استاندارد حسابداری شماره 18گزارشگري بر حسب قسمت‌ها

حسابداري

 

 

استاندارد حسابداری عمومی شماره 18

استاندارد حسابداری عمومی شماره 18

  • تعاريف
  • تعاريف بر گرفته از ساير استانداردهاي حسابداري بين­المللي بخش عمومي
  • واژه­هاي زير در اين استاندارد با معاني مشخص شده در استانداردهاي حسابداري بين­المللي بخش عمومي از جمله استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 2 “صورت جريان وجوه نقد”، استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 3 “رويه‌هاي حسابداري، تغييرات در برآوردهاي حسابداري و اشتباهات” و استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 9 “درآمد حاصل از معاملات مبادله­اي” بكار مي­روند.
  • رويه‌هاي حسابداري عبارت­اند از اصول، مباني، ميثاق­ها، قواعد و روش­های خاصي كه يک دستگاه در تهيه و ارائه صورت‌هاي مالي بكار مي‌گيرد.
  • فعاليت‌هاي تأمين مالي فعاليت‌هايي هستند كه منجر به تغييرات در ميزان و تركيب سرمايه آورده شده و استقراض‌هاي واحد می­شوند.
  • فعاليت‌هاي سرمايه‌گذاري عبارت­اند از تحصيل و واگذاري دارايي‌هاي بلندمدت و ساير سرمايه‌گذاري‌هايي كه مشمول معادل وجه نقد نيستند.
  • فعاليت‌هاي عملياتي عبارت­اند از آن دسته از فعاليت‌هاي واحد كه فعاليت‌هاي سرمايه‌گذاري يا تأمين مالي نيستند.
  • درآمد ناخالص جريان ورودي منافع اقتصادي يا توان بالقوه خدمت‌رساني در طی دوره گزارشگري در زمانی است كه آن جريان­های ورودي به افزايش در خالص دارايي‌ها (سرمايه) منجر می­شود به استثناي افزايش‌هاي مربوط به كمك از جانب مالكان.
  • واژه‌هاي تعريف شده در ساير استانداردهای حسابداري بين‌المللي بخش عمومي با همان معاني ذكر شده در آن استانداردها، در اين استاندارد مورد استفاده قرار مي‌گيرند و در واژه‌نامه اصطلاحات تعريف شده منتشره نيز به صورت جداگانه چاپ شده­اند.

استاندارد حسابداری عمومی شماره 18

  • تعريف قسمت
  • قسمت يك فعاليت يا گروهي از فعاليت‌هاي قابل تفكيك واحد است كه گزارش اطلاعات مالي جداگانه آن عملكرد گذشته واحد در دستيابي به اهدافش و براي اتخاذ تصميماتي در مورد تخصيص منابع در آينده جايز است.
  • دولت­ها و نمايندگي‌هاي آن­ها بخش قابل توجهي از منابع عمومي را كنترل مي‌كنند و براي انواع گسترده­اي از كالاها و خدمات به راي­دهندگان­شان در مناطق جغرافيايي مختلف و در مناطق با ويژگي­هاي اجتماعي-اقتصادي مختلف به فعاليت مي­پردازند. از اين واحدها انتظار مي‌رود، و در برخي موارد به گونه رسمي ملزم هستند، كه جهت دست­يابي به اهداف واحد از منابع مزبور به طور كارا و اثربخش استفاده كنند. صورت‌هاي مالي تلفيقي و يكپارچه در سطح واحد خلاصه­اي از دارايي‌هاي تحت كنترل و بدهي‌هاي تحمل شده توسط واحد گزارشگر، بهاي تمام شده خدمات ارائه شده و درآمد مالياتي، تخصيص­هاي بودجه و بهاي بازيافت شده جهت تامين وجوه لازم براي ارائه خدمات مزبور را ارائه مي­كنند. به هرحال، اين­گونه اطلاعات كلي در مورد اهداف عملياتي خاص و فعاليت‌هاي اصلي واحد گزارشگر و منابع اختصاص يافته به، و بهاي تمام شده، آن اهداف و فعاليت‌ها اطلاعاتي ارائه نمي‌كند.
  • در اكثر موارد، فعاليت‌هاي واحد آنقدر گسترده هستند و طيفي از مناطق جغرافيايي مختلف يا مناطق داراي ويژگي‌هاي اقتصادي-اجتماعي مختلفي را كه دربرمي‌گيرند، آنقدر گسترده هستند كه جهت ارائه اطلاعات مربوط از نظر اهداف پاسخ­گويي و تصميم‌گيري لازم است كه اطلاعات مالي و غير مالي بخش­هاي خاص از واحد به طور جداگانه ارائه شود.
  • گزارشگري برحسب قسمت‌ها
  • واحد بايد قسمت‌هاي جداگانه خود را طبق الزامات بند 9 اين استاندارد شناسايي كند و بايد اطلاعاتي را در مورد قسمت‌هاي مزبور ارائه كند كه طبق بندهاي 51 تا 75 اين استاندارد الزامي است.
  • طبق اين استاندارد، واحدهاي بخش عمومي هر فعاليت يا گروهي از فعاليت­هاي قابل تفكيك را به عنوان قسمت­هاي جداگانه تشخيص خواهند داد كه بايد اطلاعات مالي آن‌ به منظور ارزيابي عملكرد گذشته واحد در دستيابي به اهدافش و براي اتخاذ تصميماتي راجع به تخصيص منابع توسط واحد گزارش شود. افزون بر افشاي اطلاعات الزامي طبق بندهاي 51 تا 75 اين استاندارد، واحدها به افشا اطلاعات اضافي در مورد قسمت­هاي گزارش شده­اي نيز ترغيب مي­شوند كه بر اساس اين استاندارد تشخيص داده شده­اند يا اينكه از نظر اهداف پاسخ­گويي و تصميم­گيري ضروري در نظر گرفته شده­اند.
  • ساختارهاي گزارشگري
  • در اكثر موارد، طبقات اصلي فعاليت‌هاي مشخص شده در مستندات بودجه منعكس­كننده قسمت­هايي خواهد بود كه اطلاعات آن به اركان اداره­كننده و ارشدترين مدير واحد گزارش مي­شود. در اكثر موارد، قسمت‌هاي گزارش شده به اركان اداره­كننده و مدير ارشد منعكس كننده قسمت­هاي گزارش شده در صورت­هاي مالي نيز است. زيرا اركان اداره­كننده و مدير ارشد نيازمند اطلاعاتي در مورد قسمت­ها خواهند بود كه آن­ها را به ايفاي مسئوليت­هاي مديريتي و ارزيابي عملكرد واحد در دستيابي به اهدافش در گذشته و اتخاذ تصميماتي در مودر تخصيص منابع توسط واحد در آينده قادر سازد.
  • تعيين فعاليت‌هايي كه بايد از نظر اهداف پاسخ­گويي و تصميم­گيري به عنوان قسمت­هاي جداگانه گروه­بندي و در صورت‌هاي مالي گزارش شوند، مستلزم قضاوت است. در انجام چنين قضاوتي، تهيه­كنندگان صورت­هاي مالي موضوعاتي از قبيل موارد زير را در نظر خواهند گرفت:
  • الف) هدف گزارشگري اطلاعات مالي بر حسب قسمت كه در بند 9 بالا مشخص شد
  • ب) انتظارات اعضاي جامعه و نمايندگان منتخب يا منصوب آن­ها در مورد فعاليت‌هاي اصلي واحد
  • پ) ويژگي‌هاي كيفي گزارشگري مالي كه در ضميمه 2 در استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 1 مشخص شد. ويژگي­هاي مزبور در ضميمه 3 اين استاندارد نيز خلاصه شده­اند. آن­ها شامل مربوط بودن، قابل اتكا بودن و قابليت مقايسه اطلاعات مالي است كه در مورد قسمت­هاي مختلف يك واحد گزارش مي­شود (اين ويژگي‌ها مبتني بر ويژگي‌هاي كيفي صورت‌هاي مالي هستند كه در كميته تدوين استانداردهاي حسابداري بين­المللي، “چارچوب تهيه و ارائه صورت­هاي مالي” مشخص شده­اند). و
  • ت) آيا ساختار يك قسمت خاص منعكس­كننده مبنايي است كه اركان اداره­كننده و مدير ارشد نيازمند ارائه اطلاعات مالي بر آن مبنا هستند تا بتوانند عملكرد گذشته واحد در دستيابي به اهدافش را ارزيابي و در مورد تخصيص منابع جهت دستيابي به اهداف واحد در آينده تصميماتي را اتخاذ كنند.
  • در سطح كل دولت، اغلب، اطلاعات مالي به شيوه­اي جمع­آوري و گزارش مي­شوند كه براي مثال منعكس­كننده موارد زير باشند:
  • الف) طبقات فعاليت‌هاي اقتصادي عمده­اي كه دولت تقبل كرده است نظير بهداشت، آموزش، دفاع و رفاه (موارد مزبور ممكن است منعكس­كننده طبقات آمارهاي مالي دولت بر حسب كاركرد دولت باشد) و فعاليت‌هاي تجاري عمده­اي كه واحدهاي تجاري دولتي تقبل كرده­اند نظير ايستگاه­هاي نيروي تحت تملك ايالت، بانك‌ها و موسسات بيمه
  • ب) مسئوليت‌هاي هر يك از وزيران يا اعضاي دولت اجرايي در مقام وزارت اغلب اما نه هميشه، اين موارد منعكس­كننده طبقات اقتصادي مندرج در جزء الف) بالا است- به دليل اينكه مسئوليت­هاي مقام وزارت ممكن است چند مورد از طبقات اقتصادي را جمع­آوري كند يا بر آن طبقات تاثير بگذارد، امكان دارد تفاوت­هايي رخ بدهد.

استاندارد حسابداری عمومی شماره 18

  • قسمت‌هاي خدماتي و قسمت‌هاي جغرافيايي
  • انواع قسمت­هاي مورد گزارش به اركان اداره­كننده و مدير ارشد واحد اغلب “قسمت­هاي خدماتي” يا “قسمت­هاي جغرافيايي” ناميده مي­شوند. اصطلاحات مذكور در اين استاندارد با معاني زير بكار برده مي­شوند:
  • الف) قسمت خدماتي به معناي جزئي قابل تفكيك از واحد است كه درگير ارائه محصولات مربوطه يا دستيابي به اهداف عملياتي ويژه­اي است، اهدافي كه با چشم­انداز كلي هر واحد سازگار باشد.
  • ب) قسمت جغرافيايي به معناي جزئي قابل تفكيك از واحد است كه درگير ارائه محصولات يا دستيابي به اهداف عملياتي ويژه در محدوده يك منطقه جغرافيايي خاص است.
  • بخش­ها و نمايندگي‌هاي دولتي معمولاً با خطوط خدماتي اداره مي­شوند زيرا اين نشان­دهنده شيوه­اي است كه خروجي­هاي عمده مشخص مي­شوند، دستاوردهاي آن­ها نظارت مي­شود و منابع مورد نيازشان مشخص و بودجه­بندي مي­شوند. يك مثال از واحدي كه بر مبناي خطوط خدماتي يا قسمت­هاي خدماتي گزارش­هاي درون سازماني تهيه مي­كند، بخش آموزشي است كه ساختار سازماني و سيستم گزارشگري دروني آن، فعاليت­هاي آموزشي ابتدايي، دبيرستاني و دانشگاهي و خروجي­ها را به عنوان قسمت­هاي جداگانه منعكس مي­كند. مبناي قسمت­بندي مذكور ممكن است از نظر سازمان مقبول باشد زيرا تصور بر اين است كه مهارت­ها و تسهيلات لازم براي ارائه خروجي­ها و نتايج مورد نظر هر يك از اين فعاليت­هاي آموزشي عمده متفاوت هستند. افزون بر اين، تصميمات مالي اصلي كه مديريت با آن مئاجه مي­شود، دربرگيرنده تعيين منابعي است كه بايد به هريك از خروجي­ها يا فعاليت­هاي مذكور تخصيص داده شود. در چنين مواردي، گزارشگري برون سازماني بر مبناي قسمت­هاي خدماتي احتمالاً الزامات اين استاندارد را نيز برآورده خواهد ساخت.
  • عواملي كه هنگام تعيين اينكه آيا از نظر اهداف گزارشگري مالي خروجي‌ها (كالاها وخدمات) مرتبط هستند و بايد در قالب فسمت­ها گروه­بندي شوند، در نظر گرفته خواهند شد عبارت­اند از:
  • الف) اهداف عملياتي اصلي واحد و كالاها، خدمات و فعاليت‌هايي كه به دستيابي به هر يك از آن فعاليت­ها مربوط هستند و اينكه آيا منابع بر مبناي گروه­هاي كالاها وخدمات تخصيص مي­يابند و بودجه بندي مي‌شوند
  • ب) ماهيت كالاها يا خدمات ارائه شده يا فعاليت‌هاي تقبل شده
  • پ) ماهيت فرآيند توليد و يا ارائه خدمات و فرآيند يا مكانيسم توزيع
  • ت) نوع مشتري يا مصرف‌كننده كالاها يا خدمات؛
  • ث) آيا اين امر منعكس­كننده شيوه­اي است كه واحد اداره مي­شود و اطلاعات مالي به مديريت ارشد و اركان اداره­كننده گزارش مي­شود و
  • ج) در صورت عملي بودن، ماهيت محيط قاوني (براي مثال، بخش يا حوزه قانوني) يا بخش دولت (براي مثال، بخش مالي،خدمات عمومي يا دولت).
  • يك واحد ممكن است بر مبناي منطقه­اي (خواه درون يا وراي مرزهاي ملي، ايالتي،محلي يا ساير مناطق) سازمان­دهي شود و بر اين مبنا براي اركان اداره­كننده و مديريت ارشد گزارش درون سازماني تهيه كند. در اين صورت، سيستم گزارشگري درون سازماني منعكس كننده ساختار قسمت جغرافيايي است.
  • ساختار قسمت جغرافيايي هنگامي ممكن است پذيرفته شود كه براي مثال، ساختار سازماني و سيستم گزارشگري درون سازماني بخش آموزش بر مبناي نتايج آموزش منطقه‌اي سازماندهي مي­شود. زيرا ارزيابي­هاي عملكرد و تصميمات تخصيص منابع كليدي كه قرار است اركان اداره­كننده و مدير ارشد انجام دهند با مراجعه به دستاوردهاي منطقه­ و نيازمندي­هاي منطقه تعيين مي­شوند. ساختار مزبور ممكن است به منظور حفظ استقلال منطقه در نيازهاي آموزشي و ارائه خدمات آموزشي پذيرفته شده باشد را به اين دليل كه شرايط عملياتي يا اهداف آموزشي از منطقه­اي به منطقه ديگر به طور قابل ملاحظه­اي متفاوت است. همچنين، ممكن است صرفاً به اين دليل پذيرفته شده باشد كه بنا به اعتقاد مديريت، ساختار سازماني مبتني بر تفويض مسئوليت منطقه­اي در دستيابي به اهداف سازمان بهتر است. در اين موارد، تصميمات تخصيص منابع در ابتدا اتخاذ مي­شوند و پس از آن توسط اركان اداره­كننده و مدير ارشد بر مبناي تاحيه­اي مورد بازبيني و نظارت قرار مي­گيرند. سپس، تصميمات مفصل در مورد تخصيص منابع به فعاليت­هاي كاركردي خاص درون يك منطقه جغرافيايي توسط مديزيت منطقه و هماهنگ با نيازهاي آموزشي آن منطقه اتخاذ مي­شوند. در اين موارد، گزارشگري اطلاعات بر حسب قسمت­هاي جغرافيايي در صورت­هاي مالي احتمالاً الزامات اين استاندارد را نيز برآورده خواهد ساخت.
  • عواملي كه هنگام تعيين اينكه آيا اطلاعات مالي بر مبناي جغرافيايي گزارش شوند، در نظر گرفته خواهند شد:
  • الف) تشابه شرايط اقتصادي، اجتماعي و سياسي در مناطق مختلف
  • ب) روابط بين اهداف اوليه اصلي واحد و اهداف اصلي مناطق مختلف
  • پ) آيا ويژگي­هاي ارائه خدمت و شرايط عملياتي در مناطق مختلف، متفاوت هستند
  • ت) آيا اين امر منعكس­كننده شيوه­اي است كه واحد اداره مي­شود و اطلاعات مالي به مدير ارشد و اركان اداره­كننده گزارش مي‌شوند و
  • ث) نيازها ، مهارت­ها يا مخاطرات خاص مرتبط با عمليات در يك منطقه مشخص.

استاندارد حسابداری عمومی شماره 18

  • قسمت­بندي چندگانه
  • در برخي موارد، ممكن است واحد درآمد، هزينه‌، دارايي‌ها و بدهي‌ها قسمت را بر مبناي چند ساختار قسمت براي مثال، برحسب قسمت­هاي خدماتي و جغرافيايي به اركان اداره­كننده و مدير ارشد واحد گزارش كند. اغلب، گزارشگري بر مبناي هم قسمت­هاي خدماتي و هم قسمت­هاي جغرافيايي در صورت­هاي مالي برون سازماني در صورتي اطلاعات مفيدي را ارائه خواهد كرد كه دست­يابي به اهداف واحد به ميزان زيادي هم متاثر از محصولات و خدمات مختلفي باشد كه آن ارائه مي­كند و هم متاثر از مناطق جغرافيايي مختلفي باشد كه كالاها و خدمات مزبور به آن­ها ارائه مي­شود. همچنين، در سطح دولت، امكان دارد دولت مبناي افشايي را بپذيرد كه منعكس­كننده موارد افشا دولت، بخش تسهيلات مالي عمومي و بخش بازرگاني است و تجزيه و تحليل بخش دولت را براي مثال، با افشا هدف اصلي يا طبقات فرعي كاركردي قسمت تكميل كند. در اين موارد، ممكن است قسمت­ها به طور جداگانه يا در قالب يك ماتريس گزارش شوند. افزون بر اين، امكان دارد ساختار گزارشگري قسمت اصلي و فرعي پذيرفته شود كه در مورد قسمت­هاي فرعي فقط موارد محدودي افشا مي­شود.

استاندارد حسابداری عمومی شماره 18

  • ساختارهاي گزارشگري نامناسب
  • همان گونه در بالا ذكر شد، در اكثر موارد، قسمت‌هايي كه اطلاعات آن به منظور ارزيابي عملكرد گذشته واحد و براي اتخاذ تصميماتي در مورد تخصيص منابع در آينده براي گزارشگري درون سازماني به اركان اداره­كننده و ارشدترين مدير واحد تهيه مي­شود، منعكس­كننده قسمت­هاي مشخص شده در مستندات بودجه خواهد بود و طبق الزامات اين استاندارد براي اهداف گزارشگري برون سازماني نيز پذيرفته خواهند شد. به هر حال، در برخي موارد، امكان دارد گزارشگري درون سازماني واحد به اركان اداره­كننده و مدير ارشد به منظور جمع­آوري و گزارش بر مبنايي سازماندهي شود كه درآمدها، هزينه‌ها، دارايي‌ها و بدهي‌هاي فعاليت‌هاي وابسته به بودجه را از درآمدها، هزينه‌ها، دارايي‌ها و بدهي‌هاي فعاليت‌هاي تجاري متمايز كند. گزارشگري اطلاعات قسمت‌ در صورت‌هاي مالي صرفاً بر مبناي اين قسمت­ها بعيد است كه اهداف مشخص شده اين استاندارد را برآورده سازد. زيرا بعيد است كه قسمت­هاي مزبور اطلاعاتي را ارائه كنند كه براي استفاده‌كنندگان در مورد براي مثال، عملكرد واحد در دستيابي به اهداف عملياتي اصلي خود مربوط باشد. استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 22 “افشا اطلاعات مالي در مورد بخش دولت” دربرگيرنده الزاماتي براي دولت­هايي است كه در مورد افشا اطلاعات مالي در مورد دولت هستند بدان­گونه كه در پايگاه­هاي آماري گزارشگري تعريف شده است.
  • در برخي موارد، اطلاعات مالي جمع­آوري نشده­اي كه به اركان اداره­كننده و مدير ارشد گزارش مي‌شوند، ممكن است درآمدها، هزينه­ها، دارايي­ها و بدهي­ها را بر حسب قسمت‌هاي خدماتي، قسمت‌هاي جغرافيايي يا بر حسب اشاره به ساير فعاليت‌ها گزارش نكند. امكان دارد چنين گزارش­هايي فقط ماهيت مخارج (براي مثال، دستمزد، اجاره، ملزومات و تحصيل سرمايه) را بر مبناي سرفصلي منعكس كنند كه با تخصيص بودجه يا مدل مجوز مخارج يا تامين وجوه قابل اعمال ديگري به واحد سازگار است. اين هنگامي رخ مي­دهد كه هدف از گزارشگري مالي به اركان اداره­كننده و مدير ارشد نمايش رعايت الزامات مصارف است و نه به منظور ارزيابي عملكرد گذشته فعاليت­هاي اصلي واحد در دستيابي به اهدافشان و براي اتخاذ تصميماتي در مورد تخصيص منابع در آينده. هنگامي كه گزارشگري درون سازماني به اركان اداره­كننده و مدير ارشد فقط جهت گزارش اطلاعات رعايت سازماندهي شده است، گزارشگري برون سازماني بر مبنايي همانند گزارشگري درون سازماني به اركان اداره­كننده و مدير ارشد الزامات اين استاندارد را برآورده نخواهد كرد.
  • هنگامي‌ كه ساختار گزارشگري درون سازماني يك واحد، الزامات اين استاندارد را از نظر اهداف گزارشگري برون سازماني منعكس نمي‌كند، واحد بايد قسمت‌هايي را مشخص كند كه تعريف قسمت مندرج در بند 9 را احراز كنند و اطلاعات الزامي طبق بندهاي 51 تا 75 را افشا كند.
  • تعاريف درآمد، هزينه، دارايي­ها، بدهي‌ها و رويه‌هاي حسابداري قسمت
  • واژه­هاي اضافي زير در اين استاندارد با معاني مشخص شده بكار مي­روند:
  • درآمد قسمت عبارت است از درآمد گزارش شده در صورت عملكرد واحد كه به طور مستقيم قابل انتساب به قسمت است و بخش مربوطه­اي از درآمد واحد كه مي‌تواند بر يك مبناي منطقي به قسمت تخصيص داده شود. خواه درآمد از محل تخصيص­هاي بودجه­اي يا موارد مشابه، هدايا، انتقالات، جرايم يا فروش به مشتريان برون سازماني باشد يا از محل معاملات با ساير قسمت­هاي همان واحد. درآمد قسمت موارد زير را شامل نمي‌شود:
  • الف) درآمد سود تضمين شده يا سود سهام، از جمله سود تضمين شده­اي كه بابت پيش­پرداخت­ها يا وام­هاي اعطايي به ساير قسمت‌ها كسب مي­شود، مگر اينكه عمليات قسمت عمدتاً داراي ماهيت مالي باشد يا
  • ب) سود غيرعملياتي فروش سرمايه‌گذاري يا سود غيرعملياتي تسويه بدهي مگر اينكه عمليات قسمت عمدتاً داراي ماهيت مالي باشد.
  • درآمد قسمت تنها در صورتي دربرگيرنده سهم واحد از خالص مازاد (كسري) واحد وابسته، مشاركت خاص يا ساير سرمايه­گذاري­هاي محاسبه شده به روش ارزش ويژه است كه اقلام مزبور در درآمد كل يا تلفيقي واحد گنجانده شوند. درآمد قسمت دربرگيرنده سهم شريك خاص از درآمد واحد تحت كنترل مشترك است كه طبق استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 8 “حقوق در مشاركت خاص” به روش تلفيق نسبي محاسبه شده است.
  • هزينه قسمت عبارت است از هزينه ناشي از فعاليت‌هاي عملياتي قسمت كه به طور مستقيم قابل انتساب به قسمت است و بخش مربوطه­اي از هزينه كه مي‌تواند بر يك مبناي منطقي به قسمت تخصيص داده شود. از جمله هزينه‌هاي مرتبط با ارائه كالاها و خدمات به گروه­هاي برون سازماني و هزينه­هاي مرتبط با معاملات با ساير قسمت­هاي همان واحد. هزينه قسمت موارد زير را شامل نمي‌شود:
  • الف) سود تضمين شده، از جمله سود تضمين شده­اي كه بابت پيش­دريافت­ها يا وام­هاي دريافتي از ساير قسمت­ها تحمل مي­شود، مگر اينكه عمليات قسمت عمدتاً داراي ماهيت مالي باشد.
  • ب) زيان غيرعملياتي فروش سرمايه­گذاري­ها يا زيان غيرعملياتي تسويه بدهي، مگر اينكه عمليات قسمت‌ عمدتاًً داراي ماهيت مالي باشد.
  • پ)سهم واحد از خاص كسري يا زيان غيرعملياتي واحدهاي وابسته، واحدهاي تحت كنترل مشترك يا ساير سرمايه‌گذاري‌هايي كه به روش ارزش ويژه محاسبه مي­شوند.
  • ت) هزينه ماليات بر درآمد يا معادل ماليات بر درآمد كه طبق استانداردهاي حسابداري راجع به تعهدات پرداخت ماليات بر درآمد يا معادل­هاي ماليات بر درآمد شناسايي مي­شود يا
  • ث) هزينه‌هاي اداري عمومي، هزينه‌هاي اداره مركزي و ساير هزينه‌هايي كه در سطح واحد به وقوع مي­پيوندند و مربوط به كل واحد هستند. اما، گاهي اوقات هزينه­ها در سطح واحد و از جانب قسمت تحمل مي­شوند. چنين هزينه­هايي در صورتي هزينه قسمت هستند كه به فعاليت­هاي عملياتي قسمت مربوط باشند و بتوان آن­ها را به طور مستقيم يا بر يك مبناي منطقي به قسمت تخصيص داد. هزينه قسمت دربرگيرنده سهم شريك خاص از هزينه‌هاي واحد نحت كنترل مشترك است كه طبق استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 8 به روش تلفيق نسبي محاسبه شده است. درآمد سود تضمين شده و هزينه سود تضمين شده عمليات قسمتي كه عمدتاً داراي ماهيت مالي است، تنها در صورتي ممكن است از نظر اهداف گزارشگري بر حسب قسمت در قالب يك مبلغ خالص مجزا گزارش شود كه اقلام مزبور در صورت­هاي مالي واحد يا صورت­هاي مالي تلفيقي تهاتر شوند (به صورت خالص گزارش شوند).
  • دارايي­هاي قسمت عبارت­اند از آن دارايي‌هاي عملياتي كه در فعاليت‌هاي عملياتي قسمت بكار گرفته مي­شوند و به طور مستقيم قابل انتساب به قسمت هستند يا مي­توانند بر يك مبناي منطقي به قسمت تخصيص داده شوند. چنانچه درآمد قسمت شامل درآمد سود تضمين شده يا درآمد سود سهام باشد، دارايي­هاي قسمت شامل سرمايه‌گذاري‌ها، وام‌ها، دريافتني­هاي مربوطه يا ساير دارايي‌هاي درآمدزا است. دارايي‌هاي قسمت دربرگيرنده دارايي­هاي ماليات بر درآمد يا معادل ماليات بر درآمدي نيست كه طبق استانداردهاي حسابداري راجع به تعهدات پرداخت ماليات بر درآمد يا معادل­هاي ماليات بر درآمد شناسايي مي­شوند. دارايي‌هاي قسمت تنها در صورتي دربرگيرنده سرمايه‌گذاري‌هاي محاسبه شده به روش ارزش ويژه است كه خالص مازاد (كسري) حاصل از چنين سرمايه‌گذاري‌هايي در درآمد قسمت گنجانده شود. دارايي‌هاي قسمت دربرگيرنده سهم شريك خاص از دارايي­هاي عملياتي واحد تحت كنترل مشترك است كه طبق استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 8 به روش تلفيق نسبي محاسبه شده است. دارايي­هاي قسمت پس از كسر ذخاير مربوطه­اي تعيين مي­شوند كه در ترازنامه واحد تحت عنوان مبالغ كاهنده مستقيم گزارش مي­شوند.
  • بدهي قسمت عبارت­اند از بدهي­هاي عملياتي كه از فعاليت عملياتي قسمت ناشي مي­شوند و به طور مستقيم قابل انتساب به قسمت هستند يا مي­توانند بر يك مبناي منطقي به قسمت تخصيص داده شوند. چنانچه هزينه قسمت يك قسمت، هزينه سود تضمين شده را دربربگيرد، بدهي‌هاي قسمت شامل بدهي‌هاي مرتبط با سود تضمين شده خواهد بود. بدهي‌هاي قسمت دربرگيرنده سهم شريك خاص از بدهي­هاي واحد تحت كنترل مشترك است كه طبق استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 8 به روش تلفيق نسبي محاسبه شده­اند. بدهي‌هاي قسمت دربرگيرنده بدهي­هاي ماليات بر درآمد يا معادل ماليات بر درآمدي نيست كه طبق استانداردهاي حسابداري راجع به تعهدات پرداخت ماليات بر درآمد يا معادل­هاي ماليات بر درآمد شناسايي مي­شوند.
  • رويه‌هاي‌حسابداري‌ قسمت عبارت­اند از رويه‌هاي حسابداري كه براي تهيه و ارائه صورت‌هاي مالي گروه تلفيقي يا واحد پذيرفته شده­اند و همچنين آن رويه‌هاي حسابداري كه به طور خاص مربوط به گزارشگري بر حسب قسمت‌ هستند.
  • انتساب اقلام به قسمت‌ها:
  • تعريف درآمد قسمت، هزينه قسمت، دارايي‌ها قسمت و بدهي‌هاي قسمت شامل مبالغي از اقلامي است كه به طور مستقيم به قسمت قابل انتساب هستند و مبالغي از اقلامي است كه مي‌تواند بر يك مبناي منطقي به قسمت تخصيص داده شود.
  • واحد سيستم گزارشگري مالي درون سازماني خود را به عنوان نقطه شروعي براي تشخيص اقلامي مورد توجه قرار مي­دهد كه مي­توانند به طور مستقيم به قسمت‌ها نسبت داده شوند. يعني، زماني كه قسمت­هاي مورد استفاده براي اهداف گزارشگري درون سازماني، براي صورت­هاي مالي با مقاصد عمومي پذيرفته مي­شوند يا مبناي قسمت­هاي پذيرفته شده براي صورت­هاي مالي با مقاصد عمومي را شكل مي­دهند، اين پيش­فرض وجود دارد كه مبالغي كه از نظر اهداف گزارشگري مالي درون سازماني در رابطه با قسمت­ها تشخيص داده شده­اند، براي هدف اندازه­گيري درآمد قسمت، هزينه قسمت، دارايي­هاي قسمت و بدهي­هاي قسمت به طور مستقيم به قسمت­ها قابل انتساب يا به گونه منطقي به قسمت­ها قابل تخصيص هستند.
  • در برخي موارد، امكان دارد از نظر اهداف گزارشگري مالي درون سازماني درآمد، هزينه، دارايي يا بدهي بر مبنايي به قسمت­ها تخصيص داده شود كه مديريت واحد مناسب تشخيص داده است اما امكان دارد تصور بر اين باشد كه ذهني، اختياري يا درك آن براي استفاده‌كنندگان برون سازماني صورت‌هاي مالي مشكل است. چنين تخصيص طبق تعاريف درآمد قسمت، هزينه قسمت، دارايي قسمت و بدهي­هاي قسمت مندرج در اين استاندارد مبناي معقولي را ايجاد نمي­كند. برعكس، امكان دارد واحد تصميم بگيرد برخي از اقلام درآمد، هزينه، دارايي يا بدهي را براي اهداف گزارشگري درون سازماني تخصيص ندهد، هر چند كه مبناي معقولي براي انجام چنين كاري وجود دارد. چنين قلمي طبق تعاريف درآمد قسمت، هزينه قسمت، دارايي­هاي قسمت و بدهي­هاي قسمت مندرج در اين استاندارد تخصيص داده مي­شوند.
  • به طور كلي، واحدهاي بخش عمومي مي‌توانند بهاي ارائه گروه‌هاي خاصي از كالاها يا خدمات يا بهاي تقبل فعاليت‌هاي خاص و دارايي‌هايي را كه براي تسهيل آن فعاليت­ها ضروري هستند، تشخيص­دهنده اين اطلاعات براي اهداف برنامه­ريزي و كنترل لازم است. به هر حال، در بسايري از موارد، عمليات نمايندگي­هاي دولت و ساير واحدهاي بخش عمومي از طريق تخصيص­هاي كلي يا تخصيص­هاي مبتني بر سرفصل تامين مالي مي­شوند كه منعكس­كننده ماهيت طبقات اصل هزينه­ها يا مخارج هستند. اين گونه تخصيص­هاي كلي يا سرفصلي ممكن است به خطوط خدماتي فعاليت­هاي كاركردي يا مناطق جغرافيايي خاصي مربوط نباشند. در برخي موارد، ممكن است انتساب درآمد به طور مستقيم به قسمت يا تخصيص درآمد بر يك مبناي منطقي به قسمت امكان­پذير نباشد. همچنين ممكن است برخي از دارايي‌ها، هزينه‌ها و بدهي‌ها را نتوان به طور مستقيم به هر يك از قسمت­ها انتساب داد يا بر يك مبناي منطقي به هر يك از قسمت­ها تخصيص داد زيرا آن­ها طيف وسيعي به هر يك از قسمت‌ها انتساب داد يا به عنوان يك قسمت جداگانه تشخيص داده نمي­شود. درآمد، هزينه، دارايي­ها و بدهي‌هاي تخصيص نيافته يا انتساب داده نشده هنگام تطبيق موارد افشا قسمت با درآمد كل واحد كه طبق بند 64 اين استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي الزامي است، تحت عنوان مبلغ تخصيص نيافته گزارش خواهد شد.
  • امكان دارد دولت‌ها و نمايندگي آن­ها توافق­نامه­هايي را براي ارائه كالاها و خدمات يا انجام ساير فعاليت‌ها با واحدهاي بخش خصوصي منعقد كنند. در برخي مناطق، اين توافق­نامه­ها شكل مشاركت خاص يا سرمايه‌گذاري در واحد وابسته­اي را به خود مي­گيرند كه به روش حسابداري ارزش ويژه به حساب گرفته مي­شوند. در اين صورت، درآمد قسمت در صورتي سهم قسمت از خالص مازاد (كسري) محاسبه شده به روش ارزش ويژه را دربرخواهد برگرفت كه مازاد (كسري) محاسبه شده به روش ارزش ويژه در درآمد واحد گنجانده شود و بتوان آن­را به طور مستقيم به قسمت انتساب داد يا به گونه­اي اتكاپذير و بر يك مبناي منطقي به قسمت تخصيص داد. درشرايط مشابه، درآمد قسمت و هزينه قسمت سهم قسمت از درآمد و هزينه واحد تحت كنترل مشترك را دربر خواهد كه به روش تلفيق نسبي به حساب گرفته شده است.

استاندارد حسابداری عمومی شماره 18

  • دارايي‌ها، بدهي‌ها، درآمد‌ها و هزينه قسمت
  • مثال‌هايي از دارايي‌هاي قسمت عبارت­اند از دارايي‌هاي جاري كه در فعاليت‌هاي عملياتي قسمت مورد استفاده قرار مي­گيرند، دارايي­هاي ثابت مشهود، دارايي‌هاي موضوع اجاره­هاي سرمايه­اي و دارايي‌هاي نامشهود. چنانچه يك قلم استهلاك يا انقضاي خاص در هزينه قسمت گنجانده شود، دارايي مربوطه نيز در دارايي­هاي قسمت گنجانده مي­شود. دارايي­هاي قسمت دربرگيرنده دارايي­هايي نيست كه براي اهداف اداره مركزي يا كل واحد مورد استفاده قرار مي­گيرند، براي مثال:
  • الف)دفتر اداره مركزي و واحد سياست­هاي توسعه يك بخش آموزشي در قسمت­هاي نشان­دهنده ارائه خدمات آموزشي ابتدايي، متوسطه و دانشگاهي گنجانده نمي­شود يا
  • ب) هنگام گزارشگري در سطح كل دولت، ساختمان مجلس يا گردهمايي عمومي ديگري در قسمت­هاي نشان­دهنده فعاليت­هاي كاركردي اصلي نظير آموزش، بهداشت و دفاع گنجانده نمي­شود.
  • امكان دارد صورت‌هاي مالي تلفيقي دولت يا واحد ديگري دربرگيرنده واحدهاي تحصيل شده در تحصيل تاحدي باشند كه منجر به سرقفلي خريداري شده مي­شود (رهنمود مربوط به حسابداري تحصيل يك واحد در استاندارد گزارشگري مالي بين المللي شماره 3 “تركيب­هاي تجاري” گنجانده شده است). در اين موارد، دارايي­هاي قسمت سرقفلي را دربرخواهند گرفت كه به طور مستقيم قابل انتساب به قسمت است يا مي‌تواند بر يك مبناي منطقي به قسمت تخصيص داده شود و هزينه قسمت شامل انقضا سرقفلي مربوطه است.
  • مثال‌هايي از بدهي‌هاي قسمت عبارت­اند از پرداختني­هاي تجاري و ساير پرداختني­ها، بدهي‌هاي معوقه، پيش­دريافت از اعضاي جامعه جهت ارائه كالاها و خدمات نسبتاً يارانه­اي در آينده، ذخاير ضمانت محصول ناشي از هرگونه فعاليت­هاي تجاري واحد، و ساير ادعاهاي مربوط به ارائه كالاها و خدمات. بدهي‌هاي قسمت استقراض­ها، بدهي‌هاي مربوط به دارايي‌هاي موضوع اجاره‌هاي سرمايه­اي و ساير بدهي‌هايي كه براي اهداف تامين مالي تحمل شده­اند و نه براي اهداف عملياتي را دربر نمي­گيرند. چنانچه هزينه سود تضمين شده در هزينه قسمت گنجانده شود، بدهي داراي سود تضمين شده مربوطه در بدهي­هاي قسمت گنجانده مي­شود.
  • بدهي­هاي قسمت­هايي كه عمليات­شان عمدتاً داراي ماهيت مالي نيستند، استقراض­ها و بدهي‌هاي مشابه را شامل نمي‌شوند زيرا درآمدها و هزينه‌هاي قسمت دربرگيرنده درآمدها و هزينه‌هاي تامين مالي نيستند. افزون بر اين، به دليل اينكه اغلب بدهي در سطح اداره مركزي يا توسط مرجع استقراض مركزي بر مبناي واحد يكپارچه يا دولت يكپارچه منتشر مي­شود، اغلب، امكان­پذير نيست كه بدهي داراي سود تضمين شده را به طور مستقيم به قسمت انتساب داد يا به طور منطقي به قسمت اختصاص داد. به هر حال، چنانچه فعاليت‌هاي تامين مالي واحد به ‌عنوان يك قسمت جداگانه شناسايي ­شوند، بدان­گونه كه ممكن است در سطح دولت رخ دهد، هزينه­هاي قسمت تامين مالي هزينه سود تضمين شده را دربرخواهد گرفت و بدهي‌هاي داراي سود تضمين شده مربوطه در بدهي‌هاي قسمت گنجانده خواهند شد.
  • ممكن است استانداردهاي حسابداري ملي يا بين‌المللي انجام تعديلاتي در مورد مبالغ دارايي‌ها و بدهي‌هاي قابل تشخيصي را الزامي بداند كه واحد در يك تحصيل، كسب كرده است (براي مثال به استاندارد گزارشگري مالي بين المللي شماره 3 مراجعه شود). اندازه­گيري دارايي‌ها و بدهي‌هاي قسمت دربرگيرنده هرگونه تعديلات صورت گرفته در مورد مبالغ دفتري پيشين دارايي‌ها و بدهي‌هاي قسمت قابل تشخيص واحد است كه در تركيب واحدي تحصيل شده­اند كه به عنوان خريد به حساب گرفته شده است، حتي اگر تعديلات مزبور فقط با هدف تهيه صورت‌هاي مالي تلفيقي انجام شده باشد و در صورت‌هاي مالي انفرادي واحد فرعي يا صورت­هاي مالي جداگانه واحد اصلي ثبت نشده باشد. همچنين، چنانچه دارايي‌هاي ثابت مشهود پس از تحصيل طبق مدل تجديد ارزيابي مندرج در استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 17 “دارايي­هاي ثابت مشهود” تجديد ارزيابي شده باشد، اندازه­گيري دارايي­هاي قسمت منعكس­كننده تجديد ارزيابي­هاي مزبور است.
  • در برخي مناطق، امكان دارد دولت يا واحد دولتي يك واحد تجاري دولتي يا واحد ديگري را كنترل كند كه بر مبناي تجاري به فعاليت مي­پردازد و در معرض ماليات بر درآمد يا معادل­هاي ماليات بر درآمداست. ممكن است اين واحدها به بكارگيري استانداردهاي حسابداري نظير استاندارد حسابداري بين­المللي شماره 12 “ماليات‌ بر درآمد” ملزم باشند كه نحوه عمل حسابداري ماليات بر درآمد يا معادل­هاي ماليات بر درآمد را تجويز مي­كند. چنين استانداردهايي ممكن است در رابطه با هزينه­هاي ماليات بر درآمدي يا هزينه­هاي معادل ماليات بر درآمدي، كه در دوره جاري شناسايي مي­شوند و در دوره‌هاي آتي قابل بازيافت يا قابل پرداخت هستند، شناسايي دارايي­ها و بدهي­هاي ماليات بر درآمد را الزامي كند. اين دارايي­ها و بدهي‌ها در دارايي يا بدهي‌هاي قسمت گنجانده نمي­شوند زيرا آن­ها در نتيجه كليه فعاليت­هاي كل واحد و توافق­نامه­هاي مالياتي بجا در رابطه با واحد ايجاد مي­شوند. به هرحال، دارايي‌هاي نشان­دهنده درآمد ماليات دريافتني كه تحت كنترل مقام مالياتي است، در صورتي در دارايي­هاي قسمت مقام مزبور گنجانده خواهد شد كه بتوان آن­ها را به طور مستقيم به آن قسمت انتساب داد يا بر يك مبناي منطقي به آن قسمت اختصاص داد.
  • برخي از رهنمودهاي مربوط به تخصيص هزينه را مي­توان در ساير استانداردهاي حسابداري بين­المللي بخش عمومي يافت. براي مثال، استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 12 “موجودي­ها” رهنمودي را در رابطه با انتساب و اختصاص هزينه­ها به موجودي­ها ارائه مي­كند و استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 11 “پيمان­هاي ساخت” رهنمودي در رابطه با انتساب و اختصاص هزينه­ها به پيمان­ها ارائه مي­كند. رهنمود مزبور ممكن است در انتساب و اختصاص هزينه‌ها به قسمت مفيد باشند.
  • استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 2 رهنمودي را ارائه مي­كند مبني بر اينكه آيا اضافه برداشت­هاي بانكي بايد به عنوان جزئي از وجه­نقد گنجانده شود يا به عنوان استقراض­ها گزارش شود.استاندارد حسابداری عمومی شماره 18
  • صورت‌هاي مالي كل دولت، و ساير واحدهاي اصلي خاص، نيازمند تلفيق چندين واحد جداگانه نظير بخش­ها، نمايندگي‌ها و واحدهاي تجاري دولتي است. هنگام تهيه صورت‌هاي مالي تلفيقي مزبور معاملات و مانده­هاي بين واحدهاي فرعي طبق استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 9 “صورت­هاي مالي تلفيقي و جداگانه” حذف خواهند شد. به هر حال درآمد قسمت، هزينه قسمت، دارايي‌هاي قسمت و بدهي‌هاي قسمت قبل از حذف مانده­ها و معاملات بين واحدهاي درون واحد اقتصادي به ‌عنوان بخشي از فرآيند تلفيق تعيين مي‌شوند، به جز تا حدي كه اين­گونه مانده­ها و معاملات درون واحد اقتصادي بين واحدهاي درون يك قسمت مجزا باشد.
  • زماني كه رويه‌هاي حسابداري مورد استفاده در تهيه و ارائه صورت‌هاي مالي كل واحد، رويه­هاي اساسي قسمت نيز هستند. افزون بر اين، رويه‌هاي حسابداري قسمت دربرگيرنده رويه‌هايي است كه به طور خاص به گزارشگري بر حسب قسمت مربوط هستند نظير روش قيمت­گذاري انتقالات بين قسمتي و مبناي تخصيص درآمدها و هزينه­ ها به قسمت­ها.

استاندارد حسابداری عمومی شماره 18

  • رويه‌هاي حسابداري قسمت
  • اطلاعات قسمت بايد مطابق با رويه‌هاي حسابداري پذيرفته شده براي تهيه و ارائه صورت‌هاي مالي گروه تلفيقي يا واحد باشد.
  • پيش­فرضي وجود دارد مبني بر اينكه رويه‌هاي حسابداري كه اركان اداره­كننده و مديريت واحد جهت استفاده در تهيه صورت‌هاي مالي تلفيقي يا يكپارچه واحد انتخاب كرده­اند، رويه­هايي هستند كه اركان اداره­كننده و مديريت بر اين باور باورند كه مناسب­ترين رويه براي اهداف گزارشگري برون سازماني هستند. به دليل اينكه هدف اطلاعات قسمت كمك به استفاده‌كنندگان صورت‌هاي مالي به منظور درك بهتر و قضاوت با آگاهي بيشتر درباره كل واحد است، هنگام تهيه اطلاعات قسمت، اين استاندارد بكارگيري رويه­هاي حسابداري را الزامي مي­داند كه اركان اداره­كننده و مديريت براي تهيه صورت‌هاي مالي تلفيقي يا صورت‌هاي مالي يكپارچه واحد انتخاب كرده­اند. به هر حال، اين بدان معني نيست كه رويه­هاي حسابداري تلفيقي يا واحد بايد در مورد قسمت­ها بكار گرفته شوند گويي اينكه قسمت­هاي مزبور واحدهاي گزارشگري جداگانه بوده­اند. محاسبه مفصل انجام شده هنگام بكارگيري يك رويه حسابداري خاص در سطح يكپارچه –واحد در صورتي ممكن است به قسمت­­ها اختصاص داده شود كه مبناي معقولي براي انجام چنين كاري وجود داشته باشد. براي مثال، اغلب محاسبات مستمري كاركنان براي كل واحد انجام مي­شود. امام ممكن است ارقام يكپارچه –واحد بر مبناي داده­هاي حقوق و ويژگي­هاي جمعيت­شناختي قسمت­ها به قسمت­ها تخصيص داده شود.
  • همان­گونه كه در بند 42 ذكر شد، ممكن است لازم باشد كه واحد رويه‌هاي حسابداري را توسعه دهد كه فقط مسائلي نظير قيمت­گذاري بين قسمتي را مورد بررسي قرار مي­دهد. استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 1 افشا رويه‌هاي حسابداري ضروري براي درك صورت‌هاي مالي را الزامي مي­داند. طبق آن الزامات، ممكن است رويه‌هاي خاص قسمت نيازمند افشا باشد.
  • اين استاندارد افشا اطلاعات قسمت اضافي كه بر مبنايي غير از رويه‌هاي حسابداري پذيرفته شده براي صورت‌هاي مالي تلفيقي يا واحد تهيه شده­اند، را مجاز مي­داند مشروط به اينكه:
  • الف) اطلاعات مزبور براي اهداف ارزيابي عملكرد و تصميم‌گيري مربوط باشد.
  • ب) مبناي اندازه‌گيري اين اطلاعات اضافي به وضوح شرح داده شود.

استاندارد حسابداری عمومی شماره 18

  • دارايي‌هاي مشترك
  • دارايي‌هايي كه به طور مشترك دو يا چند قسمت مورد استفاده قرار مي­گيرند، بايد به قسمت‌ها تخصيص داده شوند اگر و فقط اگر درآمد و هزينه‌ مربوطه آن­ها نيز به قسمت‌هاي مزبور تخصيص داده شود.
  • شيوه تخصيص اقلام دارايي‌، بدهي‌، درآمد و هزينه به قسمت­ها به عواملي نظير ماهيت اين اقلام، فعاليت‌هاي انجام شده توسط قسمت، و استقلال نسبي آن قسمت بستگي دارد. مشخص كردن يك مبناي تخصيص مجزا كه بايد توسط كليه واحدها پذيرفته شود، امكان­پذير يا جايز نيست. همچنين، اجبار به تخصيص اقلام دارايي، بدهي، درآمد و هزينه واحد كه به طور مشترك به دو يا چند قسمت مربوط هستند، در صورتي جايز نيست كه تنها مبناي تخصيص مزبور اختياري يا درك آن مشكل باشد. به هر حال، تعاريف درآمد قسمت، هزينه قسمت، دارايي­هاي قسمت و بدهي­هاي قسمت به هم مرتبط هستند و تخصيص­هاي حاصله بايد سازگار باشند. بنابراين، دارايي­هايي كه به طور مشترك مورد استفاده قرار مي­گيرند به قسمت­ها تخصيص مي­يابند اگر و فقط اگر درآمدها و هزينه‌هاي مربوطه آن­ها نيز به قسمت‌هاي مذكور تخصيص يابد. براي مثال، يك دارايي در دارايي‌هاي قسمت گنجانده مي‌شود اگر و فقط اگر استهلاك يا انقضا مربوطه در اندازه­گيري هزينه قسمت لحاظ شده باشد.

استاندارد حسابداری عمومی شماره 18

  • قسمت‌هايي كه اخيراً تشخيص داده شده­اند
  • چنانچه قسمتي براي اولين بار در دوره جاري به ‌عنوان يك قسمت تشخيص داده شود، داده­هاي برحسب قسمت دوره قبل كه براي اهداف مقايسه­اي ارائه مي­شوند، بايد به منظور انعكاس قسمتي كه اخيراً به عنوان يك قسمت جداگانه گزارش شده است، ارائه مجدد شود مگر اينكه انجام چنين كاري عملي نباشد.
  • ممكن است قسمت‌هاي جديد در صورت‌هاي مالي در شرايط متفاوتي گزارش شوند. براي مثال، واحد ممكن است ساختار گزارشگري درون سازماني خود را از ساختار قسمت خدماتي به ساختار قسمت جغرافيايي تغيير بدهد و امكان دارد مديريت اين امر را جايز بداند كه ساختار قسمت جديد براي اهداف گزارشگري برون سازماني نيز پذيرفته شود. همچنين، امكان دارد واحد فعاليت‌هاي جديد يا اضافي قابل ملاحظه­اي را متقبل شود يا فعاليتي كه قبلاً تحت عنوان خدمت پشتيباني درون سازماني فعاليت مي­كرده است را به ميزاني گسترش دهد كه خدماتي را به گروه­هاي برون سازماني ارائه كند. در اين موارد، قسمت­هاي جديد براي اولين بار در صورت‌هاي مالي با مقاصد عمومي گزارش مي‌شود. در اين صورت، اين استاندارد الزام مي­كند كه در صورت عملي بودن، داده­هاي مقايسه‌اي دوره قبل بايد به منظور انعكاس ساختار قسمت كنوني ارائه مجدد شود.

استاندارد حسابداری عمومی شماره 18

  • افشا
  • الزامات افشا مندرج در بندهاي 52 تا 75 بايد در مورد هر قسمت بكار گرفته شود.
  • واحد بايد درآمد و هزينه هر قسمت را افشا كند. درآمد حاصل از تخصيص بودجه يا تخصيص مشابه ديگر قسمت، درآمد حاصل از ساير منابع برون سازماني و درآمد قسمت حاصل از معاملات با ساير قسمت‌ها بايد به طور جداگانه افشا شوند.
  • واحد بايد كل مبلغ دفتري دارايي‌هاي هر قسمت را افشا كند.
  • واحد بايد كل مبلغ دفتري بدهي‌هاي هر قسمت را افشا كند.
  • واحد بايد كل بهاي تحمل شده طي دوره جهت تحصيل دارايي‌هاي قسمت كه انتظار مي­رود طي چند دوره مورد استفاده قرار بگيرند، را براي هر قسمت افشا كند.
  • واحد به افشا ماهيت و مبلغ هر يك از اقلام درآمد و هزينه قسمت كه داراي چنان مبلغ ماهيت يا ميزان وقوعي هستند كه افشا آن­ها براي تشريح عملكرد هر قسمت طي دوره مربوط است، ترغيب مي­شود اما ملزم نمي­شود.
  • استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 1 الزام مي­كند زماني كه اقلام درآمد و هزينه با اهميت هستند، ماهيت و مبلغ چنين اقلامي به طور جداگانه افشا شود. استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 1 چندين مثال از چنين اقلامي را مشخص مي­كند از جمله، كاهش ارزش دفتري موجودي‌ها و دارايي‌هاي ثابت مشهود، ذخاير تجديد ساختار، واگذاري دارايي‌هاي ثابت مشهود، خصوصي سازي و ساير موارد سرمايه‌گذاري‌هاي بلندمدت، عمليات‌ متوقف شده، تسويه تعهدات و معكوس­سازي (بازيافت) ذخاير. هدف ترغيب مندرج در بند 56 تغيير طبقه‌بندي چنين اقلامي يا تغيير نحوه اندازه‌گيري چنين اقلامي نيست. به هر حال، افشا ترغيب شده طبق آن بند، سطح ارزيابي اهميت چنين اقلامي را از نظر اهداف افشا از سطح واحد به سطح قسمت تغيير نمي­دهد.
  • اين استاندارد افشا نتيجه عمليات قسمت را الزامي نمي‌كند. با وجود اين، چنانچه نتيجه عمليات قسمت محاسبه و افشا شود، نتيجه مزبور يك نتيجه عملياتي است كه هزينه­هاي تامين مالي را شامل نمي­شود.
  • واحد به افشا جريان­هاي وجوه­نقد قسمت مطابق با الزامات استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 2 ترغيب مي‌شود اما ملزم نمي­شود. استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 2 ملزم مي‌كند كه واحد صورت جريان وجه­نقدي را ارائه كند كه جريان­هاي نقدي حاصل از فعاليت­هاي عملياتي، سرمايه‌گذاري و تأمين مالي را به طور جداگانه گزارش نمايد. همچنين استاندارد مزبور افشاي اطلاعاتي در مورد جريان­هاي نقدي خاص را الزامي مي­داند. افشاي اطلاعات جريان نقدي مربوط به هر قسمت مي‌تواند در درك وضعيت مالي كلي، نقدينگي وجريان­هاي نقدي واحد مفيد باشد.
  • واحدي كه جريان­هاي نقدي قسمت را طبق استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 2 افشا نمي‌كند، به افشا موارد زير براي هر قسمت قابل گزارش ترغيب مي­شود اما ملزم نمي­شود:استاندارد حسابداری عمومی شماره 18
  • الف) هزينه‌ قسمت بابت استهلاك و انقضا دارايي‌هاي قسمت
  • ب) سايرهزينه‌هاي غيرنقدي با اهميت و
  • پ) درآمدهاي غيرنقدي با اهميت كه در درآمد قسمت گنجانده مي­شوند.
  • اين امر استفاده‌كنندگان را قادر خواهد ساخت تا منابع اصلي و استفاده­هاي از وجه­نقد در رابطه با فعاليت‌هاي قسمت را در طي دوره تعيين كنند.
  • واحد بايد در صورتي كل سهم واحد از خالص مازاد(كسري) واحدهاي وابسته، مشاركت خاص يا ساير سرمايه‌گذاري‌هاي محاسبه شده به روش ارزش ويژه را براي هر قسمت افشا كند كه اساساً كليه عمليات وابسته مزبور در محدوده آن قسمت مجزا باشند.
  • زماني كه مطابق با الزامات بند 61 يك مبلغ كل مجزا افشا مي­شود، هر واحد بسته به اينكه مشاركت خاص يا سرمايه­گذاري به روش ارزش ويژه ديگري است، به طور انفرادي ارزيابي مي­شود تا تعيين شود كه آيا كليه عمليات آن اساساً در محدوده قسمت هستند.
  • چنانچه كل سهم واحد از خالص مازاد (كسري) واحدهاي وابسته، مشاركت خاص يا ساير سرمايه‌گذاري‌هاي محاسبه شده طبق روش ارزش ويژه بر حسب قسمت افشا شود، كل سرمايه‌گذاري‌ در آن واحدهاي وابسته و مشاركت خاص نيز بايد بر حسب قسمت افشا شود.
  • واحد بايد تطبيق بين اطلاعات افشا شده براي قسمت‌ها و انبوه اطلاعات مندرج در صورت‌هاي مالي تلفيقي يا صورت­هاي مالي واحد را ارائه كند. هنگام ارائه تطبيق مزبور بايد درآمد قسمت با درآمد حاصل از منابع برون سازماني (از جمله افشا مبلغ درآمد حاصل از منابع برون سازماني واحد كه در هيچ درآمد قسمتي گنجانده نشده است) تطبيق داده شود. هزينه قسمت بايد با معيارهاي قابل مقايسه از هزينه واحد تطبيق داده شود، دارايي‌هاي قسمت بايد با دارايي‌هاي واحد و بدهي‌هاي قسمت با بدهي‌هاي واحد تطبيق داده شود.

استاندارد حسابداری عمومی شماره 18

  • اطلاعات قسمت اضافي
  • همان­گونه كه قبلاً گفته شد، انتظار بر اين است كه قسمت­ها معمولاً بر اساس كالاها و خدمات اصلي كه واحد ارائه مي­كند، برنامه­هايي كه آن بكار مي­گيرد يا فعاليت‌هايي كه آن به عهده مي­گيرد، تعيين شوند. زيرا اطلاعات مربوط به اين قسمت­ها اطلاعات مربوطي را در مورد عملكرد واحد در دستيابي به اهدافش براي استفاده‌كنندگان ارائه مي­كند و واحد را به ايفاي تعهدات پاسخ­گويي خود قادر مي­سازد. با وجود اين، در برخي سازمان‌ها، مبناي جغرافيايي يا مباني ديگري ممكن است مبنايي كه خدمات ارائه مي‌شوند و منابع درون واحد تخصيص داده مي­شوند، را بهتر منعكس كند و از اين­رو، براي صورت‌هاي مالي پذيرفته خواهد شد.
  • اين استاندارد داراي اين ديدگاه است كه افشا حداقل اطلاعات در مورد قسمت­هاي خدماتي و قسمت­هاي جغرافيايي هر دو، احتمالاً از نظر اهداف پاسخگويي و تصميم‌گيري براي استفاده‌كنندگان مفيد مي­باشد. بنابراين، چنانچه واحد اطلاعات قسمت را:
  • الف) بر مبناي كالاها و خدمات اصلي كه واحد ارائه مي­كند، برنامه­هايي كه آن بكار مي­گيرد، فعاليت‌هايي كه آن به عهده مي­گيرد يا ساير قسمت‌هاي خدماتي گزارش كند، واحد مربوطه به گزارش موارد زير براي هر قسمت جغرافيايي كه از نظر درون سازماني به اركان اداره­كننده و مدير ارشد واحد گزارش مي­شود، نيز ترغيب مي‌شود:
    • هزينه قسمت
    • كل مبلغ دفتري دارايي‌هاي قسمت و
    • كل مبالغ پرداختي طي دوره جهت تحصيل دارايي‌هاي قسمت كه انتظار مي­رود چندين دوره مورد استفاده قرار بگيرند (دارايي‌هاي ثابت مشهود و دارايي‌هاي نامشهود) و
  • ب) بر مبناي قسمت‌هاي جغرافيايي يا مبناي ديگري گزارش كند كه در جزء الف) لحاظ نشده است، واحد مذكور به گزارش اطلاعات قسمت زير براي هر قسمت خدماتي عمده كه از نظر درون سازماني به اركان اداره­كننده و مدير ارشد واحد گزارش مي­شود، نيز ترغيب مي‌شود:
  • هزينه قسمت
  • كل مبلغ دفتري دارايي‌هاي قسمت و
  • كل مبالغ پرداختي طي دوره جهت تحصيل دارايي‌هاي قسمت كه انتظار مي­رود چندين دوره مورد استفاده قرار بگيرند (دارايي‌هاي ثابت مشهود و دارايي‌هاي نامشهود) و

استاندارد حسابداری عمومی شماره 18

  • ساير موارد افشا
  • هنگام اندازه‌گيري و گزارشگري درآمد قسمت حاصل از معاملات با ساير قسمت‌ها، انتقالات بين قسمتي بايد بر مبنايي اندازه‌گيري شوند كه رخ مي­دهند. مبناي قيمت‌گذاري انتقالات بين قسمتي و هرگونه تغيير در آن بايد در صورت‌هاي مالي افشا شود.
  • تغييرات در رويه‌هاي حسابداري پذيرفته شده براي گزارشگري قسمت كه اثر با اهميتي بر اطلاعات قسمت دارند، بايد افشا شود و براي اهداف مقايسه­اي بايد اطلاعات دوره قبلي قسمت ارائه مجدد شود مگر اينكه انجام چنين كاري عملي نباشد. چنين افشايي بايد شرحي از ماهيت تغيير، دلايل تغيير، اين واقعيت كه اطلاعات مقايسه‌اي ارائه مجدد شده­اند يا اينكه انجام چنين كاري عملي نيست، و اثر مالي تغيير در صورتي كه به­گونه منطقي قابل تعيين باشد، را دربربگيرد. چنانچه واحد نحوه شناسايي قسمت­هايش را تغيير بدهد و اطلاعات قسمت دوره قبل را به علت عملي نبودن انجام چنين كاري بر مبناي جديد ارائه مجدد نكند. آن­گاه، واحد براي اهداف مقايسه بايد طي سالي كه واحد مزبور نحوه تشخيص قسمت­هايش را تغيير مي­دهد، داده­هاي قسمت را براي مبناي قسمت­بندي قديم و جديد هر دو گزارش كند.

استاندارد حسابداری عمومی شماره 18

  • تغييرات در رويه‌هاي حسابداري پذيرفته شده توسط واحد در استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره3 مورد بررسي قرار مي­گيرد. استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي شماره 3 ملزم مي­كند كه تغييرات در رويه‌هاي حسابداري توسط يك استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي صورت بگيرد يا در صورتي كه تغيير مزبور به اطلاعات قابل اتكا و مربوط­تر در مورد معاملات، ساير رويدادها يا وضعيت مالي موجود در صورت‌هاي مالي واحد منجر شود.

استاندارد حسابداری عمومی شماره 18

  • تغييرات در رويه هاي حسابداري بکار گرفته شده در سطح واحد که بر اطلاعات قسمت تاثير مي گذارد، طبق استاندارد بين المللي حسابداري بخش عمومي شماره 3 مورد بررسي قرار مي گيرند. اگر يک استاندارد جديد بين المللي حسابداري بخش عمومي غير از اين را مشخص نکند، استاندارد بين المللي حسابداري بخش عمومي شماره 3 ملزم مي کند که:
  • الف) تغيير در رويه حسابداري با تسري به گذشته بکار گرفته شود و اين که اطلاعات دوره قبل ارائه مجدد بشود مگر اين که تعيين اثر انباشته يا اثرات تغيير خاص دوره عملي نباشد
  • ب) چنانچه بکارگيري تسري به گذشته براي کليه دوره هاي ارائه شده عملي نباشد، رويه حسابداري جديد بايد از زودترين تاريخ عملي با تسري به گذشته بکار گرفته شود و
  • پ) چنانچه تعيين اثر انباشته بکارگيري رويه حسابداري جديد در شروع دوره کنوني عملي نباشد، رويه مزبور بايد از زودترين تاريخ عملي با تسري به گذشته بکار گرفته شود.
  • برخي از تغييرات در رويه­هاي حسابداري به طور خاص مربوط به گزارشگري بر حسب قسمت است. مثال­هاي آن عبارت­اند از تغييرات در شناسايي قسمت­ها و تغييرات در مبناي تخصيص درآمدها و هزينه­ها به قسمت­ها. چنين تغييراتي مي­تواند اثر قابل توجهي بر اطلاعات قسمت گزارش شده داشته باشد اما کل اطلاعات مالي گزارش شده براي واحد را تغيير نخواهد داد. براي اين که استفاده­کنندگان بتوانند تغييرات را درک کنند و روندها را ارزيابي کنند، اطلاعات قسمت دوره قبل که در صورت­هاي مالي گنجانده شده است، در صورت عملي بودن، براي اهداف مقايسه­اي و به منظور انعکاس رويه حسابداري جديد ارائه مجدد مي­شود.
  • بند 67 ملزم مي­کند که از نظر اهداف گزارشگري بر حسب قسمت، انتقالات بين قسمتي بايد بر مبنايي اندازه­گيري شود که واحد در واقع براي قيمت­گذاري آن انتقالات استفاده مي­کند. چنانچه واحد روشي که آن در واقع براي قيمت­گذاري انتقالات بين قسمتي استفاده مي­کند را تغيير بدهد، تغيير مزبور يک تغير در رويه حسابداري نيست که براي آن داده­هاي قسمت دوره قبل بايد مطابق با بند 68 ارائه مجدد شود. به هر حال، بند 67 الزام مي کند که آن تغيير افشا شود.
  • 73. چنانچه در صورت­هاي مالي يا جاي ديگري در گزارش سالانه غير از اين افشا نشده باشد، واحد بايد موارد زير را نشان بدهد:
  • الف) انواع کالاها و خدمات گنجانده شده در هر قسمت خدماتي گزارش شده
  • ب) ترکيب هر قسمت جغرافيايي گزارش شده و
  • پ) چنانچه مبناي قسمت­بندي خدماتي يا جغرافيايي پذيرفته نشده است، ماهيت قسمت و فعاليت­هاي مورد پوشش آن.
  • اهداف عملياتي قسمت
  • چنانچه در صورت­هاي مالي يا جاي ديگري در گزارش سالانه غير از اين افشا نشده باشد، واحد ترغيب شده است که اهداف عملياتي گسترده­اي که در شروع دوره گزارشگري براي هر قسمت تعيين شده را افشا کند و در مورد ميزاني که به آن اهداف دستيابي حاصل شده (ميزان دستيابي به آن اهداف) نظر بدهد.
  • براي اين که استفاده­کنندگان بتوانند عملکرد واحد در دستيابي به اهداف ارائه خدمت توسط آن را ارزيابي کنند، ابلاغ اهداف مزبور به استفاده­کنندگان الزامي است. افشا اطلاعات مربوط به ترکيب هر قسمت، اهداف ارائه خدمت قسمت­هاي مذکور و ميزاني که به آن اهداف دستيابي حاصل شده (ميزان دستيابي به آن اهداف) از اين ارزيابي حمايت مي­کند. همچنين، اين اطلاعات واحد را قادر خواهد ساخت که تعهدات پاسخگويي خود را بهتر ايفا کند. در بسياري از موارد، اين اطلاعات به عنوان بخشي از گزارش ارکان اداره­کننده يا مدير ارشد در گزارش سالانه گنجانده خواهد شد. در چنين مواردي، افشا اين اطلاعات در صورت­هاي مالي ضروري نيست.استاندارد حسابداری عمومی شماره 18

استاندارد حسابداری عمومی شماره 18

  • تاريخ اجرا
  • 76- اين استاندارد بين‌المللي حسابداري بخش عمومي در مورد صورت‌هاي مالي سالانه­ای قابل اجرا است كه شروع دوره مالي آن‌ها از اول ژانويه سال 2003 و بعد از آن است. بكارگيري آن براي تاريخ‌هاي قبل از تاريخ مزبور ترغيب شده است.
  • 77- زماني كه واحدي مبناي تعهدي حسابداري را، بدان گونه که توسط استانداردهاي بين‌المللي حسابداري بخش عمومي تعريف شده است، براي اهداف گزارشگري مالي در تاريخي بعد از تاريخ اجرای مزبور بپذيرد، اين استاندارد در مورد صورت‌هاي مالي سالانه واحد در دوره شروع تاريخ پذيرش مبناي تعهدي و بعد از آن كاربرد دارد.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای مورد نیاز با * مشخص شده است

نوشتن دیدگاه

عضویت در خبر نامه

مشاور مالیاتی معتبر را بشناسید آرمان پرداز خبره
مشاور مالیاتی
مشاور مالیاتی معتبر را بشناسید

در این نوشته برای شما توضیح می دهیم که چگونه یک مشاور مالیاتی معتبر را بشناسید و به او اعتماد کنیم. در پایان اعتماد شما را به آرمان پرداز خبره جلب می کنیم. مشاور مالیاتی معتبر

ادامه مطلب »
اهمیت مشاور مالیاتی آرمان پرداز خبره
مشاور مالیاتی
اهمیت مشاور مالیاتی

اهمیت مشاور مالیاتی در این نوشته میخواهیم به اختصار در خصوص اهمیت مشاور مالیاتی به قلم کارشناس آرمان پرداز خبره بپردازیم. کسب و کار و اهمیت مشاور مالیاتی در آن اهمیت مشاوره در زمینه مالیات کسب

ادامه مطلب »
انتخاب کارشناس حسابداری و مشاور مالیاتی متناسب با ابعاد شرکت توسط آرمان پرداز خبره
مشاور مالیاتی
مشاور مالیاتی متناسب با ابعاد شرکت

در این نوشته می خواهیم در مورد نکاتی در خصوص انتخاب مشاور مالیاتی متناسب با ابعاد شرکت و نحوه انتخاب کارشناس حسابداری بپردازیم. تا پایان با ما همراه باشید و جهت هرگونه نیاز به مشاور مالیاتی

ادامه مطلب »
شرح وظایف و اختیارات مشاور مالیاتی
مشاور مالیاتی
شرح وظایف و اختیارات مشاور مالیاتی

در این نوشته میخواهیم به شرح وظایف و اختیارات مشاور مالیاتی در سازمان امور مالیاتی بپردازیم. جهت هرگونه سوال در خصوص مشاور مالیاتی با ما در ارتباط باشید. مشاور مالیاتی کیست؟ مشاور مالیاتی کسی است که

ادامه مطلب »
انواع هزینه ها در حسابداری و مالی توسط مشاور مالیاتی
شرکت حسابداری
انواع هزینه ها در حسابداری

در این نوشته میخواهیم در خصوص انواع هزینه ها در حسابداری و مالی ، بهبود هزینه ها توسط مشاور مالیاتی و همچنین در خصوص انواع هزینه بپردازیم انواع هزینه ها در حسابداری یکی از مهم‌ترین مفاهیم

ادامه مطلب »
مدارک مثبته
شرکت حسابداری
مدارک مثبته

در این نوشته به مفهوم مدارک مثبته و یا اسناد مثبته و نقش آن در حسابداری و چگونگی رسیدگی به آن توسط مشاور مالیاتی می پردازیم. مدارک مثبته یا اسناد مثبته مدارک مثبته اسناد نشان‌دهنده وقوع

ادامه مطلب »
مشاور مالیاتی کیست ؟
مشاور مالیاتی
مشاور مالیاتی کیست ؟

مشاور مالیاتی کیست؟ در این مطلب درباره مشاور مالیاتی کیست و خصوصیات یک وکیل مالیاتی خبره ، هم چنین میزان آشنایی او با قوانین مالیاتی و امور مالیاتی کشور به صورت مفصل صحبت می کنیم. با

ادامه مطلب »
اهمیت مشاوره مالیاتی
مشاور مالیاتی
اهمیت مشاوره مالیاتی

اهمیت مشاوره مالیاتی تمامی مشاغل نیازمند دانش مشاور مالیاتی و وکیل مالیاتی و اهمیت مشاوره مالیاتی برای روبه رو شدن با قانون مالیات سازمان امور مالیاتی هستند. با ما باشید زیرا در این نوشته به این

ادامه مطلب »
مفاصا حساب مالیاتی
مشاور مالیاتی
مفاصا حساب و نحوه دریافت مفاصا حساب

درخواست گواهی مفاصا اولین کاری است که مودی و یا مشاور مالیاتی و وکیل مالیاتی وی ملزم است برای دریافت گواهی مفاصا حساب مالیاتی انجام دهد. براساس ماده ۲۳۵ قانون مالیات های مستقیم، اداره امور مالیاتی

ادامه مطلب »
مشاور مالی را چگونه انتخاب کنیم
مشاور مالیاتی
مشاور مالیاتی چه کاری انجام می دهد

اشخاص حسابرس و مشاور مالیاتی در هدایت مالیات دهندگان برای رعایت قوانین، در تمام امور مالی، حسابداری و پرداخت مالیات نقش مهمی دارد. بسته به وضعیت مالیات دهنده، خدماتی که یک مشاور مالیاتی ارائه می‌دهد، متفاوت

ادامه مطلب »
مالیات بر ارزش افزوده
مشاور مالیاتی
مالیات املاک و مستغلات

مالیات املاک و مستغلات ، نوعی از مالیات می باشد، که از درآمدهای به دست آمده از ملک محسوب می شود. املاک و مستغلات شامل سه نوع مالیات می شوند: مالیات بر درآمد اجاره از املاک

ادامه مطلب »
تکنولوژی نرم افزار
شرکت حسابرسی
موضوعی برای بحث در زمینه حسابرسی

    موضوعی برای بحث در زمینه حسابرسی     جمع داراییهای شرکتی ۲۰۰ میلیارد ریال است. حسابرس معتقد است تحریف داراییها بالای ۲۰ درصد، منجر به اظهار نظر مردود می‌شود (برای پرهیز از تردیدهای احتمالی در

ادامه مطلب »
بیمه‌ای به کارفرمایان
شرکت حسابداری
مدیریت سود چیست؟

مدیریت سود چیست؟   در کسب و کار برای حفظ عملیات، ارائه خدمات بهتر، و ارائه محصولات جدید، آن نیاز به سود می باشد. در هر کسب و کار، سود همیشه با زیان های خاص همراه است. مهم

ادامه مطلب »

مقاله های مرتبط

اهمیت مشاور مالیاتی آرمان پرداز خبره

اهمیت مشاور مالیاتی

اهمیت مشاور مالیاتی در این نوشته میخواهیم به اختصار در خصوص اهمیت مشاور مالیاتی به قلم کارشناس آرمان پرداز خبره بپردازیم. کسب و کار و

ادامه مطلب »
درخواست خود را بنویسید ...
ما را در نقشه بیابید ...