در شرایط امروز ، نقش مشاور  مالی در یک شرکت ساختمانی  برای موفقیت شرکت ضروری است و مهمتر از همه ، برای جلوگیری از شکست ضروری است. این ممکن است بسیار افراطی به نظر برسد ، اما در بسیاری از شرایط ، رقابت بسیار شدید است و حاشیه ها بسیار کم هستند ، اطلاعات و تجزیه و تحلیل مالی قابل اعتماد مطمئناً می تواند تفاوت موفقیت و عدم موفقیت را ایجاد کند.

 

نقش مشاور  مالی شرکت ساختمانی  ممکن است در شرکت متفاوت باشد ، تا حدودی به دلیل اینکه مدیران مهارت ها و شخصیت های متفاوتی دارند. نقش نیز بسته به اندازه شرکت متفاوت است. پیشینه مشاور  مالی شرکت ساختمانی  غالباً زمینه هایی را نشان می دهد که مدیر در آن متمرکز خواهد شد.

به عنوان مثال ، یک مشاور  مالی شرکت ساختمانی  که پیشینه آن در عملیات ساختمانی است (برآورد و مدیریت پروژه) در ابتدا روی ثبت صحیح هزینه های شغلی تمرکز خواهد کرد.

یک مشاور مالی شرکت ساختمانی  که سابقه آن در حسابداری عمومی است احتمالاً در ابتدا بر گزارشگری مالی و برنامه ریزی مالیات بر درآمد تأکید خواهد کرد. مشاور  مالی باید این عوامل تأثیرگذار را بشناسد و برای جبران هرگونه نقاط ضعف تلاش خود تلاش کند.

مهارت ها و شخصیت های سایر اعضای تیم مدیریت نیز بر نقش مشاور مالی شرکت ساختمانی  تأثیر می گذارد. اکثر کارهای اداری یک شرکت در هر بخش قابل انجام است و بخشی از آن براساس مهارت و شخصیت های مدیران بخش مربوطه در بین بخش ها اختصاص خواهد یافت.

به عنوان مثال ، بیشتر مشاور مالی شرکت ساختمانی  احساس می کنند که نظارت بر وجه نقد وظیفه آنها است.

 

اگر سایر اعضای تیم مدیریت این احساس را به اشتراک بگذارند ، احتمالاً مسئولیت نظارت وجه نقد به بخش مالی واگذار خواهد شد. اما اگر یکی دیگر از اعضای تیم مدیریت احساس کند که مسئولیت مدیریت نقدی باید به اشتراک گذاشته شود ، برخی از مصالحه حاصل می شود. تا حد زیادی ، تقسیم مسئولیت ها به مهارت ها و شخصیت های اعضای تیم مدیریت بستگی دارد.

مشاور مالی موفق ، نیاز به سازش را در تقسیم مسئولیت ها احترام می گذارند.

همانطور که قبلاً نیز گفته شد ، اندازه شرکت غالباً بر نقش مشاور مالی تأثیر می گذارد ، زیرا نقش ها و مسئولیت ها در شرکت های بزرگتر از شرکت های کوچکتر تخصصی تر است.

در شرکت های کوچک ، مسئولیت ها به گروه کوچکتر از مدیران واگذار می شود و بر این اساس ، هر مدیر باید مسئولیت طیف گسترده تری از مسئولیت ها را داشته باشد.

به عنوان مثال ، مشاور مالی در یک شرکت کوچک با سه مدیر ارشد (مالک ، مدیر عملیات و مدیر مالی) به طور معمول مسئولیت  نظارت برکلیه کارهای اداری و مالی را بر عهده خواهد گرفت.

دو مدیر ارشد دیگر معمولاً روی بازاریابی ، تخمین و مدیریت پروژه تمرکز می کنند. در شرکت های بزرگتر ، با مسئولیت هایی که به گروه بزرگی از مدیران اختصاص یافته است ، به هر مدیر مسئولیت های تخصصی تری اختصاص می یابد.

 

به عنوان مثال ، مشاور مالی یک شرکت بزرگ با چندین مدیر ارشد اغلب مسئولیت محدود در مورد نظارت برکارهای اداری شامل تماس با مشتریان و پیمانکاران فرعی را بر عهده دارد. دپارتمان با مسئولیت اصلی در رابطه با مشتری و فرعی (معمولاً واحد عملیات ساخت و ساز) ترجیح می دهد که تماس اصلی باشد تا احتمال سوء تفاهم بین طرفین به حداقل برسد.

از آنجا که یک مجموعه استاندارد از مسئولیت های مشاور مالی شرکت ساختمانی  وجود ندارد ، هر مشاور  مالی باید برای مناطقی از مسئولیت که به طور واضح در سازمان تعریف نشده اند ، هوشیار باشد. مشاور مالی  باید این کار را انجام دهد

اهداف اعضای تیم مدیریت

کارآیی مشاور مالی بستگی به توانایی مشاور در حضور هیئت مدیره دارد. خدمت به عنوان عضو هیئت مدیره به معنای کمک به سایر مدیران در دستیابی به اهداف خود و در عین حال برآورده کردن مسئولیتهای مستقیم مشاور مالی است.

 

برای کمک به سایر مدیران در دستیابی به اهداف خود ، مشاور مالی شرکت ساختمانی  ابتدا باید برای دستیابی به اهداف خود ، آنچه که اعضای دیگر تیم از عملکرد مشاور مالی شرکت ساختمانی  نیاز دارند را در نظر بگیرد. به عنوان مثال ، مشاور مالی باید درک کند که مدیر بخش برآورد برای حفظ سوابق دقیق تاریخچه کار شغلی به حسابداری متکی است. بخش تخمین از این سوابق برای تهیه تخمین شغل های آینده استفاده می کند.

در نگهداری سوابق حسابداری ، مشاور مالی شرکت ساختمانی  ممکن است به طور دوره ای هنگام تهیه صورت های مالی شرکت ، ورودی های تعهدی را نظارت کند. وقتی مشاور مالی شرکت ساختمانی  این مطالب تعهدی را آماده می کند ، مدیر باید تأثیر این اقلام تعهدی را در سوابق هزینه شغلی در نظر بگیرد.

اگر مطالب تعهدی بر سودمندی سوابق هزینه شغلی برای بخش تخمین تأثیر بگذارد ، مشاور مالی شرکت ساختمانی  باید رویه هایی را اجرا کند تا اطمینان حاصل شود که مخارج هزینه های شغلی در استفاده از سوابق توسط بخش تخمین تداخل ایجاد نمی کند. نمونه دیگر ، نیاز مدیران پروژه برای پیگیری پرداختهای مربوط به پیمانکاران فرعی به صورت نقدی است.

ثبت اقلام تعهدی در هزینه های پیمانکاری ممکن است مانع از توانایی مدیر پروژه در استفاده از سوابق حسابداری برای ردیابی پرداخت های نقدی به پیمانکاران شود.

مشاور مالی شرکت ساختمانی  باید ابتکار عمل را برای اندیشیدن به این مسائل اتخاذ کند و باید اطمینان حاصل کند که نیازهای اطلاعاتی سایر ادارات برآورده می شود.

مشاور مالی شرکت ساختمانی  همچنین باید هنگام توزیع اطلاعات مالی داخلی از قبیل صورتهای مالی ، گزارش واریانس واریز بودجه و مقایسه حاشیه شغل “به عنوان پیشنهاد” با “به دست آورده” نسبت به سایر مدیران بخش حساس باشد.
در اکثر چنین شرایطی مشاور مالی باید بررسی کند. گزارش های مالی داخلی با سایر مدیران بخش قبل از بررسی آنها با مدیر ارشد ، تا حدودی به دلیل اینکه از سایر مدیران بخش خواسته می شود واریانس گزارش های مالی را توضیح دهند.

گذشته از این که توجه سایر اعضای تیم مدیریت را به خود جلب کند ، پیش نمایش اطلاعات مربوط به بخشهای مختلف با مدیران آن بخشها به اطمینان از صحت و اعتبار اطلاعات کمک خواهد کرد.

 

مشاور مالی شرکت ساختمانی  باید اطمینان حاصل کند که گزارش های مالی داخلی منبعی برای همه اعضای تیم مدیریت است. با این حال ، در همان زمان ، مدیران مالی باید اطلاعاتی را که متناقض هستند یا منطقی به نظر نمی رسند ، زیر سؤال ببرند.

در حالی که وظیفه این است که مشاور مالی شرکت ساختمانی  عضوی مؤثر در تیم مدیریت باشد ، بر عهده مدیر مالی است که از یکپارچگی و اعتبار اطلاعات مالی اطمینان حاصل کند.

ذخایر و قراردادهای زیانبار و سود سهام عادی و ناخالص حق بیمه

ذخایر و قراردادهای زیانبار و سود سهام عادی و ناخالص حق بیمه

اهداف مشاور مالی

مسئولیت ها و اهداف مشاور مالی شامل نظارت بر سودآوری شرکت ، نقدینگی و پرداخت بدهی شرکت ضمن اطمینان از گزارشگری به موقع و دقیق مالی و اطمینان از ایجاد مجموعه مؤثر و کنترل های حسابداری داخلی در شرکت می باشد.

 

سودآوری

مشاور  مالی مسئولیت نظارت و گزارش دقیق سودآوری شرکت را بر عهده دارد. این کار ممکن است به چهار مؤلفه تقسیم شود:

(۱) سودآوری شغلی.
(۲) هزینه های مربوط به قرارداد غیر عملی
(۳) هزینه های عمومی و اداری؛ و
(۴) هزینه های مربوط به تأمین اعتبار و درآمد سرمایه گذاری.

سودآوری شغلی

مشاور  مالی باید اطمینان حاصل کند که از طریق بهبود هزینه ، امنیت  شغل به حداکثر می رسد. همانطور که در اینجا استفاده می شود ، “بهبود هزینه” به شرایطی اطلاق می شود که ضبط صحیح هزینه های شغلی بر درآمد حاصل از آن تأثیر می گذارد.

بارز ترین مثال ، قراردادهای زمانی و مادی است که براساس آن ، پیمانکار هزینه های مجاز را به مشتری پرداخت می کند ، با درصد یا مبلغ مقرر اضافه شده برای سربار و سود اضافه می کند.

برای این قراردادها ، بی توجهی به ثبت هزینه شغلی مجاز ، همان تأثیر بی توجهی به صورتحساب برای هزینه ها ، سربار و سود را در پی دارد. وضعیت مخالف قراردادهای قیمت ثابت است که مبلغ قابل پرداخت برای مشتری قیمت ثابت است .

 

حفظ سوابق هزینه شغلی تأثیر مستقیمی بر مبلغ صورتحساب ندارد. در بین این دو مثال ، قراردادهای متداول دیگری وجود دارد که (۱) قراردادهای قیمت ثابت با مقررات مربوط به سفارشات تغییر یا (۲) حداکثر قیمت تضمین شده (“قیمت هدف”) قراردادهایی است که امکان تخصیص هرگونه صرفه جویی در هزینه خالص بین. پیمانکار و مشتری در این شرایط ، ضبط صحیح هزینه های شغلی مهم است زیرا هزینه های انجام شده مبنای تغییر سفارش و محاسبه پس انداز هزینه است.

حفظ سوابق هزینه شغلی حتی برای قراردادهای قیمت ثابت مهم است ، زیرا اینگونه سوابق برای مدیریت پروژه ، گزارشگری مالی ، گزارش مالیات بر درآمد ، ارزیابی عملکرد و هزینه های تاریخی مورد استفاده در برآوردهای بعدی مورد نیاز است و همچنین ممکن است برای پشتیبانی از درخواست درخواست شود یک درخواست اضافی یا قراردادی
5 نکته مهم در مورد چک بلامحل

۵ نکته مهم در مورد چک بلامحل

مشاور  مالی باید اطمینان حاصل کند که سوابق هزینه شغلی حفظ شده است که: (۱) توسط اسناد مستقل (کارت های زمانی ، فاکتورهای فروشنده و پیمانکار یا سوابق هزینه شغلی تجهیزات) پشتیبانی می شوند.

(۲) با هر قرارداد جداگانه سازگار است. و (۳) به درستی منعکس کننده تمام هزینه های انجام شده است.

احتمالاً  مشاوران هنگام اجرای چندین قرارداد مختلف به طور همزمان با چالشهای خاصی روبرو خواهند شد. مشاور مالی  و سایر کارمندان اداری گاهی تصور می کنند که قراردادهای ساخت و سازهای مختلف از آنچه در واقع است ، مشترکات بیشتری دارند.

مشاور مالی باید اطمینان حاصل کند که کارکنان از اختلافات بین قراردادهای مختلفی که در حال انجام است آگاه هستند.

 

به عنوان مثال ، اگر شرکت معمولاً فقط قراردادهای قیمت ثابت را انجام می دهد ، ممکن است کارکنان نسبت به اطمینان از اینکه تمام هزینه های مجاز برای شغل شارژ می شوند ، حساس نباشند.

اگر شرکت یک قرارداد حداکثر قیمت تضمینی را بدست آورد ، مشاور  مالی باید اطمینان حاصل کند که همه افراد درگیر از تفاوت های بین کار در هزینه های تضمین شده با قیمت حداکثر قرارداد و قراردادهای قیمت ثابت شرکت آگاه هستند.

همانطور که در بالا ذکر شد ، مهم است که هزینه های مجاز را برای مشاغل مناسب پرداخت کنید. شناسایی هزینه مجاز یکی از راه های اطمینان از انجام این کار است. برخی از هزینه ها ، طبیعتاً ، هزینه های شغلی یا هزینه های سربار هستند.

هزینه های دیگر (مگر اینکه در قرارداد یا آیین نامه خرید دولتی ذکر شده باشد) مانند هزینه تجهیزات شرکت ، مواد برگرفته از موجودی شرکت و بخش های متغیر بدهی و بیمه غرامت کارگر ، ممکن است به صورت واضح تعریف نشده باشد. یا غیر قابل پرداخت در برخی موارد ، پیمانکار باید تصمیم خودسرانه راجع به نحوه پرداخت این هزینه ها اتخاذ کند.

افزایش سرمایه

افزایش سرمایه

به عنوان مثال ، یک کامیون متعلق به شرکت که در مدت زمان چهار یا پنج سال در چند شغل مورد استفاده قرار می گیرد می تواند از راه های مختلفی به این شغل ها پرداخت شود.

یک روش این است که شغل ها را با هزینه ای که برای اجاره یک کامیون مشابه برای زمانی که استفاده شده است ، متحمل شوید. روش دیگر پرداخت مشاغل با هزینه های نگهداری و استهلاک کامیون است که به مشاغل یک سیستمی اختصاص می یابد

همانطور که قبلاً بحث شد ، شرکت ممکن است اقلام اضافی هزینه ای داشته باشد که مربوط به عملکرد قرارداد باشد ، اما به هزینه پرداخت نمی شود ، یا ممکن است یک تخمین به هزینه شارژ وارد شود ، اما هزینه واقعی ممکن است با تخمین ها متفاوت باشد.

گذشته از مثالهایی که قبلاً مورد بحث قرار گرفته است ، این شامل حقوق و دستمزد مدیر پروژه ، پاداش پایان سال ، هزینه ضمانت و موارد مشابه می باشد که احتمالاً در هنگام تحمل برای پروژه ها هزینه نمی شود ، اما هزینه های مربوط به عملکرد کلی پروژه است.

در حقیقت ، یک پیمانکار معمول نیست که متوسط ​​ناخالص پروژه ها را بالاتر از حد ناخالص در صورت های مالی خود تخمین بزند.

ضروری است که مشاور  مالی نه تنها هزینه های مربوط به پروژه را که در هزینه های کار گنجانده شده است درک کند ، بلکه هزینه های مربوط به قرارداد غیرمجاز را نیز تحت تأثیر قرار می دهد که در حاشیه ناخالص صورت های مالی تأثیر می گذارد و قادر به ارتباط بین حاشیه ناخالص در سیستم هزینه شغلی و صورت های مالی است.

نظارت مشاور مالی بر هزینه های عمومی واداری

مشاور  مالی باید اطمینان حاصل کند که هزینه های عمومی و اداری توسط مدیریت بررسی و کنترل می شود. مشاورمالی باید از سیستم بودجه ریزی استفاده کند که در آن هزینه های عمومی و اداری پیش بینی ، تصویب و با هزینه های واقعی که متحمل شده است ، در نظر بگیرد. مشاور مالی باید اطمینان حاصل کند که سیستم بودجه بندی به درستی توسط تیم مدیریت استفاده می شود.

نقش مشاور مالی در تأمین اعتبار هزینه های مرتبط و درآمد سرمایه گذاری

مشاور مالی باید اطمینان حاصل کند که شرکت حداکثر بازده داراییهای نقدینگی خود را بدست آورده و حداقل هزینه بهره را برای سرمایه وام گرفته شده متحمل می شود. بسیاری از مشاوران  مالی این کار را (خزانه داری) به عنوان فرصت اصلی خود برای کمک به عملکرد مالی شرکت می دانند.

قرارداد حسابرسي مالياتي

قرارداد حسابرسي مالياتي این قردارد به درخواست شرکت ….. ودر اجرای ماده 272 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 27/11/1380 بين شركت …………………به نشاني ……………………….و موسسه حسابرسي………. به نشاني ………. كه از اين پس به ترتيب شركت و موسسه ناميده مي شوند با شرايط زير منعقد مي گردد: قرارداد حسابرسي مالياتي 1- موضوع قرارداد انجام حسابرسي مالياتي…

اظهارنامه ماليات بر درآمدصاحبان مشاغل موضوع بند (ج)

جمهوري اسلامي ايران وزارت اموراقتصادي ودارايي سازمان امور مالياتي كشور اظهارنامه ماليات بر درآمد صاحبان مشاغل موضوع بند (ج) ماده 95 اصلاحي قانون مالياتهاي مستقيم مصوب 27/11/1380 عملكردسال……. اداره كل امورمالياتي اداره امور مالياتي واحد مالیاتی شماره پرونده مشخصات مودي شماره ملي: شماره شناسائي: نام ونام خانوادگي : نام پدر: شماره شناسنامه: محل صدور: تاريخ…

استاندارد19

استاندارد حسابداری شماره 19 ترکیبهای تجاری (تجديدنظر شده 1384)

استاندارد حسابداری شماره 19 ترکیبهای تجاری (تجديدنظر شده 1384) (1) استاندارد حسابداری شماره 19 با عنوان ترکيبهاي تجاري که در تيرماه 1385 توسط مجمع عمومي سازمان حسابرسي تصويب شده است، جايگزين استاندارد حسابداري شمـاره 19 قبلي مي‌شود و الزامات آن در مورد صورتهاي مالي که دوره مالي آنها از تاريخ 1/1/1385 و بعد از آن…

حسابداري‌

اصول و ضوابط حسابداري و حسابرسي استاندارد حسابداري شماره 12 (تجديد نظر شده)

اصول و ضوابط حسابداري و حسابرسي استاندارد حسابداري شماره 12 (تجديد نظر شده) استاندارد حسابداري شماره 12 افشاي اطلاعات اشخاص وابسته (تجديد نظر شده 1386)     ¾ استاندارد حسابداري شماره 12 ” افشاي اطلاعات اشخاص وابسته“ 6 * هدف از افشاي اطلاعات اشخاص وابسته * مطابقت با استانداردهاي بين‌المللي حسابداري 26 * پيوست :…

کنترل اسناد تضمین

مالي

1 . هدف‌ اين‌ استاندارد ملزم‌ كردن‌ واحدهاي‌ تجاري‌ به‌ انعكاس‌ مشخص‌ و بارز برخي‌ عناصر عملكرد مالي‌ است‌ تا به‌ درك‌ استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ از عملكرد مالي‌ واحد تجاري‌ طي‌ يك‌ دوره‌ كمك‌ كند و مبنايي‌ جهت‌ ارزيابي‌ عملكرد مالي‌ و جريانهاي‌ نقدي‌ آتي‌ براي‌ آنها فراهم‌ آورد.
تعاريف
2 . اصطلاحات‌ ذيل‌ در اين‌ استاندارد با معاني‌ مشخص‌ زير بكار رفته‌ است‌:
* فعاليتهاي‌ عادي‌: فعاليتهاي‌ معمول‌، تكرار شونده‌ يا منظم‌ واحد تجاري‌ (فعاليتهاي‌ تجاري‌) و همچنين‌ فعاليتهاي‌ مرتبطي‌ است‌ كه‌ به‌ تبعيت‌ و در جهت‌ پيشبرد فعاليتهاي‌ فوق‌ يا درنتيجه‌ آنها توسط‌ واحد تجاري‌ انجام‌ مي‌شود. چنانچه‌ وقوع‌ برخي‌ رويدادها، صرف‌ نظر از ماهيت غير معمول‌ يا تناوب‌ آن‌، در محيط‌ حاكم‌ بر عمليات‌ واحد تجاري‌ (اعم از اقتصادي، مقرراتي‌، جغرافيايي‌ و غيره‌) مورد انتظار باشد، آثار آنها بر عمليات‌ واحد تجاري‌ در زمره‌ فعاليتهاي‌ عادي‌ تلقي‌ مي‌شود.

مالياتي

استانداردهاي حسابرسي بخش20

1 . هدف  استانداردهاي حسابرسي بخش20 ، ارائه استانداردها و راهنماييهاي لازم در باره هدف و اصول كلي حسابرسي صورتهاي مالي است.هدف حسابرسي صورتهاي مالي2 . هدف حسابرسي صورتهاي مالي اين است كه حسابرس بتواند در باره اين كه آيا صورتهاي مالي از تمام جنبه‌هاي با‌اهميت، طبق استانداردهاي حسابداري، تهيه‌ شده ‌است يا خير، اظهار…

حسابرسی فروش

اظهار نامه ثبت شركتها سهامي خاص/عام

قوه قضائيه سازمان ثبت اسناد و املاك كشور شماره اداره كل ثبت شركت ها و مالكيت صنعتي سري الف/84اظهار نامه ثبت شركتها سهامي خاص/عام كد (34) اختصاصي(2-84)ت 1- نام شركت 2- هويت كامل و اقامتگاه مؤسسين 1- آقاي – فرزند – متولد – شماره ملي صادره از – به آدرس . 2- آقای – فرزند…

تائيديه مقاطعه كاران

استاندارد حسابداري شماره 29 فعاليتهاي ساخت املاک

 اصول و ضوابط حسابداري و حسابرسي استاندارد حسابداري شماره 29 (جديد) استاندارد حسابداري شماره 29 فعاليتهاي ساخت املاک استاندارد حسابداري شماره 29 فعاليتهاي ساخت املاک فهرست مندرجات شماره بند * هدف 1 * دامنه کاربرد 5 – 2 * تعاريف 6 * ماهيت فعاليتهاي ساخت املاک 10 – 7 * زمينهاي نگهداري شده براي…

قانون

فرم خام صورت مغایرت بانکی

فرم خام صورت مغایرت بانکی سه روش برای تهیه صورت مغایرت بانکی وجود دارد : 1 ) روش مبنا قرار دادن مانده صورتحساب بانک 2) روش مبنا قرار دادن مانده دفاتر شرکت 3) روش مبنا قرار دادن مانده وافعی 1) روش مبنا قرار دادن مانده صورتحساب بانک ( با انجام تعدیلاتی از مانده بانک طبق…

نامه نمونه مدیریت در حسابرسی

استاندارد حسابداري‌ اجاره‌ها

استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 21 حسابداري‌ اجاره‌ها * مطابقت‌ با استانداردهاي‌ بين‌المللي‌ حسابداري‌ 53 استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 21 حسابداري‌ اجاره‌ها اين‌ استاندارد بايد با توجه‌ به‌ ” مقدمه‌اي‌ بر استانداردهاي‌ حسابداري‌“ مطالعه‌ و بكارگرفته‌ شود. مقدمــه‌ 1 . هدف‌ اين‌ استاندارد، تجويز رويه‌هاي‌ حسابداري‌ و افشاي‌ مناسب‌ براي‌ اجاره‌هاي‌ سرمايه‌اي‌ و عملياتي‌ توسط‌ اجاره‌دهنده‌ و اجاره‌كننده‌…

حسابداري‌ پيمانهاي‌ بلندمدت

حسابداري‌ پيمانهاي‌ بلندمدت

حسابداري‌ پيمانهاي‌ بلندمدت استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 9 حسابداري‌ پيمانهاي‌ بلندمدت‌ فهرست‌ مندرجات‌ شماره ‌بنـد * مقدمـه‌ 1 * دامنه‌ كاربرد 2 * تعاريف‌ 3 * تجزيه‌ و تركيب‌ پيمانها 6 – 4 * درآمد پيمان‌ 11 – 7 * مخارج‌ پيمان‌ 17 – 12 * شناخت‌ درآمد و هزينه‌هاي‌ پيمان‌ 25 – 18 * ساير…

نامه نمونه مدیریت در حسابرسی

استاندارد حسابداري شماره 4 ذخاير، بدهيهاي احتمالي و داراييهاي احتمالي

استاندارد حسابداري شماره 4 ذخاير، بدهيهاي احتمالي و داراييهاي احتمالي (تجدیدنظر شده 1384) (1) استاندارد حسابداری شماره 4 با عنوان ذخایر، بدهیهای احتمالی و داراییهای احتمالیکه در تاریخ تيرماه 1385 توسط مجمع عمومی سازمان حسابرسی تصویب شده است جایگزین استاندارد حسابداری شماره 4 با عنوان حسابداری پیشامدهای احتمالی مصوب 1379 می‌شود و الزامات آن در…

استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 22 گزارشگري‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌ بر اين‌، مخارج‌ ثابت‌ بااهميت‌ كه‌ در يك‌ دوره‌ مياني‌

استاندارد حسابداري‌ 22 گزارشگري‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌

استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 22 1 . هدف‌ استاندارد حسابداري‌22 تعيين‌ حداقل‌ محتواي‌ گزارش‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌ و تعيين‌ اصول‌ شناخت‌ و اندازه‌گيري‌ قابل‌ اعمال‌ در تهيه‌ صورتهاي‌ مالي‌ كامل‌ يا فشرده‌ ميان‌دوره‌اي‌ است‌. در استاندارد حسابداري‌22 گزارش‌ مالي‌ ميان‌دوره‌اي‌ به موقع‌ و قابل‌ اتكا، اطلاعات‌ مفيدي‌ در رابطه‌ با توان‌ كسب‌ سود و ايجاد جريانهاي‌ نقدي‌،…

آزمون رعایت حسابرسی

گزارشگری مالی

پيوست‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌
مفاهيم‌ نظري‌ گزارشگري‌ مالي‌

فهرست‌ مندرجات‌

شمـاره‌ بنـد
مقدمـه‌ 1 تا 10
هدف‌ و جايگاه‌ 1 تا 4
ديدگاه‌ كلي‌ 5
گزارشگري‌ مالي‌ و اجزاي‌ آن‌ 6 تا 7
دامنه‌ كاربرد 8 تا 9
واحد گزارشگر 10
ساير موارد 11

فصل‌ اول‌ ـ هدف‌ صورتهاي‌ مالي‌ 1-1 تا 13-1
استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ و نيازهاي‌ اطلاعاتي‌ آنان‌ 5-1 تا 6-1
وضعيت‌ مالي‌، عملكرد مالي‌ و انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ 7-1 تا 13-1

فصل‌ دوم‌ ـ خصوصيات‌ كيفي‌ اطلاعات‌ مالي 1-2 تا 35-2
كيفيت‌ اهميت‌ 6-2 تا 7-2
خصوصيات‌ كيفي‌ مرتبط‌ با محتواي‌ اطلاعات 8-2 تا 19-2
مربوط‌ بودن‌ 8-2 تا 11-2
ـ ارزش‌ پيش‌بيني‌ كنندگي‌ و تأييدكنندگي‌ 9-2 تا 10-2
ـ انتخاب‌ خاصه‌ 11-2
قابل‌ اتكا بودن‌ 12-2 تا 19-2
ـ بيان‌ صادقانه‌ 14-2 تا 15-2
ـ رجحان‌ محتوا برشكل‌ 16-2
ـ بي‌طرفي‌ 17-2
ـ احتياط‌ 18-2
ـ كامل‌ بودن‌ 19-2
خصوصيات‌ كيفي‌ مرتبط‌ با ارائـه‌ اطلاعات‌ 20-2 تا 29-2
قابل‌ مقايسه‌ بودن‌ 21-2 تا 26-2
ـ ثبات‌ رويه‌ 24-2
ـ افشائيات‌ 25-2 تا 26-2
قابل‌ فهم‌بودن‌ 27-2 تا 29-2
ـ ادغام‌ و طبقه‌بندي‌ اطلاعات‌ 28-2
ـ توان‌ استفاده‌كنندگان‌ 29-2
پيوست‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌
مفاهيم‌ نظري‌ گزارشگري‌ مالي‌

فهرست‌ مندرجات‌ (ادامه‌)

شمـاره‌ بنـد

محدوديتهاي‌ حاكم‌ بر خصوصيات‌ كيفي‌ اطلاعات‌ مالي‌ 30-2 تا 34-2
ـ موازنه‌ بين‌ خصوصيات‌ كيفي‌ 31-2 تا 32-2
ـ به‌ موقع‌ بودن‌ 33-2
ـ منفعت‌ و هزينه‌ 34-2
تصوير مطلوب‌ 35-2

فصل‌ سوم‌ ـ عناصر صورتهاي‌ مالي‌ 1-3 تا 50-3
داراييها و بدهيها 5-3 تا 34-3
داراييها 5-3 تا 18-3
ـ تعريف‌ دارايي‌ 5-3
ـ حقوق‌ و ساير راههاي‌ دستيابي‌ مشروع‌ 6-3 تا 10-3
ـ منافع‌ اقتصادي‌ آتي‌ 11-3 تا 14-3
ـ كنترل‌ توسط‌ واحد تجاري‌ 15-3 تا 16-3
ـ معاملات‌ يا ساير رويدادهاي‌ گذشته‌ 17-3
ـ مخاطره‌ 18-3
بدهيها 19-3 تا 28-3
ـ تعريف‌ بدهي 19-3 تا 23-3
ـ تعهدات‌ 24-3 تا 27-3
ـ معاملات‌ يا ساير رويدادهاي‌ گذشته‌ 28-3
ساير جنبه‌هاي‌ داراييها و بدهيها 29-3 تا 34-3
ـ قرينه‌ بودن‌ داراييها و بدهيها 29-3 تا 30-3
ـ تهاتر داراييها و بدهيها 31-3 تا 34-3
حقوق‌ صاحبان‌ سرمايه‌ 35-3 تا 42-3
درآمدها و هزينه‌ها 43-3 تا 44-3
آورده‌ و ستانده‌ صاحبان‌ سرمايه‌ 45-3 تا 50-3

پيوست‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌
مفاهيم‌ نظري‌ گزارشگري‌ مالي‌

فهرست‌ مندرجات‌ (ادامه‌)

شمـاره‌ بنـد

فصل‌ چهارم‌ ـ شناخت‌ در صورتهاي‌ مالي‌ 1-4 تا 50-4
مراحل‌ شناخت‌ 5-4 تا 8-4
معيارهاي‌ شناخت‌ 6-4 تا 10-4
شناخت‌ اوليه‌ 6-4
تجديد اندازه‌گيري‌ 7-4
قطع‌ شناخت‌ 8-4
شناخت‌ درآمد و هزينه‌ 9-4 تا 10-4
فرايند شناخت‌ 11-4 تا 27-4
رويدادهاي‌ گذشته‌ 11-4 تا 14-4
معاملات‌ 15-4 تا 21-4
رويدادهايي‌ غير از معاملات‌ 22-4 تا 24-4
قطع‌ شناخت‌ 25-4 تا 27-4
شناخت‌ درآمد و هزينه‌ 28-4 تا 36-4
شناخت‌ درآمد 28-4 تا 31-4
شناخت‌ هزينه‌ 32-4 تا 36-4
كافي‌ بودن‌ شواهد 37-4 تا 39-4
قابليت‌ اتكاي‌ كافي‌ 40-4 تا 50-4
اندازه‌گيري‌ برحسب‌ مبالغ‌ پولي 44-4 تا 45-4
ابهام‌ درباره‌ ميزان‌ منافع‌ 46-4 تا 49-4
وجود يك‌ مبلغ‌ حداقل‌ 50-4

فصل‌ پنجم‌ ـ اندازه‌گيري‌ در صورتهاي‌ مالي‌ 1-5 تا 35-5
نظامهاي‌ اندازه‌گيري 10-5 تا 30-5
بهاي‌ تمام‌ شده‌ تاريخي‌ 11-5 تا 18-5
ارزش‌ جاري‌ 19-5 تا 27-5
تعديل‌ از بابت‌ اثرات‌ تورم‌ عمومي 28-5 تا 30-5

نتيجه‌گيري‌ 31-5 تا 35-5
پيوست‌ شماره‌ يك‌ ـ تأثير نگهداشت‌ سرمايه‌ براندازه‌گيري‌ سود
پيوست‌ شماره‌ دو ـ مثالي‌ ساده‌ از يك‌ نظام‌ مبتني‌بر ارزش‌ جاري‌ واقعي‌

پيوست‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌
مفاهيم‌ نظري‌ گزارشگري‌ مالي‌

فهرست‌ مندرجات‌ (ادامه‌)

شمـاره‌ بنـد

فصل‌ ششم‌ ـ نحوه‌ ارائه‌ اطلاعات‌ در صورتهاي‌ مالي 1-6 تا 43-6
ويژگيهاي‌ صورتهاي‌ مالي‌ 5-6 تا 10-6
ادغام‌ اطلاعات‌ 6-6 تا 7-6
طبقه‌بندي 8-6 تا 9-6
ارتباط‌ متقابل‌ صورتهاي‌ مالي‌ 10-6
اجزاي‌ صورتهاي‌ مالي‌ 11-6 تا 17-6
صورتهاي‌ مالي‌ اساسي 11-6 تا 12-6
يادداشتهاي‌ توضيحي‌ صورتهاي‌ مالي 13-6 تا 16-6
اطلاعات‌ متمم‌ 17-6
ترازنامه‌ 18-6 تا 21-6
صورتهاي‌ عملكرد مالي 22-6 تا 37-6
صورت‌ جريان‌ وجوه‌ نقد 38-6 تا 40-6
انعطاف‌پذيري‌ مالي 41-6 تا 43-6

پيوست‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌
مفـاهيم‌ نظـري‌ گزارشگـري‌ مالي‌

مقدمـه‌

هدف‌ و جايگاه‌
1. جهت‌ دستيابي‌ به‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌ هماهنگ‌، وجود يك‌ مجموعه‌ پيوسته‌ از “اهداف‌” و “مباني‌” مرتبط‌ كه‌ بتواند ماهيت‌، نحوه‌ عمل‌ و حدود گزارشگري‌ مالي‌ را مشخص‌ كند لازم‌ است‌. چنين‌ مجموعه‌اي‌، همانند يك‌ قانون‌ پايه‌، در تدوين‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌ و حل‌ و فصل‌ مسائلي‌ كه‌ ممكن‌ است‌ در اين‌ راه‌ پيش‌ آيد، ملاك‌ عمل‌ قرار خواهد گرفت‌. علاوه‌بر مزيت‌ فوق‌، وجود يك‌ مجموعه‌ از مفاهيم‌ نظري‌، به‌ تعيين‌ حدود قضاوت‌ حرفه‌اي‌ در تهيه‌ صورتهاي‌ مالي‌ و محدودكردن‌ رويه‌هاي‌ حسابداري‌ به‌منظور افزايش‌ قابل‌ مقايسه‌ بودن‌ اطلاعات‌ مالي‌ كمك‌ خواهد كرد.

2. از آنجا كه‌ مفاهيم‌ نظري‌، به‌ عنوان‌ يك‌ نظام‌ منسجم‌ از اهداف‌ و مباني‌ مرتبط‌، به‌منظور تهيه‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌ هماهنگ‌ و تعيين‌ حدود قضاوت‌ حرفه‌اي‌ در تهيه‌ و ارائه‌ صورتهاي‌ مالي‌ تدوين‌ مي‌شود لذا طبعاً نمي‌تواند تحت‌ تأثير الزامات‌ حسابداري‌ مقرر در قوانين‌ آمره‌ قرار گيرد بلكه‌ ممكن‌ است‌ برخي‌ اصول‌ مندرج‌ در آن‌ از الزامات‌ قانوني‌ فراتر رود. بديهي‌ است‌ الزامات‌ حسابداري‌ مقرر در قوانين‌ آمره‌ در تدوين‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌ مدنظر قرار خواهد گرفت‌ تا سازگاري‌ لازم‌ بين‌ رويه‌هاي‌ حسابداري‌ مندرج‌ در قانون‌ و نحوه‌ عمل‌ طبق‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌ ايجاد گردد.

3. در موارد محدودي‌ ممكن‌ است‌ بنابه‌ ملاحظات‌ عملي‌، بين‌ اين‌ مجموعه‌ و يك‌ استاندارد حسابداري‌ سازگاري‌ كامل‌ وجود نداشته‌ باشد. در چنين‌ حالاتي‌ الزامات‌ استاندارد حسابداري‌ برالزامات‌ مفاهيم‌ نظري‌ گزارشگري‌ مالي‌ برتري‌ خواهد داشت‌.

4. مفاهيم‌ نظري‌ گزارشگري‌ مالي‌ يك‌ استاندارد حسابداري‌ نيست‌ و لذا براي‌ مسائل‌ خاص‌ مربوط‌ به‌ اندازه‌گيري‌ يا افشا، استانداردي‌ تعيين‌ نمي‌كند. معهذا از طريق‌ فراهم‌آوردن‌ اطلاعاتي‌ درمورد ديدگاه‌ بكار گرفته‌ شده‌ در تدوين‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌، اين‌ مجموعه‌ دررابطه‌ با تهيه‌، حسابرسي‌ و استفاده‌ از صورتهاي‌ مالي‌ مفيد خواهد بود. به‌علاوه‌ مباني‌ مندرج‌ در اين‌ مجموعه‌ به‌عنوان‌ نقطه‌ اتكايي‌ براي‌ حل‌ و فصل‌ طيفي‌ از مسائل‌ حسابداري‌ كه‌ در مورد آنها استاندارد خاص‌ ارائه‌ نگرديده‌ است‌، كاربرد خواهد داشت‌.

ديدگاه‌ كلي‌
5 . در تدوين‌ مفاهيم‌ نظري‌ حاضر، از ميان‌ مفاهيم‌ گوناگون‌ سود، مفهوم‌ مبتني‌بر “نگهداشت‌ سرمايه‌” كه‌ متكي‌ بر مباني‌ اقتصادي‌ است‌ مورد پذيرش‌ قرار گرفته‌ است‌. اين‌ نظريه‌ كه‌ در محافل‌ حرفه‌اي‌ جهان‌ نيز مقبوليت‌ يافته‌ است‌، درآمدها و هزينه‌ها را ناشي‌ از تغييرات‌ در داراييها و بدهيها تلقي‌ مي‌كند و تطابق‌ منطقي‌ آنها را تنها در پرتو ارائه‌ تعاريف‌ دقيق‌ و روشني‌ از داراييها و بدهيها ممكن‌ مي‌داند.

گزارشگري‌ مالي‌ و اجزاي‌ آن‌
6. محصول‌ نهايي‌ فرايند حسابداري‌ مالي‌، ارائـه‌ اطلاعات‌ مالي‌ به‌ استفاده‌كنندگان‌ مختلف‌، اعم‌ از استفاده‌كنندگان‌ داخلي‌ و استفاده‌كنندگان‌ خارج‌ از واحد تجاري‌، در قالب‌ گزارشهاي‌ حسابداري‌ است‌. آن‌ گروه‌ از گزارشهاي‌ حسابداري‌ كه‌ با هدف‌ تأمين‌ نيازهاي‌ اطلاعاتي‌ استفاده‌كنندگان‌ خارج‌ از واحد تجاري‌ تهيه‌ و ارائه‌ مي‌شود، در حيطه‌ عمل‌ گزارشگري‌ مالي‌ قرار مي‌گيرد.

7. صورتهاي‌ مالي‌، بخش‌ اصلي‌ فرايند گزارشگري‌ مالي‌ را تشكيل‌ مي‌دهد. درحال‌ حاضر يك‌ مجموعه‌ كامل‌ صورتهاي‌ مالي‌ شامل‌ ترازنامه‌، صورت‌ سود و زيان‌، صورت‌ سود و زيان‌ جامع‌ و صورت‌ جريان‌ وجوه‌ نقد (كه‌ از اين‌ به‌ بعد صورتهاي‌ مالي‌ اساسي‌ ناميده‌ مي‌شود) و يادداشتهاي‌ توضيحي‌ مي‌باشد. ديگر موارد تشكيل‌دهنده‌ گزارشگري‌ مالي‌ مواردي‌ از قبيل‌ گزارش‌ مديران‌ درباره‌ فعاليت‌ واحد تجاري‌ و گزارش‌ تحليلي‌ مديران‌ مي‌باشد كه‌ همراه‌ با گزارش‌ حسابرس‌ مستقل‌ (و حسب‌ مورد گزارش‌ بازرس‌ قانوني‌) و صورتهاي‌ مالي‌ مجموعه‌اي‌ تحت‌ عنوان‌ گزارش‌ مالي‌ سالانه‌ را تشكيل‌ مي‌دهد. ساير گزارشهاي‌ مالي‌ كه‌ به‌طور موردي‌ و با اهداف‌ خاص‌ تهيه‌ مي‌شود دربرگيرنده‌ مواردي‌ از قبيل‌ گزارشهاي مالي تهيه‌ شده‌ به‌منظور دريافت‌ تسهيلات‌ مالي‌ از بانكها، گزارش‌ توجيهي‌ هيئت‌ مديره‌ جهت‌ افزايش‌ سرمايه‌ در مورد شركتهاي‌ سهامي‌ و اظهارنامه‌ مالياتي‌ مي‌باشد.

دامنه‌ كاربرد
8. دامنه‌ كاربرد اين‌ مجموعه‌، صورتهاي‌ مالي‌ با مقاصد عمومي‌ (كه‌ ازاين‌ به‌ بعد صورتهاي‌ مالي‌ ناميده‌ مي‌شود) مي‌باشد. اين‌ صورتهاي‌ مالي‌ حداقل‌ به‌طور سالانه‌ و در راستاي‌ رفع‌ نيازهاي‌ مشترك‌ اطلاعاتي‌ طيف‌ وسيعي‌ از استفاده‌كنندگان‌ تهيه‌ و ارائه‌ مي‌شود. ساير گزارشهاي‌ مالي‌ از جمله‌ گزارشهاي‌ مالي‌ با اهداف‌ خاص‌، جزء صورتهاي‌ مالي‌ تلقي‌ نمي‌شود. معهذا برخي‌ مباني‌ اين‌ مجموعه‌ با تهيه‌ و ارائـه‌ چنين‌ گزارشهايي‌، تا آنجا كه‌ متكي‌ به‌ فرايند حسابداري‌ مالي‌ است‌، ارتباط‌ پيدا مي‌كند.

9. مفاهيم‌ نظري‌ حاضر در مورد صورتهاي‌ مالي‌ كليه‌ واحدهاي‌ تجاري‌ (انتفاعي‌) اعم‌ از اينكه‌ در بخش‌ خصوصي‌ يا عمومي‌ فعاليت‌ كنند كاربرد دارد. بدين‌ ترتيب‌ اين‌ مجموعه‌ معطوف‌ به‌ واحدهاي‌ انتفاعي‌ است‌ ليكن‌ عمدتاً در مورد واحدهاي‌ غير انتفاعي‌ نيز قابل‌ اعمال‌ است‌. خصوصيات‌ كيفي‌ اطلاعات‌ مالي‌ كه‌ در بخش‌ ديگري‌ از اين‌ مجموعه‌ تشريح‌ گرديده‌ است‌، به‌طور يكسان‌ در مورد واحدهاي‌ انتفاعي‌ و غيرانتفاعي‌ قابل‌ اعمال‌ است‌. ساير بخشهاي‌ اين‌ مجموعه‌ با درجات‌ متفاوتي‌ از تأكيد در اعمال‌ آنها، در مورد واحدهاي‌ غيرانتفاعي‌، بكار گرفته‌ مي‌شود. دراين‌ارتباط‌، طيف‌ استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ گسترده‌تر مي‌گردد تا اعضا و اعانه‌دهندگان‌، تأمين‌كنندگان‌ منابع‌، مشتريان‌ يا دريافت‌كنندگان‌ كالاها و خدمات‌ و تشكيلات‌ نظارتي‌ را دربر گيرد. همچنين‌ اطلاعات‌ در مورد رعايت‌ قراردادها و هرگونه‌ محدوديت‌ در استفاده‌ از وجوه‌ اهميت‌ بيشتري‌ مي‌يابد و تأكيـد بر رقـم‌ سود، جاي‌ خود را به‌ تأكيد برمعيارهاي‌ عملكرد مالي‌ و غيرمالي‌ متفاوتي‌ مي‌دهد.

واحد گزارشگر
10. گزارشگري‌ مالي‌ منعكس‌كننده‌ حسابدهي‌ واحد تجاري‌ در قبال‌ منابع‌ آن‌ است‌ و از اين‌ رو مبنايي‌ براي‌ ارزيابي‌ وظيفه‌ مباشرت‌ مديريت‌ و اتخاذ تصميمات‌ اقتصادي‌ فراهم‌ مي‌آورد. صورتهاي‌ مالي‌ به‌عنوان‌ بخش‌ اصلي‌ فرايند گزارشگري‌ مالي‌، به‌ استفاده‌كنندگان‌ مختلف‌ درارزيابي‌ وضعيت‌ مالي‌، عملكرد مالي‌ و انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ واحد تجاري‌ يعني‌ “واحدگزارشگر” ياري‌ مي‌رساند. “واحدگزارشگر” به‌ يك‌ واحد تجاري‌ منفرد يا گروه‌ واحدهاي‌ تجاري‌ اطلاق‌ مي‌شود كه‌ موضوع‌ يك‌ مجموعه‌ صورتهاي‌ مالي‌ مشخص‌ است‌ كه‌ بنابر الزامات‌ قانوني‌، قراردادي‌ يا عرفي‌ و به‌منظور رفع‌ نيازهاي‌ اطلاعاتي‌ استفاده‌كنندگان‌ تهيه‌ و ارائه‌ مي‌شود.

ساير موارد
11. مطالبي‌ كه‌ در اين‌ مجموعه‌ با حروف‌ پررنگ‌ مشخص‌ شده‌ است‌ مفاهيم‌ اصلي‌ را تشكيل‌ مي‌دهد و ساير مطالب‌ جنبه‌ توصيفي‌، تكميلي‌ و پشتيبان‌ دارد.

پيوست‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌
مفاهيم‌ نظري‌ گزارشگري‌ مالي‌

فصل‌ اول‌
هدف‌ صورتهاي‌ مالي‌

1ـ1. هدف‌ صورتهاي‌ مالي‌ عبارت‌ از ارائـه‌ اطلاعاتي‌ تلخيص‌ و طبقه‌بندي‌ شده‌ درباره‌ وضعيت‌ مالي‌، عملكرد مالي‌ و انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ واحد تجاري‌ است‌ كه‌ براي‌ طيفي‌ گسترده‌ از استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ در اتخاذ تصميمات‌ اقتصادي‌ مفيد واقع‌ گردد.

2ـ1. صورتهاي‌ مالي‌ همچنين‌ نتايج‌ وظيفه‌ مباشرت‌ مديريت‌ يا حسابدهي‌ آنها را در قبال‌ منابعي‌ كه‌ دراختيارشان‌ قرار گرفته‌ منعكس‌ مي‌كند. استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌، براي‌ اتخاذ تصميمات‌ اقتصادي‌، غالباً خواهان‌ ارزيابي‌ وظيفه‌ مباشرت‌ يا حسابدهي‌ مديريت‌ مي‌باشند. تصميمات‌ اقتصادي‌ مزبور به‌ عنوان‌ نمونه‌ شامل‌ مواردي‌ از قبيل‌ فروش‌ يا حفظ‌ سرمايه‌گذاري‌ در واحد تجاري‌ و انتخاب‌ مجدد يا جايگزيني‌ مديران‌ مي‌باشد.

3ـ1. از آنجا كه‌ صورتهاي‌ مالي‌ عمدتاً بيانگر اثرات‌ مالي‌ رويدادهاي‌ گذشته‌ است‌ و لزوماً دربرگيرنده‌ اطلاعات‌ غيرمالي‌ نيست‌، تمام‌ اطلاعات‌ مورد لزوم‌ استفاده‌كنندگان‌ را جهت‌ اتخاذ تصميمات‌ اقتصادي‌ فراهم‌ نمي‌آورد. بااين‌حال‌، صورتهاي‌ مالي‌ نيازهاي‌ اطلاعاتي‌ مشترك‌ اغلب‌ استفاده‌كنندگان‌ را رفع‌ مي‌كند.

4ـ1. اطلاعات‌ ارائه‌ شده‌ در صورتهاي‌ مالي‌ مشمول‌ محدوديتهاي‌ مختلف‌ ديگري‌ نيز هست‌. اطلاعات‌ مالي‌ تحت‌ تأثير ابهامات‌ موجود قرار مي‌گيرد زيرا دربرگيرنده‌ براوردها بوده‌ و اثر معاملات‌ بين‌ دوره‌هاي‌ مالي‌ مشخص‌ تخصيص‌ يافته‌ است‌. اطلاعاتي‌ را كه‌ نمي‌توان‌ برحسب‌ واحد پول‌ بيان‌ كرد در متن‌ صورتهاي‌ مالي‌ قابل‌ انعكاس‌ نمي‌باشد. به‌علاوه‌، اطلاعـات‌ منـدرج‌ در صورتهـاي‌ مالي‌ عمدتـاً تاريخي‌ است‌، زيرا مرتبط‌ بـا وضعيت‌ مالي‌ دريك‌ تاريخ‌ معين‌ و عملكرد مالي‌ و انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ براي‌ يك‌ دوره‌ گذشته‌ مي‌باشد.

استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ و نيازهاي‌ اطلاعاتي‌ آنان‌
5 ـ1. استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ به‌ اشخاصي‌ اطلاق‌ مي‌شود كه‌ جهت‌ رفع‌ نيازهاي‌ اطلاعاتي‌ متفاوت‌ خود از صورتهاي مالي‌ استفاده‌ مي‌كنند. تأمين‌ نيازهاي‌ اطلاعاتي‌ تمام‌ استفاده‌كنندگان‌ توسط‌ صورتهاي‌ مالي‌ امكان‌پذير نيست‌ ولي‌ نيازهايي‌ وجود دارد كه‌ براي‌ همه‌ استفاده‌كنندگان‌ مشترك‌ است‌ . بالاخص‌ همه‌ استفاده‌كنندگان‌ به‌ نوعي‌ به‌ وضعيت‌ مالي‌ ، عملكرد مالي‌ و انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ واحد تجاري‌ علاقه‌مند هستند . اعتقاد براين‌ است‌ كه‌ هرگاه‌ صورتهاي‌ مالي‌ معطوف‌ به‌ تأمين‌ نيازهاي‌ اطلاعاتي‌ سرمايه‌گذاران‌ باشد ، اكثر نيازهاي‌ ساير استفاده‌كنندگان‌ را نيز در حد توان‌ برآورده‌ مي‌كند . به‌عبارت‌ ديگر اطلاعات‌ تهيه‌ شده‌ براي‌ سرمايه‌گذاران‌ ، به‌ عنوان‌ يك‌ مرجع‌ اطلاعاتي‌ براي‌ ساير استفاده‌كنندگان‌ نيز مفيد است‌ چرا كه‌ اينان‌ مي‌توانند اطلاعات‌ مشخص‌تري‌ را كه‌ در معاملات‌ خود با واحد تجاري‌ بدست‌ مي‌آورند با اين‌ مرجع‌ اطلاعاتي‌ بسنجند . استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ و نيازهاي‌ اطلاعاتي‌ آنها به‌ شرح‌ زير است‌ :

الف‌ ـ سرمايه‌گذاران‌:
سرمايه‌گذاران‌ به‌ عنوان‌ تأمين‌كنندگان‌ سرمايه‌ متضمن‌ ريسك‌ واحد تجاري‌ و مشـاوريـن‌ آنـان‌ علاقه‌منـد بـه‌ اطـلاعـاتـي‌ در مـورد ريسـك‌ ذاتـي‌ و بـازده‌ سرمايه‌گذاريهاي‌ خود مي‌باشند . اينان‌ به‌ اطلاعاتي‌ نياز دارند كه‌ براساس‌ آن‌ بتوانند در مورد خريد ، نگهداري‌ يا فروش‌ سهام‌ تصميم‌گيري‌ كنند و عملكرد مديريت‌ واحد تجاري‌ و توان‌ واحد تجاري‌ را جهت‌ پرداخت‌ سود سهام‌ مورد ارزيابي‌ قرار دهند .
ب‌ ـ اعطاكنندگان‌ تسهيلات‌ مالي‌ :
اعطاكننندگان‌ تسهيلات‌ مالي‌ علاقه‌مند به‌ اطلاعاتي‌ هستند كه‌ براساس‌ آن‌ بتوانند توان‌ واحد تجاري‌ را در بازپرداخت‌ به‌موقع‌ اصل‌ و متفرعات‌ تسهيلات‌ دريافتي‌ ارزيابي‌ كنند.
ج‌ ـ تأمين‌كنندگان‌ كالا و خدمات‌ و ساير بستانكاران‌:
تأمين‌كنندگان‌ كالا و خدمات‌ و ساير بستانكاران‌ به‌ اطلاعاتي‌ علاقه‌مند هستند كه‌ آنها را در اتخاذ تصميم‌ در زمينه‌ فروش‌ كالا و خدمات‌ به‌ واحد تجاري‌ و ارزيابي‌ توان‌ واحد تجاري‌ جهت‌ بازپرداخت‌ بدهيهاي‌ خود در سررسيد، ياري‌ رساند. بستانكاران‌ تجاري‌ برعكس‌ اعطاكنندگان‌ تسهيلات‌ مالي‌ به‌ وضعيت‌ واحد تجاري‌ در كوتاه‌مدت‌ علاقه‌مند هستند مگر آنكه‌ واحد تجاري‌ از مشتريان‌ عمده‌ آنان‌ بوده‌ و ادامه‌ فعاليت‌ آنان‌ به‌ تداوم‌ معاملات‌ با واحد تجاري‌ متكي‌ باشد.
د ـ مشتريان‌ :
علاقه‌ مشتريان‌ به‌ كسب‌ اطلاعات‌ در مورد تداوم‌ فعاليت‌ واحد تجاري‌ است‌، بالاخص‌ زماني‌ كه‌ رابطه‌ آنان‌ با واحد تجاري‌ بلندمدت‌ بوده‌ يا اينكه‌ درحد قابل‌ ملاحظه‌اي‌ به‌ محصولات‌ و خدمات‌ واحد تجاري‌ وابسته‌ باشند.
ه ـ كاركنان‌ واحد تجاري‌ :
كاركنان‌ و نمايندگان‌ آنها به‌ اطلاعاتي‌ در مورد ثبات‌ و سودآوري‌ كارفرمايان‌ خود علاقه‌مندند. اينان‌ همچنين‌ علاقه‌مند به‌ اطلاعاتي‌ هستند كه‌ آنها را در ارزيابي‌ توان‌ واحد تجاري‌ مبني‌بر تأمين‌ حقوق‌ و مزايا، ايجاد فرصتهاي‌ شغلي‌ و پرداخت‌ مزاياي‌ پايان‌ خدمت‌ ياري‌ دهد.
و ـ دولت‌ و مؤسسات‌ دولتي‌ :
دولت‌ و مؤسسات‌ تابع‌ آن‌ در رابطه‌ با تخصيص‌ منابع‌ علاقه‌مند به‌ فعاليتهاي‌ واحد تجاري‌ هستند. اينان‌ همچنين‌ براي‌ تنظيم‌ فعاليتهاي‌ واحدهاي‌ تجاري‌، تعيين‌ سياستهاي‌ مالياتي‌ و تشخيص‌ ماليات‌ و نيز تهيه‌ آمار ملي‌ به‌ اطلاعات‌ نياز دارند.
ز ـ جامعه‌ به‌طور اعم‌ :
آحاد جامعه‌ به‌ طرق‌ مختلف‌ تحت‌ تأثيـر واحدهـاي‌ تجـاري‌ قرار مي‌گيرند. به‌طور مثـال‌، واحدهـاي‌ تجـاري‌ ممكن‌ است‌ در اقتصـاد محلي‌ از طريق‌ ايجـاد اشتغـال‌ و استفـاده‌ از محصولات‌ فروشندگان‌ محلي‌ نقش‌ قابل‌ ملاحظـه‌اي‌ ايفاكنند. از طريق‌ ارائـه‌ اطلاعـات‌ در مورد رونـدهـا و تحولات‌ اخيـر در رشـد واحـد تجاري‌ و طيف‌فعاليتهاي‌ آن‌، صورتهـاي‌ مالي‌ مي‌تواند براي‌ آحاد جامعه‌ مفيد باشد.
ح‌ ـ ساير استفاده‌كنندگان‌ :
اشخاص‌ ديگري‌ كه‌ عمدتاً به‌ ارائـه‌ انواع‌ خدمات‌ به‌ استفاده‌كنندگان‌ فوق‌الذكر بالاخص‌ سرمايه‌گذاران‌ اشتغال‌ دارند، جهت‌ رفع‌ برخي‌ نيازهاي‌ اطلاعاتي‌ خود به‌ صورتهاي‌ مالي‌ تكيه‌ مي‌كنند. اشخاص‌ مزبور ازجمله‌ شامل‌ بورس‌ اوراق‌ بهادار، كارگزاران‌ بورس‌، تحليل‌گران‌ مالي‌ و پژوهشگران‌ مي‌باشند.

6ـ1. مديريت‌ واحد تجاري‌ مسئول‌ تهيه‌ و ارائـه‌ صورتهاي‌ مالي‌ مي‌باشد. مديريت‌ به‌ شكل‌ و محتواي‌ صورتهاي‌ مالي‌ علاقه‌مند است‌ زيرا اين‌ صورتها ابزار اصلي‌ انتقال‌ اطلاعات‌ مالي‌ در مورد واحد تجاري‌ به‌ اشخاص‌ خارج‌ از آن‌ است‌. مديريت‌ از اطلاعات‌ اضافي‌ در انجام‌ وظايف‌ برنامه‌ريزي‌، تصميم‌گيري‌ و كنترل‌ كمك‌ مي‌گيرد و قادر است‌ شكل‌ و محتواي‌ چنين‌ اطلاعات‌ اضافي‌ را در راستاي‌ رفع‌ نيازهاي‌ خود تعيين‌ كند. گزارش‌ چنين‌ اطلاعاتي‌ خارج‌ از دامنه‌ كاربرد اين‌ مجموعه‌ است‌. معهذا اطلاعات‌ مندرج‌ در صورتهاي‌ مالي‌ منتشره‌ بايستي‌ با اطلاعات‌ مورد استفاده‌ مديريت‌ جهت‌ ارزيابي‌ وضعيت‌ مالي‌، عملكرد مالي‌ و انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ واحد تجاري‌ در تضاد نباشد.

وضعيت‌ مالي‌، عملكرد مالي‌ و انعطاف‌پذيري‌ مالي‌
7ـ1. اتخاذ تصميمات‌ اقتصادي‌ توسط‌ استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ مستلزم‌ ارزيابي‌ توان‌ واحد تجاري‌ جهت‌ ايجاد وجه‌ نقد و زمان‌ و قطعيت‌ ايجاد آن‌ است‌. اين‌ توان‌ در نهايت‌، تعيين‌كننده‌ ظرفيت‌ واحد تجاري‌ جهت‌ انجام‌ پرداختهايي‌ از قبيل‌ پرداخت‌ حقوق‌ و مزايا به‌ كاركنان‌، پرداخت‌ به‌ تأمين‌كنندگان‌ كالا و خدمات‌، پرداخت‌ مخارج‌ مالي‌، انجام‌ سرمايه‌گذاري‌، بازپرداخت‌ تسهيلات‌ دريافتي‌ و توزيع‌ سود بين‌ صاحبان‌ سرمايه‌ است‌. ارزيابي‌ توان‌ ايجاد وجه‌ نقد از طريق‌ تمركز بر وضعيت‌ مالي‌، عملكرد مالي‌ و جريانهاي‌ نقدي‌ واحد تجاري‌ و استفاده‌ از آنها در پيش‌بيني‌ جريانهاي‌ نقدي‌ مورد انتظار و سنجش‌ انعطاف‌پذيري‌ مالي‌، تسهيل‌ مي‌گردد.

8 ـ1. وضعيت‌ مالي‌ يك‌ واحد تجاري‌ دربرگيرنده‌ منابع‌ اقتصادي‌ تحت‌ كنترل‌ آن‌، ساختار مالي‌ آن‌، ميزان‌ نقدينگي‌ و توان‌ بازپرداخت‌ بدهيها و ظرفيت‌ سازگاري‌ آن‌ با تغييرات‌ محيط‌ عملياتي‌ است‌. اطلاعات‌ درباره‌ وضعيت‌ مالي‌ در ترازنامه‌ ارائه‌ مي‌شود. اطلاعات‌ درباره‌ منابع‌ اقتصادي‌ تحت‌ كنترل‌ واحد تجاري‌ و كاربرد اين‌ منابع‌ در گذشته‌ براي‌ پيش‌بيني‌ توانايي‌ واحد تجاري‌ جهت‌ ايجاد وجه‌ نقد از اين‌ منابع‌ در آينده‌ مفيد است‌. اطلاعات‌ در مورد ساختار مالي‌ براي‌ پيش‌بيني‌ نيازهاي‌ استقراضي‌ آتي‌ و چگونگي‌ توزيع‌ سودها و جريانهاي‌ نقدي‌ آتي‌ بين‌افراد ذيحق‌ در واحد تجاري‌ مفيد است‌. اين‌ اطلاعات‌ همچنين‌ براي‌ پيش‌بيني‌ ميزان‌ موفقيت‌ احتمالي‌ واحد تجاري‌ جهت‌ دستيابي‌ به‌ تسهيلات‌ مالي‌ بيشتر مفيد مي‌باشد. اطلاعات‌ در مورد نقدينگي‌ و توانايي‌ بازپرداخت‌ بدهيها براي‌ پيش‌بيني‌ توان‌ واحد تجاري‌ جهت‌ ايفاي‌ تعهدات‌ مالي‌ خود در سررسيد مفيد است‌. “نقدينگي‌” به‌ فراهم‌بودن‌ وجه‌ نقد در آينده‌ نزديك‌ پس‌ از احتساب‌ تعهدات‌ مالي‌ تا آن‌ زمان‌ اطلاق‌ مي‌شود. “توان‌ بازپرداخت‌ بدهيها” به‌ فراهم‌بودن‌ وجه‌ نقد جهت‌ ايفاي‌ تعهدات‌ مالي‌ در سررسيد و طي‌ مدتي‌ بالنسبه‌ فراتر از آينده‌ نزديك‌ اطلاق‌ مي‌شود. اطلاعات‌ مربوط‌ به‌ ظرفيت‌ سازگاري‌ با تغييرات‌ محيط‌ عملياتي‌ براي‌ ارزيابي‌ ميزان‌ ريسك‌ تحمل‌ زيان‌ يا كسب‌ منافع‌ از تغييرات‌ غيرمنتظره‌ مفيد مي‌باشد. اين‌ ظرفيت‌ به‌ انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ نيز مربوط‌ مي‌باشد.

9ـ1. عملكرد مالي‌ واحد تجاري‌ دربرگيرنده‌ بازده‌ حاصل‌ از منابع‌ تحت‌ كنترل‌ واحد تجاري‌ است‌. اطلاعات‌ درباره‌ عملكرد مالي‌ درصورت‌ سود و زيان‌ و صورت‌ سود و زيان‌ جامع‌ ارائه‌ مي‌شود. اطلاعات‌ در مورد عملكرد مالي‌ و تغييرپذيري‌ آن‌ براي‌ پيش‌بيني‌ ظرفيت‌ واحد تجاري‌ جهت‌ استفاده‌ مؤثر از منابع‌ موجود آن‌ و قضاوت‌ درباره‌ ميزان‌ اثربخشي‌ استفاده‌ احتمالي‌ از منابع‌ اضافي‌ توسط‌ واحد تجاري‌ است‌.

10ـ1. اطلاعات‌ در مورد جريانهاي‌ نقدي‌ درصورت‌ جريان‌ وجوه‌ نقد ارائه‌ مي‌شود. اين‌ اطلاعات‌ از جنبه‌اي‌ ديگر عملكرد مالي‌ واحد تجاري‌ را از طريق‌ انعكاس‌ مبالغ‌ و منابع‌ اصلي‌ جريانهاي‌ ورودي‌ و خروجي‌ وجه‌ نقد به‌ نمايش‌ مي‌گذارد. اطلاعات‌ موصوف‌ جهت‌ ارزيابي‌ ميزان‌ تأثير عملكرد مالي‌ واحد تجاري‌ برجريانهاي‌ نقدي‌ آن‌ مفيد مي‌باشد و بالاخص‌ در راستاي‌ ارزيابي‌ انعطاف‌پذيري‌ مالي‌، مربوط‌ تلقي‌ مي‌شود.

11ـ1. انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ عبارت‌ از توانايي‌ واحد تجاري‌ مبني‌بر اقدام‌ مؤثر جهت‌ تغيير ميزان‌ و زمان‌ جريانهاي‌ نقدي‌ آن‌ مي‌باشد به‌ گونه‌اي‌ كه‌ واحد تجاري‌ بتواند درقبال‌ رويدادها و فرصتهاي‌ غيرمنتظره‌ واكنش‌ نشان‌ دهد. مجموعه‌ صورتهاي‌ مالي‌، اطلاعاتي‌ را كه‌ جهت‌ ارزيابي‌ انعطاف‌پذيري‌ واحد تجاري‌ مفيد است‌ منعكس‌ مي‌كند. انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ واحد تجاري‌ را قادر مي‌سازد تا از فرصتهاي‌ غيرمنتظره‌ سرمايه‌گذاري‌ به‌خوبي‌ بهره‌ گيرد و در دوراني‌ كه‌ جريانهاي‌ نقدي‌ حاصل‌ از عمليات‌ مثلاً بدليل‌ كاهش‌ غيرمنتظره‌ در تقاضا براي‌ محصولات‌ توليدي‌ واحد تجاري‌ در سطح‌ پايين‌ و احتمالاً منفي‌ قرار دارد به‌ حيات‌ خود ادامه‌ دهد.

12ـ1. توضيحـات‌ مكمل‌ درارتبـاط‌ با وضعيت‌ مالي‌، عملكرد مالي‌ و انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ دريادداشتهاي‌ توضيحي‌ ارائـه‌ مي‌شود كـه‌ جزء لاينفك‌ صورتهـاي‌ مالي‌ محسوب‌ مي‌گردد.

13ـ1. اجزاي‌ صورتهاي‌ مالي‌ با يكديگر ارتباط‌ متقابل‌ دارند زيرا منعكس‌كننده‌ جنبه‌هاي‌ مختلف‌ معاملات‌ يا ساير رويدادهاي‌ يكسان‌ مي‌باشند. اگرچه‌ هريك‌ از صورتهاي‌ مالي‌، اطلاعاتي‌ را كه‌ با ديگر صورتها متفاوت‌ است‌ ارائه‌ مي‌كند، احتمالاً هيچ‌ يك‌ از صورتها تنها در خدمت‌ يك‌ هدف‌ واحد نيست‌ يا همه‌ اطلاعات‌ لازم‌ براي‌ نيازهاي‌ خاص‌ استفاده‌كنندگان‌ را فراهم‌ نمي‌آورد. به‌طور مثال‌ صورت‌ سود و زيان‌ اطلاعاتي‌ را در مورد ميزان‌ سود دوره‌ ارائه‌ مي‌كند، ليكن‌ اطلاعات‌ مندرج‌ در ترازنامه‌ و صورت‌ جريان‌ وجوه‌ نقد به‌ ارزيابي‌ اين‌ امر كه‌ آيا اين‌ سود، بازده‌ معقولي‌ است‌ يا خير و ميزاني‌ كه‌ اين‌ سود بيانگر بازده‌ نقدي‌ است‌، كمك‌ مي‌كند.

پيوست‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌
مفاهيـم‌ نظري‌ گزارشگـري‌ مالـي‌
فصل‌ دوم‌
خصوصيات‌ كيفي‌ اطلاعات‌ مالي‌

1ـ2. خصوصيات‌ كيفي‌ به‌ خصوصياتي‌ اطلاق‌ مي‌شود كه‌ موجب‌ مي‌گردد اطلاعات‌ ارائه‌ شده‌ در صورتهاي‌ مالي‌ براي‌ استفاده‌كنندگان‌ در راستاي‌ ارزيابي‌ وضعيت‌ مالي‌، عملكرد مالي‌ و انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ واحد تجاري‌ مفيد واقع‌ شود.

2ـ2. برخي‌ خصوصيات‌ كيفي‌ به‌ محتواي‌ اطلاعات‌ مندرج‌ در صورتهاي‌ مالي‌ و برخي‌ ديگر به‌ چگونگي‌ ارائـه‌ اين‌ اطلاعات‌ مربوط‌ مي‌شود.

3ـ2. خصوصيات‌ كيفي‌ اصلي‌ مرتبط‌ با محتواي‌ اطلاعات‌، ” مربوط‌ بودن‌ ” و ” قابل‌ اتكابودن‌ ” است‌. هرگاه‌ اطلاعات‌ مالي‌ مربوط‌ و قابل‌ اتكا نباشد، مفيد نخواهد بود. مربوط‌بودن‌ و قابل‌ اتكابودن‌ خود متشكل‌ از خصوصيات‌ ديگري‌ است‌ كه‌ در بندهاي‌ 8ـ2 الي‌ 19ـ2 مطرح‌ مي‌شود.

4ـ2. خصوصيات‌ كيفي‌ اصلي‌ مرتبط‌ با ارائه‌ اطلاعات‌، ” قابل‌ مقايسه‌بودن‌ ” و ” قابل‌ فهم‌بودن‌ ” است‌. حتي‌ اگر اطلاعات‌ مربوط‌ و قابل‌ اتكا باشد، مفيد بودن‌ آن‌ درصورت‌ قابل‌ مقايسه‌نبودن‌ و قابل‌ فهم‌نبودن‌ دچار محدوديت‌ خواهد بود. خصوصيات‌ كيفي‌ قابل‌ مقايسه‌ بودن‌ و قابل‌ فهم‌بودن‌، برمفيدبودن‌ اطلاعات‌ مي‌افزايد و در بندهاي‌ 20ـ2 الي‌ 29ـ2 مطرح‌ مي‌شود.

5 ـ2. رابطه‌ بين‌ خصوصيات‌ كيفي‌ در شكل‌ صفحه‌ بعدنمايش‌ يافته‌ است‌.

كيفيت‌ “اهميت‌”
6ـ2. اهميت‌ يك‌ كيفيت‌ آستانه‌اي‌ است‌. اهميت‌ به‌ جاي‌ اينكه‌ يك‌ خصوصيت‌ كيفي‌ اصلي‌ لازم‌ براي‌ اطلاعات‌ باشد يك‌ نقطه‌ انقطاع‌ است‌ و بايد قبل‌ از ساير خصوصيات‌ كيفي‌ اطلاعات‌ مورد توجه‌ قرار گيرد. اگر اطلاعات‌ بااهميت‌ نباشد نيازي‌ به‌ بررسي‌ بيشتر آن‌ نيست‌.

مفاهيـم‌ نظري‌ گزارشگـري‌ مالـي‌

رابطه بين خصوصيات كيفي اطلاعات مالي

اطلاعاتي كه حائز اهميت نيست نمي¬تواند مفيد باشد كيفيت آستانه¬اي

نوعي موازنه خصوصيات كيفي اصلي مرتبط با محتواي اطلاعات
لازم است

اطلاعاتي كه عاري از اشتباه و تمايلات
جانبدارانه باشد اطلاعاتي كه بر تصميمگيريها تاثير گذارد

خصوصيات كيفي اصلي
مرتبط با ارائه اطلاعات

7ـ2. اطلاعاتي‌ بااهميت‌ است‌ كه‌ بتواند برتصميمات‌ اقتصادي‌ استفاده‌كنندگان‌ كه‌ برمبناي‌ صورتهاي‌ مالي‌ اتخاذ مي‌شود ، تأثير گذارد . اگر اطلاعات‌، نادرست‌ ارائـه‌ شود يا حذف‌ گردد ، اهميت‌ ارائـه‌ نادرست‌ يا حذف‌ اطلاعات‌ ، به‌ ميزان‌ و ماهيت‌ قلم‌ مورد بحث‌ براساس‌ قضاوتي‌ كه‌ در شرايط‌ مربوط‌ اعمال‌ مي‌شود ، بستگي‌ دارد . جنبه‌هايي‌ از ماهيت‌ كه‌ برقضاوت‌ در مورد اهميت‌ يك‌ قلم‌ تأثير مي‌گذارد شامل‌ معاملات‌ و ساير رويدادهاي‌ بوجود آورنده‌ آن‌ و نيز سرفصلهاي‌ خاص‌ صورتهاي‌ مالي‌ و افشائياتي‌ است‌ كه‌ تحت‌ تأثير قرار گرفته‌ است‌. مواردي‌ كه‌ بايد مدنظر قرار گيرد شامل‌ ساير عناصر صورتهاي‌ مالي‌ در كليت‌ آن‌ و ديگر اطلاعات‌ دردسترس‌ استفاده‌كنندگان‌ است‌ كه‌ بتواند بر ارزيابي‌ آنها از صورتهاي‌ مالي‌ تأثير گذارد. اين‌ امر به‌ طور مثال‌ متضمن‌ ملاحظه‌ تأثير آن‌ قلم‌ برارزيابي‌ روندهاست‌. در مورد دو يا چند قلم‌ مشابه‌، اهميت‌ مجموع‌ و نيز تك‌تك‌ آنها بايد مدنظر قرار گيرد.

خصوصيات‌ كيفي‌ مرتبط‌ با محتواي‌ اطلاعات‌
مربوط‌ بودن‌ :
8ـ2. اطلاعاتي‌ مربوط‌ تلقي‌ مي‌شود كه‌ برتصميمات‌ اقتصادي‌ استفاده‌كنندگان‌ در ارزيابي‌ رويدادهاي‌ گذشته‌ ، حال‌ يا آينده‌ يا تائيد يا تصحيح‌ ارزيابيهاي‌ گذشته‌ آنها مؤثر واقع‌ شود .

ارزش‌ پيش‌بيني‌كنندگي‌ و تأييدكنندگي‌
9ـ2. ” اطلاعات‌ مربوط‌ ” ، يا داراي‌ ارزش‌ پيش‌بيني‌كنندگي‌ و يا حائز ارزش‌ تأييدكنندگي‌ است‌ . نقشهاي‌ پيش‌بيني‌كنندگي‌ و تأييدكنندگي‌ اطلاعات‌ به‌ هم‌ مربوط‌ مي‌باشند. به‌ طور مثال‌، اطلاعات‌ در مورد سطح‌ و ساختار فعلي‌ داراييهاي‌ واحد تجاري‌، براي‌ استفاده‌كنندگاني‌ كه‌ سعي‌ دارند توان‌ واحد تجاري‌ را در استفاده‌ از فرصتها و واكنش‌ به‌ شرايط‌ نامطلوب‌ پيش‌بيني‌ كنند، داراي‌ ارزش‌ است‌. همين‌ اطلاعات‌ داراي‌ نقش‌ أييدكنندگي‌
در مورد پيش‌بيني‌هاي‌ گذشته‌ مثلاً درباره‌ ساختار واحد تجاري‌ و ماحصل‌ عمليات‌ مي‌باشد.

10ـ2. اطلاعات‌ در مورد وضعيت‌ مالي‌ و عملكرد مالي‌ گذشته‌ اغلب‌ براي‌ پيش‌بيني‌ وضعيت‌ مالي‌ و عملكرد مالي‌ آتي‌ و ساير موضوعات‌ مورد علاقه‌ مستقيم‌ استفاده‌كنندگان‌ از قبيل‌ پرداخت‌ سود سهام‌ و دستمزد، تغييرات‌ در بهاي‌ اوراق‌ بهادار و توانايي‌ واحد تجاري‌ جهت‌ ايفاي‌ تعهدات‌ خود در سررسيد، مورداستفاده‌ قرار مي‌گيرد. براي‌ اينكه‌ اطلاعات‌ داراي‌ ارزش‌ پيش‌بيني‌كنندگي‌ باشد نيازي‌ نيست‌ كه‌ در قالب‌ يك‌ پيش‌بيني‌ صريح‌ ارائه‌ شود. معهذا توان‌ پيش‌بيني‌ براساس‌ صورتهاي‌ مالي‌ تحت‌ تأثير نحوه‌ نمايش‌ اطلاعات‌ در مورد معاملات‌ و ساير رويدادهاي‌ گذشته‌ ارتقا مي‌يابد. به‌طور مثال‌ هرگاه‌ اقلام‌ غيرمعمول‌، غيرعادي‌ و غير تكراري‌ درآمد يا هزينه‌ جداگانه‌ افشا شود، ارزش‌ پيش‌بيني‌كنندگي‌ صورتهاي‌ عملكرد مالي‌ افزايش‌ مي‌يابد.

انتخاب‌ خاصه‌
11ـ2. براي‌ ارائه‌ اقلام‌ در صورتهاي‌ مالي‌ بايد خاصه‌ قلم‌ مورد ارائه‌ انتخاب‌ شود. صورتهاي‌ مالي‌ تنها مي‌توانند آن‌ خاصه‌هايي‌ را ارائه‌ كند كه‌ برحسب‌ واحد پول‌ قابل‌ بيان‌ است‌. چندين‌ خاصه‌ پولي‌ وجود دارد كه‌ مي‌توان‌ در صورتهاي‌ مالي‌ ارائه‌ كرد از قبيل‌ بهاي‌ تمام‌ شده‌ تاريخي‌، بهاي‌ جايگزيني‌ يا خالص‌ ارزش‌ فروش‌. انتخاب‌ خاصه‌اي‌ كه‌ قرار است‌ در صورتهاي‌ مالي‌ گزارش‌ شود بايد مبتني‌بر مربوط‌بودن‌ آن‌ به‌ تصميمات‌ اقتصادي‌ استفاده‌كنندگان‌ باشد اطلاعات‌ در مورد ساير خاصه‌ها ازجمله‌ خاصه‌هاي‌ غيرقابل‌ بيان‌ به‌ پول‌ از قبيل‌ مقادير و سررسيدها را مي‌توان‌ با شرح‌ اقلام‌ در صورتهاي‌ مالي‌ يا يادداشتهاي‌ توضيحي‌ به‌ استفاده‌كننده‌ انتقال‌ داد.

قابل‌ اتكا بودن‌
12ـ2. براي‌ اينكه‌ اطلاعات‌ مفيد باشد بايد همچنين‌ قابل‌ اتكا باشد . اطلاعاتي‌ قابل‌اتكاست‌ كه‌ عاري‌ از اشتباه‌ و تمايلات‌ جانبدارانه‌ بااهميت‌ باشد و به‌ طور صادقانه‌ معرف‌ آن‌ چيزي‌ باشد كه‌ مدعي‌ بيان‌ آن‌ است‌ يا به‌ گونه‌اي‌ معقول‌ انتظار مي‌رود بيان‌ كند .

13ـ2. اطلاعات‌ ممكن‌ است‌ مربوط‌ باشد ليكن‌ ماهيتاً يا در بيان‌ چنان‌ غيرقابل‌اتكا باشد كه‌ شناخت‌ آن‌ در صورتهاي‌ مالي‌ به‌طور بالقوه‌ گمراه‌كننده‌ شود. به‌طور مثال‌ اگر اعتبار و مبلغ‌ يك‌ ادعاي‌ خسارت‌ در يك‌ اقدام‌ قانوني‌ مورد سئوال‌ واقع‌ شود، ممكن‌ است‌ شناخت‌ كل‌ مبلغ‌ ادعا در ترازنامه‌ براي‌ واحد تجاري‌ نامناسب‌ باشد گرچه‌ افشاي‌ مبلغ‌ و شرايط‌ ادعا مي‌تواند مناسب‌ باشد.

بيان‌ صادقانه‌

14ـ2. اطلاعات‌ بايد اثر معاملات‌ و ساير رويدادهايي‌ را كه‌ ادعا مي‌كند بيانگر آن‌ است‌ يا به‌ گونه‌اي‌ معقول‌ انتظار مي‌رود بيانگر آن‌ باشد به‌طور صادقانه‌ بيان‌ كند. بدين‌ترتيب‌ مثلاً ترازنامه‌ بايد بيانگر صادقانه‌ اثرات‌ معاملات‌ و ساير رويدادهايي‌ باشد كه‌ منجر به‌ عناصري‌ در تاريخ‌ ترازنامه‌ شوند كه‌ معيارهاي‌ شناخت‌ را احراز كرده‌ باشند.

15ـ2. بيشتر اطلاعات‌ مالي‌ تا حدي‌ در معرض‌ اين‌ مخاطره‌ قرار دارند كه‌ آنچه‌ را كه‌ مدعي‌ نمايش‌ آن‌ هستند كاملاً به‌ طور صادقانه‌ بيان‌ نكنند. اين‌ بدان‌دليل‌ است‌ كه‌ در تشخيص‌ معاملات‌ و ساير رويدادهايي‌ كه‌ قرار است‌ اندازه‌گيري‌ شود يا در طراحي‌ و اعمال‌ روشهاي‌ اندازه‌گيري‌ و ارائه‌اي‌ كه‌ بتواند پيامهاي‌ مرتبط‌ با آن‌ معاملات‌ و ساير رويدادها را انتقال‌ دهد، مشكلات‌ ذاتي‌ وجود دارد. در برخي‌ موارد اندازه‌گيري‌ اثرات‌ مالي‌ اقلام‌ ممكن‌ است‌ آنقدر مبهم‌ باشد كه‌ واحدهاي‌ تجاري‌ عموماً از شناخت‌ آنها در صورتهاي‌ مالي‌ خودداري‌ كنند. معهذا در مواردي‌ ديگر ممكن‌ است‌ شناخت‌ اقلام‌ در صورتهاي‌ مالي‌ مربوط‌ تلقي‌ شود و خطر اشتباه‌ مربوط‌ به‌ شناخت‌ و اندازه‌گيري‌ آنها نيز افشا گردد (نحوه‌ برخورد با ابهام‌ در فصل‌4 مطرح‌ مي‌شود).

رجحان‌ محتوا بر شكل‌

16ـ2. اگر قرار است‌ اطلاعات‌ بيانگر صادقانه‌ معاملات‌ و ساير رويدادهايي‌ كه‌ مدعي‌ بيان‌ آنهاست‌ باشد، لازم‌ است‌ كه‌ اين‌ اطلاعات‌ براساس‌ محتوا و واقعيت‌ اقتصادي‌ و نه‌ صرفاً شكل‌ قانوني‌ آنها به‌ حساب‌ گرفته‌ شود . محتواي‌ معاملات‌ و ساير رويدادها همواره‌ با شكل‌ قانوني‌ آنها سازگار نيست‌. هرچند اثرات‌ خصوصيات‌ قانوني‌ يك‌ معامله‌ خود بخشي‌ از محتوا و اثر تجاري‌ آن‌ است‌، اين‌ اثرات‌ بايستي‌ در چارچوب‌ كليت‌ معامله‌ ازجمله‌ هرگونه‌ معاملات‌ مرتبط‌ مورد تفسير قرار گيرد. به‌طور مثال‌ يك‌ واحد تجاري‌ ممكن‌ است‌ مالكيت‌ قانوني‌ يك‌ كالا را به‌شخص‌ ديگري‌ واگذار كند. ليكن‌ هرگاه‌ به‌ شرايط‌ معامله‌ از يك‌ ديدگاه‌ كلي‌ نگريسته‌ شود، ممكن‌ است‌ اين‌ مطلب‌ آشكار شود كه‌ ترتيباتي‌ وجود داشته‌ است‌ كه‌ از ادامه‌ دسترسي‌ واحد تجاري‌ به‌ منافع‌ اقتصادي‌ آتي‌ آن‌ كالا اطمينان‌ حاصل‌ شود. در چنين‌ شرايطي‌ گزارش‌ معامله‌ به‌ عنوان‌ يك‌ معامله‌ فروش‌ از لحاظ‌ مقاصد گزارشگري‌، بيان‌ صادقانه‌ معامله‌ انجام‌ شده‌ نمي‌باشد.

بي‌طرفي‌
17ـ2. اطلاعات‌ مندرج‌ در صورتهاي‌ مالي‌ بايد بي‌طرفانه‌ يعني‌ عاري‌ از تمايلات‌ جانبدارانه‌ باشد. چنانچه‌ انتخاب‌ و يا ارائـه‌ اين‌ اطلاعات‌ به‌گونه‌اي‌ باشد كه‌ برتصميم‌گيري‌ يا قضاوت‌ در جهت‌ نيل‌به‌ نتيجه‌اي‌ از قبل‌ تعيين‌ شده‌، اثر گذارد، صورتهاي‌ مالي‌ بي‌طرف‌ نمي‌باشد.

احتيـاط‌
18ـ2. تهيه‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ درعين‌ حال‌ بايد با ابهاماتي‌ كه‌ به‌گونه‌اي‌ اجتناب‌ناپذير بربسياري‌ رويدادها و شرايط‌ سايه‌افكنده‌ برخورد كنند. نمونه‌ اين‌ ابهامات‌ عبارت‌ است‌ از قابليت‌ وصول‌ مطالبات‌، عمر مفيد احتمالي‌ داراييهاي‌ ثابت‌ مشهود و تعداد و ميزان‌ ادعاهاي‌ احتمالي‌ مربوط‌ به‌ ضمانت‌ كالاي‌ فروش‌ رفته‌. چنين‌ مواردي‌ با رعايت‌ احتياط‌ در تهيه‌ صورتهاي‌ مالي‌ و همراه‌ با افشاي‌ ماهيت‌ و ميزان‌ آنها شناسايي‌ مي‌شود. احتياط‌ عبارت‌ است‌ از كاربرد درجه‌اي‌ از مراقبت‌ كه‌ در اعمال‌ قضاوت‌ براي‌ انجام‌ براورد در شرايط‌ ابهام‌ مورد نياز است‌ به‌گونه‌اي‌ كه‌ درآمدها يا داراييها بيشتر از واقع‌ و هزينه‌ها يا بدهيها كمتر از واقع‌ ارائه‌ نشود . اعمال‌ احتياط‌ نبايد منجر به‌ ايجاد اندوخته‌هاي‌ پنهاني‌ يا ذخاير غير ضروري‌ گردد ياداراييها و درآمدها را عمداً كمتر از واقع‌ و بدهيها و هزينه‌ها را عمداً بيشتر از واقع‌ نشان‌ دهد زيرا اين‌ امر موجب‌ نقض‌ بي‌طرفي‌ است‌ و بر قابليت‌ اتكاي‌ اطلاعات‌ مالي‌ اثر مي‌گذارد.

كامل‌ بودن‌
19ـ2. اطلاعات‌ مندرج‌ در صورتهاي‌ مالي‌ بايد باتوجه‌ به‌ كيفيت‌ اهميت‌ و ملاحظات‌ مربوط‌ به‌ فزوني‌ منافع‌ برهزينه‌ تهيه‌ و ارائـه‌ آن‌، كامل‌ باشد. حذف‌ بخشي‌ از اطلاعات‌ ممكن‌ است‌ باعث‌ شود كه‌ اطلاعات‌ نادرست‌ يا گمراه‌كننده‌ شود و لذا قابل‌ اتكا نباشد و از مربوط‌بودن‌ آن‌ كاسته‌ شود.

خصوصيات‌ كيفي‌ مرتبط‌ با ارائـه‌ اطلاعات‌
20ـ2. همان‌طور كه‌ در بند 4ـ2 ذكر شد خصوصيات‌ مربوط‌ به‌ ارائـه‌ شامل‌ “قابل‌مقايسه‌بودن‌” و “قابل‌ فهم‌بودن‌” است‌. اطلاعاتي‌ كه‌ فاقد اين‌ خصوصيات‌ باشد عليرغم‌ مربوط‌بودن‌ و قابل‌ اتكابودن‌، داراي‌ فايده‌ محدودي‌ است‌.

قابل‌ مقايسه‌ بودن‌
21ـ2. استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ بايد بتوانند صورتهاي‌ مالي‌ واحد تجاري‌ را طي‌ زمان‌ جهت‌ تشخيص‌ روند تغييرات‌ در وضعيت‌ مالي‌ ، عملكرد مالي‌ وانعطاف‌پذيري‌ مالي‌ واحد تجاري‌ مقايسه‌ نمايند . استفاده‌كنندگان‌ همچنين‌ بايد بتوانند صورتهاي‌ مالي‌ واحدهاي‌ تجاري‌ مختلف‌ را مقايسه‌ كنند تا وضعيت‌ مالي‌ ، عملكرد مالي‌ و انعطاف‌پذيري‌ مالي‌ آنها را نسبت‌ به‌ يكديگر بسنجند . بدين‌ترتيب‌ ضرورت‌ دارد اثرات‌ معاملات‌ و ساير رويدادهاي‌ مشابه‌ در داخل‌ واحد تجاري‌ و در طول‌ زمان‌ براي‌ آن‌ واحد تجاري‌ با ثبات‌ رويه‌اندازه‌گيري‌ و ارائه‌ شود و بين‌ واحدهاي‌ تجاري‌ مختلف‌ نيز هماهنگي‌ رويه‌ در باب‌ اندازه‌گيري‌ و ارائه‌ موضوعات‌ مشابه‌ رعايت‌ گردد .

22ـ2. رعايت‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌ موجب‌ مي‌گردد كه‌ قابليت‌ مقايسه‌ صورتهاي‌ مالي‌ فراهم‌ آيد زيرا به‌ موجب‌ الزامات‌ مندرج‌ در استانداردهاي‌ مزبور، واحدهاي‌ تجاري‌ مختلف‌ بايد براي‌ حسابداري‌ معاملات‌ و رويدادهاي‌ مشابه‌ از رويه‌هاي‌ مشابهي‌ استفاده‌ كنند.

23ـ2. نياز به‌ قابليت‌ مقايسه‌ را نبايد با يكنواختي‌ مطلق‌ اشتباه‌ گرفت‌ و اين‌ خصوصيت‌ نبايد مانع‌ از بكارگيري‌ روشهاي‌ بهبود يافته‌ حسابداري‌ گردد. هرگاه‌ رويه‌ حسابداري‌ مورد استفاده‌ با خصوصيات‌ كيفي‌ “مربوط‌بودن‌” و “قابل‌اتكابودن‌” سازگار نباشد، براي‌ واحد تجاري‌ ادامه‌ استفاده‌ از آن‌ رويه‌ مناسب‌ نخواهد بود. به‌گونه‌اي‌ مشابه‌، درصورت‌ وجود رويه‌هاي‌ جايگزين‌ “مربوط‌تر” و “قابل‌ اتكاتر”، براي‌ واحد تجاري‌ مناسب‌ نخواهد بود كه‌ در رويه‌هاي‌ حسابداري‌ مورد عمل‌ تغيير ندهد.

ثبات‌ رويه‌
24ـ2. قابل‌ مقايسه‌ بودن‌ مستلزم‌ اين‌ امر است‌ كه‌ اندازه‌گيري‌ و ارائه‌ اثرات‌ مالي‌ معاملات‌ و ساير رويدادهاي‌ مشابه‌ در هر دوره‌ حسابداري‌ و از يك‌ دوره‌ به‌ دوره‌ بعد با ثبات‌ رويه‌ انجام‌ گيرد و همچنين‌ هماهنگي‌ رويه‌ توسط‌ واحدهاي‌ تجاري‌ مختلف‌ حفظ‌ شود. اگرچه‌ براي‌ نيل‌ به‌ قابل‌ مقايسه‌بودن‌، ثبات‌ رويه‌ لازم‌ است‌ اما هميشه‌ به‌ خودي‌ خود كافي‌ نيست‌. به‌طور مثال‌ در دوران‌ تورمي‌ هرگاه‌ دو واحد تجاري‌ كه‌ شرايط‌ اقتصادي‌ و عملكرد آنها عيناً مشابه‌ است‌ از مبناي‌ بهاي‌ تمام‌ شده‌ تاريخي‌ براي‌ اندازه‌گيري‌ داراييها استفاده‌ كنند، درصورت‌ تحصيل‌ داراييهاي‌ خود در زمانهاي‌ مختلف‌ نتايج‌ متفاوتي‌ را گزارش‌ خواهند كرد.

افشائيات‌
25ـ2. يكي‌ از پيش‌ شرطهاي‌ قابل‌ مقايسه‌بودن‌، افشاي‌ رويه‌هاي‌ حسابداري‌ بكار رفته‌ در تهيه‌ صورتهاي‌ مالي‌ و همچنين‌ افشاي‌ هرگونه‌ تغييرات‌ در آن‌ رويه‌ها و اثرات‌ چنين‌ تغييراتي‌ مي‌باشد. استفاده‌كنندگان‌ بايد قادر باشند تفاوت‌ بين‌ رويه‌هاي‌ حسابداري‌ براي‌ معاملات‌ و ساير رويدادهاي‌ مشابه‌ را كه‌ توسط‌ يك‌ واحد تجاري‌ طي‌ دوره‌هاي‌ مختلف‌ بكار گرفته‌ شده‌ و رويه‌هايي‌ را كه‌ توسط‌ واحدهاي‌ تجاري‌ مختلف‌ اتخاذ شده‌ است‌، تشخيص‌ دهند.

26ـ2. از آنجا كه‌ استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ علاقه‌مند به‌ مقايسه‌ وضعيت‌ مالي‌، عملكرد مالي‌ و جريانهاي‌ وجوه‌ نقد واحد تجاري‌ در طول‌ زمان‌ مي‌باشند، ارائـه‌ اطلاعات‌ مقايسه‌اي‌ براي‌ حداقل‌ يك‌ دوره‌ مالي‌ قبل‌ ضرورت‌ دارد.

قابل‌ فهم‌ بودن‌
27ـ2. يك‌ خصوصيت‌ كيفي‌ مهم‌ اطلاعات‌ مندرج‌ در صورتهاي‌ مالي‌ اين‌ است‌ كه‌ به‌ آساني‌ براي‌ استفاده‌كنندگان‌ قابل‌ درك‌ باشد.

ادغام‌ و طبقه‌بندي‌ اطلاعات‌
28ـ2. يك‌ عامل‌ مهم‌ در قابل‌ فهم‌ بودن‌ اطلاعات‌ مالي‌ نحوه‌ ارائـه‌ آنهاست‌. براي‌ اينكه‌ ارائـه‌ اطلاعات‌ مالي‌ قابل‌ فهم‌ باشد لازم‌ است‌ كه‌ اقلام‌ به‌نحوي‌ مناسب‌ در يكديگر ادغام‌ و طبقه‌بندي‌ شود. اين‌ موضوع‌ در فصل‌6 تشريح‌ مي‌شود.

توان‌ استفاده‌كنندگان‌
29ـ2. صورتهاي‌ مالي‌ براي‌ رفع‌ نيازهاي‌ استفاده‌كنندگان‌ مختلفي‌ كه‌ از درجات‌ مختلف‌ آگاهي‌ از فعاليتهاي‌ تجاري‌ و اقتصادي‌ و نحوه‌ حسابداري‌ برخوردارند، تهيه‌ مي‌شود. معهذا اطلاعات‌ مالي‌ عموماً براساس‌ اين‌ فرض‌ كه‌ استفاده‌كنندگان‌ از آگاهي‌ معقولي‌ در مورد فعاليتهاي‌ تجاري‌ و اقتصادي‌ و نحوه‌ حسابداري‌ برخوردارند و اينكه‌ مايل‌ به‌ مطالعه‌ اطلاعات‌ با تلاش‌ معقولي‌ هستند، تهيه‌ مي‌شود. درعين‌حال‌، اطلاعات‌ پيچيده‌اي‌ كه‌ جهت‌ رفع‌ نيازهاي‌ تصميم‌گيري‌ اقتصادي‌ مربوط‌ تلقي‌ مي‌شود نبايد به‌ بهانه‌ مشكل‌بودن‌ درك‌ آن‌ توسط‌ برخي‌ استفاده‌كنندگان‌ از صورتهاي‌ مالي‌ حذف‌ شود، گرچه‌ اين‌ گونه‌ اطلاعات‌ نيز بايد حتي‌المقدور به‌ گونه‌اي‌ ساده‌ ارائه‌ شود.

محدوديتهاي‌ حاكم‌ بر خصوصيات‌ كيفي‌ اطلاعات‌ مالي‌
30ـ2. به‌ندرت‌ مي‌توان‌ اطلاعاتي‌ تهيه‌ كرد كه‌ كاملاً مربوط‌، قابل‌اتكا، قابل‌مقايسه‌ و قابل‌ فهم‌ باشد. برخي‌ از مؤثرترين‌ محدوديتها در بندهاي‌ 31ـ2 تا 34ـ2 تشريح‌ مي‌گردد:

موازنه‌ بين‌ خصوصيات‌ كيفي‌
31ـ2. يكي‌ از محدوديتها اين‌ است‌ كه‌ اغلب‌ نوعي‌ موازنه‌ يا مصالحه‌ بين‌ خصوصيتهاي‌ كيفي‌ ضرورت‌ دارد. به‌طور مثال‌ اطلاعاتي‌ كه‌ قابل‌ اتكاتر است‌ اغلب‌ از درجه‌ مربوط‌بودن‌ كمتري‌ برخوردار است‌ و به‌عكس‌. عموماً هدف‌، دستيابي‌ به‌ نوعي‌ توازن‌ بين‌ انواع‌ خصوصيات‌ به‌منظور پاسخگويي‌ به‌ اهداف‌ صورتهاي‌ مالي‌ است‌. اهميت‌ نسبي‌ خصوصيتهاي‌ كيفي‌ در موارد مختلف‌ امري‌ قضاوتي‌ است‌.

32ـ2. مثال‌ ديگري‌ از تضاد بالقوه‌ بين‌ خصوصيات‌ كيفي‌، تضاد بين‌ “بي‌طرفي‌” و “احتياط‌” است‌ كه‌ هردوي‌ آنها از خصوصيات‌ مربوط‌ به‌ قابليت‌ اتكا محسوب‌ مي‌شود. بي‌طرفي‌ عبارت‌ از عاري‌بودن‌ از تمايلات‌ جانبدارانه‌ است‌. معهذا اعمال‌ احتياط‌ بيش‌ از حد معمول‌، منجربه‌ بيان‌ كمتر از واقع‌ داراييها و درآمدها و بيان‌ بيشتر از واقع‌ بدهيها و ه

آزمون محتوا

مقدمه‌اي‌ بر استانداردهاي‌ حسابداري

مقدمه‌اي‌ بر استانداردهاي‌ حسابداري‌ 1 استانداردهاي‌ حسابداري را بر مبناي مفاهيم‌ نظري‌ گزارشگري‌ مالي‌ تدوين‌ گرديده‌ است‌. مفاهيم‌ نظري‌ مزبور توسط‌ كميته‌ تدوين‌ استانداردهاي‌ حسابداري با هدف‌ تدوين‌ استانداردهاي‌ حسابداري  هماهنگ‌ تهيه‌ و به‌ پيوست‌ اين‌ مجموعه‌ ارائه‌ شده‌ است‌.   دامنه‌ كاربرد استانداردهاي‌ حسابداري‌ 2 . دامنه‌ كاربرد استانداردهاي‌ حسابداري، صورتهاي‌ مالي‌ با مقاصد…