي­ها در ابتدا به بهاي تمام شده ثبت مي­شوند و بدون هزينه يا به هزينه ناچيزي تحصيل شده­اند، بهاي تمام شده با مراجعه به ارزش منصفانه دارايي در تاريخ تحصيل تعيين خواهد شد. زماني كه بهاي تمام شده تحصيل يك دارايي مشخص نيست، امكان دارد بهاي تمام شده آن با مراجعه به ارزش منصفانه­اش در تاريخ تحصيل برآورد ‌شود.
  • 99- استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 3 يك واحد را ملزم مي­كند كه رويه‌هاي حسابداري را با تسري به گذشته بكار گيرد مگر اينكه انجام چنين كاري عملي نباشد. بنابراين، زماني كه يك واحد در ابتدا يك قلم از دارايي­هاي ثابت مشهود را طبق اين استاندارد به بهاي تمام شده شناسايي مي­كند، بايد هر گونه زيان كاهش ارزش دائمي انباشته مرتبط با آن قلم را نيز شناسايي كند، گويي اينكه هميشه آن رويه حسابداري را بكار مي­گرفته است.
  • 100- بند 14 اين استاندارد ملزم مي‌كند كه بهاي تمام شده يك قلم از دارايي‌هاي ثابت مشهود به عنوان يك دارايي شناسايي مي­شود اگر و فقط اگر:
  • الف) احتمال برود كه منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمت­رساني مرتبط با قلم مزبور به درون واحد جريان خواهد يافت و
  • ب) بهاي تمام شده يا ارزش منصفانه قلم مزبور را بتوان به گونه­اي اتكاپذير اندازه‌گيري كرد.
  • 101- هدف مفاد انتقالي مندرج در بندهاي 95 و 96 آسان كردن وضعيت­هايي است كه يك واحد درصدد است مفاد اين استاندارد را، در زمينه اجراي حسابداري تعهدي براي اولين بار طبق استانداردهاي حسابداري بين­اللملي بخش عمومي، با شروع از تاريخ اجرا اين استاندارد يا پس از آن رعايت كند. زماني كه واحدها حسابداري تعهدي را طبق استانداردهاي بين‌المللي حسابداري بخش عمومي براي اولين بار مي­پذيرند، اغلب، در جمع­آوري اطلاعات جامع راجع به وجود و ارزشيابي دارايي‌ها مشكلاتي وجود دارد. به اين دليل، واحدها ملزم نيستند كه الزامات بند 14 را طي يك دوره پنج ساله بعد از تاريخ پذيرش حسابداري تعهدي را طبق استانداردهاي بين‌المللي حسابداري بخش عمومي براي اولين بار، رعايت كنند.

  • 102- با وجود مفاد انتقالي مندرج در بندهاي 95 و 96، واحدهايي كه در حين پذيرش حسابداري تعهدي هستند به رعايت كامل مفاد اين استاندارد در زودترين زمان ممكن ترغيب مي­شوند.

  • 103- معافيت از الزامات بند 14 بيانگر اين است كه نيازي نيست مفاد مربوط به افشا و اندازه‌گيري اين استاندارد در مورد دارايي­ها يا طبقاتي از دارايي‌ كه طبق بندهاي 96 و 95 شناسايي نمي­شوند، رعايت شوند.
  • 104- زماني كه يك واحد از الزامات دوره انتقال مندرج در بندهاي 96 و 95 استفاده مي‌كند، اين واقعيت بايد افشا شود. اطلاعات مربوط به طبقات عمده دارايي كه طبق بند 95 شناسايي نشده­اند، نيز بايد افشا شود. زماني كه يك واحد از مفاد انتقالي طي دومين دوره گزارشگري يا دوره گزارشگري بعدي استفاده مي­كند، جزئيات دارايي‌ها يا طبقاتي از دارايي كه در تاريخ گزارشگري قبلي شناسايي نشده­اند اما هم­اكنون شناسايي مي­شوند، بايد افشا شوند.

  • 105- در مورد واحدهايي كه قبلاً استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 17 منتشره در سال 2001 را بكار گرفته­اند، الزامات بندهاي 38 الي 40 راجع به اندازه­گيري اوليه يك قلم از دارايي­هاي ثابت مشهودي كه در يك معامله معاوضه دارايي­ها تحصيل شده­اند، بايد فقط در مورد معاملات آتي و با تسري به آينده اعمال شود.

  • 106- مفاد انتقالي مندرج در استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 21 منتشره در سال 2001 به منظور شناسايي كليه دارايي‌هاي ثابت مشهود و انجام افشا و اندازه­گيري مربوطه، از تاريخ بكارگيري آن براي اولين بار يك مهلت پنج ساله را به واحدها ارائه مي­كند. واحدهايي كه قبلاً استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 17 منتشره در سال 2001 را بكار گرفته­اند، ممكن است به بهره­گيري از اين دوره انتقالي پنج ساله از تاريخ بكارگيري استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 17 منتشره در سال 2001 براي اولين بار ادامه دهند. اين واحدها بايد به افشاهاي الزامي توسط بند 104 نيز ادامه دهند.

 

استاندارد حسابداري شماره 17

  • كنارگذاري استاندارد بين­المللي حسابداري بخش عمومي شماره 17 منتشره در سال 2001
  • 109- اين استاندارد جايگزين استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 17 “دارايي­هاي ثابت مشهود” منتشره در سال 2001 است.

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای مورد نیاز با * مشخص شده است

نوشتن دیدگاه

عضویت در خبر نامه

مشاور مالیاتی معتبر را بشناسید آرمان پرداز خبره
مشاور مالیاتی
مشاور مالیاتی معتبر را بشناسید

در این نوشته برای شما توضیح می دهیم که چگونه یک مشاور مالیاتی معتبر را بشناسید و به او اعتماد کنیم. در پایان اعتماد شما را به آرمان پرداز خبره جلب می کنیم. مشاور مالیاتی معتبر

ادامه مطلب »
اهمیت مشاور مالیاتی آرمان پرداز خبره
مشاور مالیاتی
اهمیت مشاور مالیاتی

اهمیت مشاور مالیاتی در این نوشته میخواهیم به اختصار در خصوص اهمیت مشاور مالیاتی به قلم کارشناس آرمان پرداز خبره بپردازیم. کسب و کار و اهمیت مشاور مالیاتی در آن اهمیت مشاوره در زمینه مالیات کسب

ادامه مطلب »
انتخاب کارشناس حسابداری و مشاور مالیاتی متناسب با ابعاد شرکت توسط آرمان پرداز خبره
مشاور مالیاتی
مشاور مالیاتی متناسب با ابعاد شرکت

در این نوشته می خواهیم در مورد نکاتی در خصوص انتخاب مشاور مالیاتی متناسب با ابعاد شرکت و نحوه انتخاب کارشناس حسابداری بپردازیم. تا پایان با ما همراه باشید و جهت هرگونه نیاز به مشاور مالیاتی

ادامه مطلب »
شرح وظایف و اختیارات مشاور مالیاتی
مشاور مالیاتی
شرح وظایف و اختیارات مشاور مالیاتی

در این نوشته میخواهیم به شرح وظایف و اختیارات مشاور مالیاتی در سازمان امور مالیاتی بپردازیم. جهت هرگونه سوال در خصوص مشاور مالیاتی با ما در ارتباط باشید. مشاور مالیاتی کیست؟ مشاور مالیاتی کسی است که

ادامه مطلب »
انواع هزینه ها در حسابداری و مالی توسط مشاور مالیاتی
شرکت حسابداری
انواع هزینه ها در حسابداری

در این نوشته میخواهیم در خصوص انواع هزینه ها در حسابداری و مالی ، بهبود هزینه ها توسط مشاور مالیاتی و همچنین در خصوص انواع هزینه بپردازیم انواع هزینه ها در حسابداری یکی از مهم‌ترین مفاهیم

ادامه مطلب »
مدارک مثبته
شرکت حسابداری
مدارک مثبته

در این نوشته به مفهوم مدارک مثبته و یا اسناد مثبته و نقش آن در حسابداری و چگونگی رسیدگی به آن توسط مشاور مالیاتی می پردازیم. مدارک مثبته یا اسناد مثبته مدارک مثبته اسناد نشان‌دهنده وقوع

ادامه مطلب »
مشاور مالیاتی کیست ؟
مشاور مالیاتی
مشاور مالیاتی کیست ؟

مشاور مالیاتی کیست؟ در این مطلب درباره مشاور مالیاتی کیست و خصوصیات یک وکیل مالیاتی خبره ، هم چنین میزان آشنایی او با قوانین مالیاتی و امور مالیاتی کشور به صورت مفصل صحبت می کنیم. با

ادامه مطلب »
اهمیت مشاوره مالیاتی
مشاور مالیاتی
اهمیت مشاوره مالیاتی

اهمیت مشاوره مالیاتی تمامی مشاغل نیازمند دانش مشاور مالیاتی و وکیل مالیاتی و اهمیت مشاوره مالیاتی برای روبه رو شدن با قانون مالیات سازمان امور مالیاتی هستند. با ما باشید زیرا در این نوشته به این

ادامه مطلب »
مفاصا حساب مالیاتی
مشاور مالیاتی
مفاصا حساب و نحوه دریافت مفاصا حساب

درخواست گواهی مفاصا اولین کاری است که مودی و یا مشاور مالیاتی و وکیل مالیاتی وی ملزم است برای دریافت گواهی مفاصا حساب مالیاتی انجام دهد. براساس ماده ۲۳۵ قانون مالیات های مستقیم، اداره امور مالیاتی

ادامه مطلب »
مشاور مالی را چگونه انتخاب کنیم
مشاور مالیاتی
مشاور مالیاتی چه کاری انجام می دهد

اشخاص حسابرس و مشاور مالیاتی در هدایت مالیات دهندگان برای رعایت قوانین، در تمام امور مالی، حسابداری و پرداخت مالیات نقش مهمی دارد. بسته به وضعیت مالیات دهنده، خدماتی که یک مشاور مالیاتی ارائه می‌دهد، متفاوت

ادامه مطلب »
مالیات بر ارزش افزوده
مشاور مالیاتی
مالیات املاک و مستغلات

مالیات املاک و مستغلات ، نوعی از مالیات می باشد، که از درآمدهای به دست آمده از ملک محسوب می شود. املاک و مستغلات شامل سه نوع مالیات می شوند: مالیات بر درآمد اجاره از املاک

ادامه مطلب »
تکنولوژی نرم افزار
شرکت حسابرسی
موضوعی برای بحث در زمینه حسابرسی

    موضوعی برای بحث در زمینه حسابرسی     جمع داراییهای شرکتی ۲۰۰ میلیارد ریال است. حسابرس معتقد است تحریف داراییها بالای ۲۰ درصد، منجر به اظهار نظر مردود می‌شود (برای پرهیز از تردیدهای احتمالی در

ادامه مطلب »
بیمه‌ای به کارفرمایان
شرکت حسابداری
مدیریت سود چیست؟

مدیریت سود چیست؟   در کسب و کار برای حفظ عملیات، ارائه خدمات بهتر، و ارائه محصولات جدید، آن نیاز به سود می باشد. در هر کسب و کار، سود همیشه با زیان های خاص همراه است. مهم

ادامه مطلب »

مقاله های مرتبط

اهمیت مشاور مالیاتی آرمان پرداز خبره

اهمیت مشاور مالیاتی

اهمیت مشاور مالیاتی در این نوشته میخواهیم به اختصار در خصوص اهمیت مشاور مالیاتی به قلم کارشناس آرمان پرداز خبره بپردازیم. کسب و کار و

ادامه مطلب »
درخواست خود را بنویسید ...
ما را در نقشه بیابید ...